بهروز غریب‌‌پور در گفت‌وگو با «ابتکار» به بهانه اجرای «اپرای عشق»: امسال اپرای عروسکی آران را به ثبت می‌رسانم

فاطمه رنج‌اندیش
بهروز غریب‌پور را با اپراهای عروسکی داستان‌ها و شاعران کلاسیک ایرانی می‌شناسیم. این‏بار هم اگرچه گروه «تئاتر عروسکی آران» یکی دیگر از داستان‌های ادبیات کلاسیک را روی صحنه برده است اما برای مخاطبان این نسل چندان شناخته‏شده نیست. روایت «شیخ صنعان و دختر ترسا» را شاید از زبان مادربزرگ و پدربزرگ‌هایمان شنیده‌ایم. شیخ زاهدی که بعد از 50 سال اقامت و عبادت، خواب‌نما می‌شود و با یارانش قصد سفر به روم می‌کند و در آنجا عاشق دختر ترسا شده و دل و دین می‌دهد. این روایت از منطق‌الطیر عطار نیشابوری را غریب‌پور به نام «اپرای عشق» روی صحنه برد.
این کارگردان تئاتر عروسکی می‌گوید: «استقبال مخاطبان باعث شد که علی‌رغم برنامه‌ریزی که داشتیم اجرای «اپرای عشق» در سالن فردوسی را تمدید کنیم و همچنین بعد از آن اجرای «اپرای خیام» را خواهیم داشت».
از آنجایی که پیش‌تر قصه «لیلی و مجنون» را روی صحنه برده بودید، چطور شد که تصمیم گرفتید نام «اپرای عشق» را برای «شیخ صنعان و دختر ترسا» انتخاب کنید؟


زمانی که به پیشینه داستان‌های کلاسیک در جامعه نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم بعضی ‌از داستان‌های شاهنامه یا نظامی به قدری معروف شده‌اند که گذاشتن هر نام دیگری روی آن‌ها شبهاتی را ایجاد می‌کند و در مواردی اصلا ضرورتی برای داشتن نام جدید وجود ندارد. «شیخ صنعان و دختر ترسا» برای این نسل و این مخاطب کاملا ناشناخته است چرا که مدت‌هاست این داستان در کتاب‌های درسی نیست و اصلا توجهی به آن نشده است. بنابراین می‌خواستم نامی را انتخاب کنم که طولانی نباشد و از سوی دیگر مبنای داستان را مشخص کند. وقتی می‌گوییم «اپرای عشق»، مضمون نمایش به سهولت نشان داده می‌شود.
از چه زمانی تصمیم گرفتید «روایت شیخ صنعان» را کار کنید؟
بسیاری از داستان‌هایی که در این سال‌ها روی صحنه بردم مربوط به چالش‌های دوران جوانی و نوجوانی من است. در واقع من دوره رضاشاه و محمدرضاشاه در شهر سنندج به دنیا آمدم و زندگی کردم و از آنجایی که تغییرات در شهرهای کوچک به کندی اعمال می‌شود حتی از زمان قاجار هم آموزه‌هایی داشتم. آن زمان هنوز در قهوه‌خانه‌ها و شب‌نشینی‌ها خواندن و شنیدن قصه‌هایی مثل «شیخ صنعان و دختر ترسا» رواج داشت. طبیعی است که این داستان ‌برای من آشنا بود. در دوران دانشجویی نیز مجدد بازآفرینی شد، چراکه ادبیات فارسی کلاسیک را زیرنظر دکتر ضیاءالدین سجادی و شناخت ادبیات نمایشی ایرانی را زیر نظر دکتر مهین تجدد و فریدون رهنما گذراندم. این سه بزرگوار توجه ویژه‌ای به ادبیات کلاسیک داشتند، به‏خصوص فریدون رهنما که از سویی در دنیای شعر و سینما یک مدرنیست محسوب می‌شود و از سوی دیگر بی‌نهایت به ادبیات فارسی علاقه‌مند بود.
