روزنامه خراسان
1398/01/31
ناشنیده هایی از زندگی زاهدانه استاد محمدتقی شریعتی
بیتردید زندهیاد استاد محمدتقی شریعتی را باید یکی از برجستهترین چهرههای فرهنگی خراسان و بلکه ایرانِ معاصر دانست. بسیارند کسانی که از خرمن دانش او خوشه چیدند و فراوانند افرادی که با ارشاد او، راه را از بیراهه تشخیص دادند و از درافتادن به ورطه انحراف، مصون ماندند. با این حال، آنچه کمتر درباره استاد شریعتی گفته یا نوشته شده، زندگی سراسر قناعت و زاهدانه اوست. حجتالاسلام محمدعلی مهدوی راد که روزگاری محضر درس تفسیر استاد محمدتقی شریعتی را در مشهد درک کردهاست، درباره قناعت و زهد استاد خاطرهای را به یاد میآورد که سایر بزرگان خطه خراسان، مانند استاد محمدرضا حکیمی نیز، آن را به یاد دارند؛ خاطرهای تکان دهنده از مناعت طبع و زهد و قناعت استاد محمدتقی شریعتی. حجتالاسلام مهدوی راد مینویسد: «استاد شریعتی در آن وانفسای هجوم الحاد به ساحت دین و دینورزی و تهی بودن میدان از مدافعان دین، در دبیرستان و دانشسرا، 16 ساعت اضافه و مجانی درس میدادند که در آن آوردگاه نامتوازن، میدان دفاع از دین را در دست داشته باشند. استاد میفرمودند: مؤمنانی که میدیدند من تنها سنگر دفاع از «ایمانیات» فرزندان آن ها هستم، گاه هدیه میآوردند که نمیپذیرفتم و ... در همین روزگار عسرت و وانفسا، یک روز سرد زمستانی به خانه برگشتم [و دیدم] که همسرم یک دست رختخواب را بسته و وسط «هال» گذاشته است. گفتم: این دیگر چیست؟ گفت: در خانه هیچ چیز نداریم، ببر و بفروش. گفتم: اینها که لازم است، مهمان میآید، خویشاوندان میآیند چه کنیم؟! گفت: بالاخره چی؟! اندکی روی آن نشستم، بعد برخاستم و گفتم: دو دست سینی کوچک زیرنعلبکی در آن «گنجه» داریم که نیازی هم نداریم، میبرم و میفروشم و بعد هم خداوند کارساز است. در جیب پالتو گذاشتم و به بازار رفتم. مغازهای را نشان دادند که اینگونه وسایل را خرید و فروش میکرد. وقتی نزدیک شدم، دیدم از اصحاب جلسات تفسیر است. ماندم چه کنم؟! چندبار از مقابل مغازهاش گذشتم و برگشتم .متوجه شدند و بیرون آمدند. گفتم: برای کاری آمدهام، اگر قول بدهی که فقط آن چه را میگویم عمل کنی، میگویم! گفتند: قطعاً استاد! ماوقع را گفتم و سینیها را روی میز گذاشتم. کشوی میز را باز کرد و گفت: استاد، تو را به خدا قسم، هرچه نیاز دارید بردارید، نمیگویم بلاعوض که خودداری کنید! قرض ببرید و بیاورید. نپذیرفتم و گفتم: اگر معامله نکنید میروم و شرط دوم این است که به قیمت واقعی!بالاخره خریدند و پولی دادند و برگشتم و از این مرحله گذشتیم.»
سایر اخبار این روزنامه
«بازار متشکل ارز» یک گام تا راه اندازی
این گلستان همیشه خوش باشد
ترکیه و ایران سیستم تجاری مشابه اینستکس راه اندازی می کنند
جوان انقلابی باید به اصل «ما می توانیم» اعتقاد داشته باشد
از بچهداری در جوانی لذت ببرید
«معامله قرن» چاشنی انفجار جدید در منطقه
ناکامی امنیتی سیا
برخیز که حجت خدا می آید
ناشنیده هایی از زندگی زاهدانه استاد محمدتقی شریعتی
عرضه گوشت نیمایی در سایت ها حاشیه دار شد
آمادهباش کشاورزان خراسان رضوی در برابر یک تهدید جدی
آغاز جلسات گفت وگوی ملی پشت درهای بسته
ماجرای افشای اطلاعات رانندگان و کاربران شرکت تپ سی
دستکاری ژنتیکی خودروها آری یا خیر؟