اتهامات گوناگون آمریکا برای فشار بر ایران

ادعاهای مایک پمپئو وزیر امورخارجه ایالات متحده آمریکا مبنی بر دخالت ایران در ونزوئلا از دو منظر قابل تحلیل است. نخست آنکه چنین ادعاهایی از سوی پمپئو مصرف داخلی برای جامعه آمریکا و مصرف منطقه‌ای دارد تا به نوعی چنین مسائلی را به تهران ارتباط داده و به عنوان اهرم فشار از آن استفاده کنند. همگان به خوبی می‌دانند بر خلاف قواعد و قوانین بین‌المللی آمریکایی‌ها علنا در امور داخلی ونزوئلا دخالت می‌کنند، واشنگتن صراحتا از یک جانی بالفطره در برابر مادورو حمایت می‌کند وحتی نیرو به کلمبیا گسیل داشته و با اعزام قاچاقچیان امکان صدور مسائل تخریبی را از کلمبیا به ونزوئلا آماده می‌کند. دومین نکته این است که هر زمان آمریکایی‌ها با ضعف‌های آشکار حقوقی مواجه می‌شوند دست به فرافکنی گسترده می‌زنند. به عنوان نمونه زمانی که آمریکایی‌ها می‌بینند تمام دنیا علنا در برابر سیل گسترده در ایران با مردم کشورمان ابراز همدردی کرده و خواستار ارسال کمک‌های انسان دوستانه هستند؛ صراحتا مانع از ارسال پول‌های حتی ایرانیان خارج از کشور به داخل می‌شوند. باید بدین نکته توجه داشت که در زمان جورج بوش پسر که زلزله بم رخ داد و ایران تحت تحریم‌های همه‌جانبه آمریکایی‌ها قرار داشت، به مدت 90 روز تحریم‌ها لغو شد و کمک‌های ایالات متحده آمریکا با هشت فروند هواپیما به منظور کمک رسانی به زلزله زدگان بم ارسال شد. این در حالی است که امروز پمپئو به جای کالین پاول وزیر خارجه اسبق ایالات متحده آمریکا قرار گرفته و با یک فرافکنی علنی حقایق را انکار کرده و اعلام می‌‌دارد که ایران در امور داخلی ونزوئلا دخالت می‌کند. در حالی که ایران اساسا هیچ گونه دخالتی در امور داخلی ونزوئلا ندارد، چون به لحاظ جغرافیایی فاصله میان ایران و ونزوئلا حدود 12 هزار کیلومتر است. اگر هم ایران حضور مشاوره‌ای و فنی در ونزوئلا دارد این حضور به دعوت دولت آن کشور است. همین آمریکایی‌ها ایران را متهم به دخالت نظامی در سوریه کردند، اما پر واضح است که ایران در سوریه حضور مستشاری دارد و این حضور به دعوت دولت سوریه است. از سوی دیگر ونزوئلا کشور فقیری است که در آمریکای لاتین قرار گرفته و به رغم دارا بودن میلیاردها بشکه نفت امکان صدور آن را به دلیل همسایگی با آمریکا ندارد. به نظر می‌رسد پمپئو به خوبی ضعف‌های داخلی آمریکا را می‌داند، اما به دنبال فرافکنی برای انحراف اذهان عمومی است. همچنین باید اذعان داشت که علت انتخاب این مقطع از زمان برای نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت تهران این است که آمریکایی‌ها از کوچکترین مساله ممکن برای فریب و انحراف افکار عمومی استفاده می‌کنند چون به‌خوبی می‌دانند که ایران هیچ گونه دخالتی در ونزوئلا ندارد. حتی بر اساس اخبار رسانه‌های آمریکایی آنها به دنبال آن هستند که حتی حوادث ژنرال خلیفه حفتر که نیرو‌های تحت فرمان وی کنترل شرق لیبی را در دست دارند به ایران مرتبط سازند. این در حالی است که ایران با لیبی دست کم هشت هزار کیلومتر فاصله دارد. باید بر به مساله تاکید کرد که استراتژی ثابت آمریکایی‌ها این است که در هر کجا عربستان و رژیم صهیونیستی قرار دارند، آمریکایی‌ها ایران را در نقطه مقابل آن قرار می‌دهند. عربستان و امارات و اتحادیه اروپا از خلیفه حفتر حمایت می‌کنند و بر این نظر هستند که ایران و ایتالیا و برخی از کشورهای دیگر همچون ترکیه و قطر از دولت قانونی حمایت می‌کنند. از طرف دیگر آمریکا معتقد است که هر کشوری از مادورو حمایت می‌کند تروریست است. چرا که آنها دولت مادورو را غیر قانونی می‌دانند. بر اساس قواعد حاکم بر حقوق بین‌الملل هیچ کشوری حق دخالت در سرنوشت یک کشور مستقل را بجز مردم آن کشور ندارد. بر اساس شواهد و قرائن اکثر مخالفان مادورو در ایالات متحده آمریکا دوره دیده و آنها را با یک فروند هواپیمای مسافربری آمریکایی در کلمبیا پیاده کرده‌اند، در حال حاضر اگر آمریکایی‌ها دستشان برسد تحولات سودان را نیز به ایران نسبت می‌دهند. آمریکایی‌ها مدعی بودند عمر البشیر یک زمانی از اخوانی‌ها حمایت می‌کرد و اصطلاحا در جبهه مقاومت بود و ایران از وی حمایت می‌کرد، اما اکنون وی با یک چرخش آشکار در صف عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. بنابراین بازی آمریکایی‌ها، بازی با زمان بوده به گونه‌ای که آنها در پی آن هستند تا نشان دهند هر جا فتنه‌ای در جهان است ایران پشت آن قرار دارد. این مساله را آمریکایی‌ها به زبان‌های مختلف حتی سخنگوی وزارت امورخارجه این کشور مطرح کرده‌اند. آمریکایی‌ها در پی تحریم همه جانبه ایران هستند و باید بدانیم آنها زمانی دست به تحریم یک کشور می‌زنند که از بعد نظامی اصطلاحا کاری از دستشان ساخته نباشد.
* تحلیلگر مسائل بین‌الملل