پس می‌توان گفت از سال‌ها قبل برای اجرای داستان‌های کلاسیکی از این نوع برنامه‌ریزی کردید؟
دهه 40 یا 50 گروه «باله پارس» رقصی تحت عنوان «شیخ صنعان و دختر ترسا» کار کردند اما با اطلاعاتی که همان زمان هم درباره این حکایت داشتم، به نظرم برداشت چندان عمیقی نمی‌آمد. بنابراین همواره بر آن بودم که برداشت خودم از داستان را اجرایی کنم. بالاخره بعد از کارهایی در این مدت انجام دادم این اپرا در الویت قرار گرفت و پس از دو سال کارکردن به اضافه پیشینه‌ای که در این باره داشتم موفق به اجرای آن شدم.
متن نمایشنامه چندبار بازنویسی شد؟
به صورت معمول هر لیبراتور را 3 بار می‌نویسم.
روند نگارش متون منظوم در این کار چگونه است و از چه منابعی استفاده کردید؟
در داستان شیخ صنعان بسیاری از گفت‌و‌گوها روایی است. بنابراین جنبه دراماتیک ندارد. زمانی که این داستان را توصیف می‌کنید بسیار متفاوت‌تر از دیالوگ‌نویسی است. به این منظور از دیوان شمس، دیوان شیخ عطار و از داستان اصلی (منطق‌الطیر) استفاده کردم. می‌توان گفت اپرای «شیخ صنعان و دختر ترسا» ترکیبی از همه قابلیت‌های شعری است که امکان تبدیل‏شدن به دیالوگ را دارند.
عروسک‌های موردنیاز اپراها به صورت کامل در داخل کشور ساخته می‌شود؟ با وجود تحریم‌های ایران، مشکلی برای تهیه مواد و عناصر موردنیازتان نداشتید؟
خیر! ما در اوج تحریم‌ها «اپرای عشق» را کار کردیم. قیمت‌های بازار بسیار بالا رفت ولی خوشبختانه تمام آنچه موردنیاز بود به جز یکی دو مورد را در داخل ایران تهیه کردیم. در واقع بعد از اپرای «رستم و سهراب» اراده کردم تا هر آنچه نیاز داریم از ایران تهیه شود و تمام افراد هم ایرانی باشند. امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و قطعا هدف‏مان جز این نیست.
تا پیش از این موسیقی‌های اپرای عروسکی در خارج از ایران ضبط می‏شد، در مورد «شیخ صنعان» چطور بود؟
برای «شیخ صنعان و دختر ترسا» از اپرای غیرایرانی استفاده نکردیم. شورا کریمی به عنوان آهنگساز در «شیخ صنعان» همکاری کرد و به نظرم استراتژی بنده را کاملا متوجه شد.
پس انتخاب ارکستر خارجی ارتباطی به موارد تکنیکی نداشت؟ صرفا شما فرد موردنظر را به‏عنوان آهنگساز اپرا پیدا نکرده بودید.
این قضیه دو وجهه دارد اینکه آیا به خدمت گرفتن اپرای غیرایرانی خوب است یا نه؟ معتقدم که خیلی خوب است به دلیل اینکه یک رهبر ارکستر با تجربه در ماحصل کار تاثیر بسزایی دارد. در «اپرای سعدی» که با بهزاد عبدی کار کردم، ولادیمیر سیرنکو باتجربه به‏عنوان رهبر ارکستر پارتیتور یک آهنگساز جوان را تا حد بسیاری بالا برد که کاملا طبیعی است. همچنین در «اپرای خیام» پارتیتور امیر بهزاد جوان کم‌تجربه را فرنوش بهزاد که ارکستر اوراسیا را در لندن دارد تا حد زیادی بالا برد. همچنین ایرادات و مزایای کار را آشکار کرد. بنابراین داشتن یک ارکستر بزرگ کمک‌کننده است. با این‌همه در «اپرای شیخ صنعان» شرایط به‏گونه‌ای بود که تولید کار با هزینه بالا غیرقابل انجام بود. پس، من و شورا کریمی باید تصمیم می‌گرفتیم که زبده‌ترین نوازنده‌های ارکستر سمفونیک را گرد هم آوریم و یک ارکستر جدید به وجود بیاوریم.
