مدیریت در جغرافیای پر حادثه

کشور ایران به دلیل قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی ویژه‌ای، همانگونه که از زیست و طبیعت گوناگون بهره‌مند است به همان اندازه از گوناگونی بلایای طبیعی برخوردار است. وقوع حوادثی چون زلزله، سیل، طوفان، برف و ریزگردها، بلایای طبیعت هستند که در این سال‌ها در نقاط مختلف ایران به صورت بالفعل گزارش شده است و بعضی حوادث همانند سیل اخیر در چند صد سال گذشته بی‌سابقه است. در کنار این، مجموعه فلات ایران به جهت همجواری با دریای خزر در شمال و آب‌های آزاد در جنوب از وقوع پدیده سونامی و خطر فعال شدن آتشفشان در قله دماوند به صورت بالقوه برخوردار است. در مجموع می‌توان گفت تنوعی از بلایای طبیعی از زمین و دریا و آسمان، کشور ایران را تهدید می‌کند. در کنار حوادثی که در قالب خشم طبیعت، این سرزمین را تهدید می‌کند، کشور ایران به لحاظ قرار گرفتن در منطقه‌ای ژئوپولیتیک و ژئواکانمیک یعنی برخورداری از ذخایر غنی نفت و گاز و مواد معدنی و هم مرز بودن با 15 کشور و قرار گرفتن در شاهراه انرژی جهان همچنین مسیر اتصال شمال به جنوب و شرق به غرب بین اروپا و آسیا موقعیت ویژه‌ای به آن داده است که در طول تاریخ مدام مورد هجوم و غارت قدرت‌های خارجی بوده و خطر این حملات و هجوم تاکنون ادامه دارد. بنابراین جغرافیای ایران نه تنها از گوناگونی حوادث و بلایای طبیعی در امان نیست بلکه مزید بر آن آشوب و هجوم هم بر این حوادث اضافه شده است. آنچه در تاریخ آمده است در هنگام جنگ‌های ایران و روس، اشغال ایران در جنگ جهانی، و یا 8 سال جنگ تحمیلی ایران و عراق در مقاطعی این دو بلایا در مقابل هم قرار گرفته‌اند و حادثه به نفع ملت و دولت تمام شده است و هنگامی که این دو خطر در کنار هم بوده‌اند، ملت مظلوم و رنجدیده ایران را بیشتر داغدار کرده است.
با مداقه در تاریخ تحولات ایران اتحاد و همدلی ایرانیان نیز در همین دو نوع حادثه پدیدار می‌شود یعنی ایرانیان در مقاطع تاریخی که دچار هجوم بیگانه یا وقوع بلایای طبیعی هستند بیشترین سطح همکاری و اتحاد را تجربه کرده‌اند. در واقع با رویکردی جامعه‌شناسانه می‌توان گفت جامعه ایران دارای فرهنگ خود محوری و اقتدارگرایی است و متحد کردن مردم ایران مشکل است، ولی نقطه عطف افزایش اتحاد و همدلی ایرانیان به صورت انفعالی و با ورود نیروی خارجی است. به طور کلی ایران در جغرافیای زرخیزی واقع شده است که بیش از حد معمول حادثه خیز است، لذا اداره و مدیریت حادثه در آن دشوار است و باید با دقت و هوشمندی و سرعت عمل بالا انجام گیرد وگرنه همانگونه که در واقعه سیل اخیر در شمال و جنوب شاهد هستیم بی‌تدبیری و ضعف مدیریت، خسارات مادی و معنوی شدیدی به مردم وارد خواهد کرد.
دو نوع از بلایای طبیعی که همیشه فلات ایران را مورد تهدید قرار می‌دهد زلزله و سیل است. به عقیده کارشناسان زمین شناسی، فشار قطعه عربستان بر فلات ایران موجب فعال شدن گسل‌های ایران شده و همه نواحی ایران را تحت تاثیر قرار داده است، بنابراین احتمال وقوع زلزله در همه شهرهای ایران از سیستان تا کرمانشاه و خوزستان تا خراسان وجود دارد و در سال قبل به گزارش موسسات لرزه نگاری بیش از هفده هزار زمین لرزه در کلیه شهرها و روستاهای ایران به ثبت رسیده است. با توجه به شناسایی گسل‌ها و تمرکز جمعیت لازم است برنامه‌ریزی دقیق و هوشمندانه‌ای در جهت کاهش خسارات در دستور کار قرار گیرد. درخصوص پدیده سیل هم باتوجه به اقلیم خشک ایران، خشکسالی‌های پیاپی موجب شده که بارش‌های نابهنگام و وقوع سیل به فراموشی سپرده شود، حریم رودخانه‌ها حفظ نشده و هر چند سال یکبار بلای سیل در ایران خسارات سنگینی بر مردم وارد کند. قرار گرفتن شهرها و روستاها در کنار رودخانه‌ها معضل بزرگیست که دلایل آن را باید در اهمیت آب در سرزمینی خشک و نوع زندگی سنتی ایرانیان و سازگاری با محیط طبیعی جست‌وجو کرد. در ایران تمدن و شهرسازی همیشه در نقاط پست و در کنار رودخانه‌ها یا دشت‌ها که برای کشاورزی و آبیاری مناسب است شکل گرفته و همین امر موجب شده ایرانیان در دوره‌های ترسالی از خروشان شدن رودخانه‌ها و خسارات سیل در امان نمانند. جابجا کردن سکونتگاه‌ها امری دشوار و تقریبا غیر ممکن است. به همین جهت باید در امر استفاده از تجربیات تاریخی همچنین عدم مداخله در اکوسیستم طبیعت و تجاوز به حریم رودخانه‌ها  دقت کرد. وسعت رودخانه و پل‌های قدیمی که از سده‌های قبل بر روی رودخانه‌ها احداث شده است تجربه تاریخی است و حجم سیلاب رودخانه‌ها را مشخص می‌کند و متاسفانه نهادهای عمرانی یا مراکز مدیریت بحران از این موضوعات مهم غفلت می‌کنند.  لذا تجربه تلخ سیل در گلستان، لرستان و استان فارس هشداری است تا ابتدا موضوع سیل را در کنار زلزله هم به جهت جمع آوری و ذخیره آب و هم جلوگیری از خسارات سیلاب مورد توجه و بررسی  بیشتری قرار دهیم. ثانیا نیروهای ماهر و متخصص در این زمینه آموزش داده شوند و نیاز به یک فرماندهی واحد و تجمیع و تمرکز سازمان‌هایی از قبیل مدیریت بحران، بسیج و نیروهای جهادی، هلال احمر و پدافند غیرعامل است. ثالثا همه امور را نباید به دولت سپرد. حکومت باید به فکر احیای اعتماد فرو ریخته بین دولت و جامعه باشد تا در اوضاع سخت و بحرانی ملت و دولت بیش از پیش در کنار هم باشند و به پایندگی و آبادانی ایران بیندیشند.