نکته قابل توجه دیگری که در «اپرای عشق» وجود دارد ساخت عروسک حیواناتی نظیر خوک است. آیا خلق این مدل عروسک‌ها متفاوت‌تر از نمونه‌های دیگر بود؟
بدون شک ساخت عروسک حیوانات سخت‌تر است به دلیل اینکه تجربه 9 اپرا پشت سر گروه تولیدکنندگان عروسک وجود دارد. به‏عنوان مثال طراحان ما با ساخت عروسک اسب آشنایی دارند چون در اکثر کارهایی که تابه‌حال انجام دادیم، اسب بوده است. درحالی‏که قرار بود برای نخستین‏بار خوک بسازند. وقتی تجربه داشته باشند می‌دانند که آناتومی عروسک چگونه است، به چند قطعه نیاز دارند و مواردی از این دست به کمک سازندگان عروسک می‌آید. در مورد ساخت خوک اما ماجرا متفاوت است چون شاید فقط یکبار برای همیشه از این عروسک در نمایشی استفاده شود. البته همیشه لیبراتور را به این هدف می‌نویسم تا به قدری سخت باشد که همه گروه را به چالش بکشد. همانطور که می‏بیند شیوه طراحی صحنه نیز در «اپرای عشق» کاملا متفاوت است. بنابراین اصلا و ابدا گروه درجا نمی‌زند و باید تجارب نوین کسب کند. لذت من هم به همین چالش‌های جدید است. اگر چیزی به حالت روتین درآید به سرعت آن را کنار می‌گذارم.‌
در پایان نمایش مخاطبان تازه بازی‌دهندگان عروسک را در بالای صحنه می‌بینند و متوجه می‌شوند که چه کار سخت و پیچیده‌ای داشتند. درباره روند کار آن‌ها در این اپرا توضیح می‌دهید؟
خانم معترف که کارگردان ‌تئاتر است و به جهان نمایش عروسکی اشراف دارد، بعد از تماشای اجرای سال 97 به من تبریک گفت و رفت ولی کمی بعد برگشت و گفت: «خیلی کار سختی انجام دادید. این بچه‌ها تمام‏ مدت آن بالا بودند؟» در واقع بازی‌دهندگان عروسک تمام مدت بالای سن هستند. ما دو پل داریم که عروسک‌ها باید بین این دو پل بازی داده شوند. تماشاگران وقتی پرسپکتیو را می‌بینند، تصور می‌کنند که هر عروسک به عروسک‌های انتهای صحنه نگاه می‌کند درحالی‏که مطلقا چنین اتفاق نمی‏افتد. بازی‌دهنده باید تمرین لازم را داشته باشد که وانمود کند انتهای صحنه را می‌بیند. این در حالی است که اصلا به روی صحنه دید ندارد. ضمن اینکه بازی‌دهندگان باید در ارتفاع یک متر و 70 سانتی ‌مستقر شوند، پس مجبورند که خم شوند و عروسک را بازی دهند، حرکت کنند، بدوند و سوار اسب شوند. همه این‌ها سخت است و نیاز به بدن آماده و ورزیده دارد. در کل، روش کاری ما یکی از سخت‌ترین‌ها در کل دنیاست و به‏نوعی می‌توان گفت که منسوخ شده است. متاسفانه این روزها آسان‌طلبی گروه‌های تئاتر عروسکی در طراحی صحنه و بازی‏دادن عروسک‌ها رواج پیدا کرده است.
با توجه به اینکه قرار نبود «اپرای عشق» در سال جدید تمدید شود، چرا تصمیم گرفتید که اجرای این اپرا را ادامه دهید؟
از آنجایی که قرار است «اپرای خیام» را در کشور رومانی اجرا کنیم، برنامه‌ریزی سال 98 به‏گونه‌ای بود که تمرین و بازآفرینی این اپرا برای اجرا در تهران هم انجام شود و بعد به سفر برویم. وقتی استقبال مردم را که از «اپرای عشق» دیده‌ایم، فکر کردیم اجرای ما در خردادماه است و به این صورت فروردین و اردیبهشت‏ماه سال جاری در برنامه خالی بود. همچنین نمی‌توانستیم این دو ماه را صرفا به «اپرای خیام» اختصاص دهیم. در نهایت استقبال مخاطبان و خلائی که در برنامه وجود داشت باعث شد که اجرای «اپرای عشق» را در سال جاری ادامه دهیم و پس از آن در اردیبهشت‏ماه «اپرای خیام» را روی صحنه می‌بریم.
به خاطر دارم که پیگیر تعلق‏گرفتن ردیف بودجه‌ای برای اپرای عروسکی بودید، آیا در سال 97 این مهم انجام شد؟ همچنین سرمایه‌گذار «اپرای عشق» چه کسی بود؟
سرمایه‌گذار اپرای عشق؛ بنیاد فرهنگی و هنری رودکی است. این بنیاد در سال‌های اخیر حمایتش را از این شیوه نوین اپرایی سلب نکرده است، اگرچه هنوز با آنچه باید فاصله داریم. پیش‌تر قرار بود ردیف بودجه‌ای به گروه «تئاتر عروسکی آران» تخصیص داده شود که هنوز مثل «ارکستر سمفونیک ملی» رسمی نشده اما حمایت‌ها تا حد زیادی انجام شد. این مورد در برنامه‌های بنیاد وجود دارد اما هنوز در برنامه‌های دولت وجود ندارد. خوشبختانه بنیاد رودکی و شاکله فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پذیرفته است اپرای عروسکی که گروه «آران» انجام می‌دهند شاخص است، مطلقا تقلید از شیوه غربی نیست و یک شیوه ابداعی ایرانی است، در همین راستا یکی از کارهایی که سال جدید قصد انجامش را دارم به‏ثبت‏رساندن اپرای عروسکی است که در دنیا منحصربه‏فرد است. همچنین وظایف محوله به این گروه از جمله شناساندن ادبیات کهن ایرانی انحصاری نیست پس باید به رسمیت شناخته شود.
سایر اخبار این روزنامه
ملکشاهی، رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس و نماینده کوهدشت لرستان در گفت‌وگو با «ابتکار» خبر داد محمدرضا ستاری آدرس غلط مبارزه با تروریسم نخست وزیر پاکستان وارد ایران شد الزامات و فرصت‌ها برای تحکیم همگرایی در نیمه دوم خرداد ماه ممکن است شرایط تغییر کند؟ دلار در کانال 13 هزار تومان بیش از 600 کشته و زخمی در هشت انفجار تروریستی مراسم عید پاک در سریلانکا به خاک و خون کشیده شد به مناسبت هفته ملی سلامت، نگاه مردم به امکانات و نیازهای این حوزه بررسی شد سلامتی در کنار هم آمار گردشگران ورودی و خروجی در سال ۹۷ اعلام شد عراق؛ محبوب‌ترین مقصد گردشگری ایرانیان بهروز غریب‌‌پور در گفت‌وگو با «ابتکار» به بهانه اجرای «اپرای عشق»: امسال اپرای عروسکی آران را به ثبت می‌رسانم با حکم فرمانده معظم کل قوا سردار حسین سلامی به فرماندهی کل سپاه منصوب شد در بازدید رئیس‌جمهوری از مناطق سیل‌زده مطرح شد برنامه‌های بازسازی؛ بر مبنای تکرار سیل بانوی پیشگام هنر مدرن ایران درگذشت مهدویت؛ ترجمان نبوت