ایران به دنبال رابطه عمیق‌تر اقتصادی با عراق باشد

آفتاب یزد- هستی قاسمی: عراق پسا داعش جاذبه‌های اقتصادی و سیاسی بسیاری برای به ویژه بازیگران مهم منطقه‌ای از جمله ایران، عربستان، آمریکا و ترکیه دارد به همین دلیل هم بازار رقابت در این کشور پر چالش روز به روز داغ تر می‌شود. این در حالی است که انتظار می‌رود ایران به عنوان همسایه نزدیک بغداد که در طول بحران و دوران مبارزه با تروریسم در کنار مردم عراق بود و همچنان از هیچ کمک و مشارکتی نسبت به مردم این کشور دریغ نمی‌کند در دوران بازسازی نیز در کنار این کشور باشد تا از این طریق بتواند تا‌ اندازه‌ای بر مشکلات ناشی از تحریم فائق آید. این در حالی است اگرچه مردم عراق و نیروها و گروه‌های سیاسی این کشور خواهان همکاری بیشتر با ایران هستند اما امروز بر سر ادامه این همکاری میان ایران و عراق بحث هست. زیرا آمریکا به دنبال کاهش همکاری دو کشور و فشار بیشتر روی ایران است به همین دلیل هم چند روز بعد از سفر روحانی به عراق، هیئتی از سوی عربستان سعودی برای انعقاد قراردادی مبنی بر صدور برق به عراق سفر کرد تا از این طریق مانع توسعه همکاری‌های دو سویه میان تهران و ریاض و نیز صدور برق به بغداد و در نهایت کاهش روابط میان دو کشور شود. حال آنکه به تعبیر صباح زنگنه؛ عربستان توان تامین برق منطقه‌ای عراق را ندارد اما ایران می‌تواند از چهار نقطه برق این کشور را تامین کند. از این رو، آفتاب یزد با صباح زنگنه تحلیلگر و نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری‌های اسلامی درباره مانع تراشی‌های آمریکا و عربستان بر سر راه توسعه روابط اقتصادی تهران و بغداد، فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا بر عراق برای کاهش روابط با ایران و چشم‌انداز روابط دو کشور به گفت و گو پرداخته است که در ادامه آن را می‌خوانید.

علیرغم اینکه ایالات متحده در عراق نفوذ دارد اما با این همه، ایران بر بسیاری از وقایع سیاسی و اجتماعی این کشور ثاثیر مستقیم دارد، دلیل این اثرگذاری چیست؟ آیا این اثرگذاری ریشه در مولفه‌های تاریخی و قرابت سیاسی و فرهنگی دو کشور دارد؟
قطعا قرابت فرهنگی در روابط دو کشور و اثرگذاری مستقیم تهران بر وقایع اجتماعی و سیاسی بغداد موثر است. اما طی دو دهه اخیر روابط سیاسی میان ایران و عراق افزایش یافته است. به ویژه مردم و احزاب و گروه‌های عراقی مخالف صدام در برابر چالش‌های سرزمینی این کشور نیازمند کمک جمهوری اسلامی بودند، ایران هم از کمک نسبت به این کشور دریغ نکرد. بنابراین از منظر عملکرد سیاسی و تاریخی ایران هیچ گاه از کمک به مردم عراق در برابر استبداد صدام و سبوعیت داعش به عنوان گروه تکفیری و انحرافی شانه خالی نکرد. همانطور که در ابتدای امر اشاره شد این ثاثیرگذاری ریشه در قرابت فرهنگی دارد. زیرا ایران با مردم عراق از شمال تا جنوب این کشور روابط اجتماعی عمیق و تنیده‌ای دارد و این خود به بیشترین روابط تجاری میان دو کشور منجر شده است، این نزدیکی روابط میان تهران و بغداد در حالی ادامه دارد که آمریکا به عنوان کشور زورگو و مخالف ایران همچنان در این سرزمین حضور دارد. حال آنکه نگاه مردم و احزاب نسبت به همکاری ایران با عراق این است، حرمت مشارکت و همراهی ایران با عراق حفظ شود. اگرچه مردم و قدرت حاکم در عراق در معادله بسیار سختی یعنی روابط شان با ایران از یک سو و روابط با آمریکا قرار دارند اما با این همه همچنان علاقه مند به همکاری تهران و بغداد هستند. به عبارتی عراقی‌ها مایلند از ظرفیت روابط شان با دو کشور تهران و واشنگتن بهره ببرند و روابط خود را بر مبنای منافع ملی شان با دو کشور ایران و آمریکا تنظیم کنند و روابط مثبتی با دو کشور داشته باشند و از ایجاد روابط منفی نسبت به یکی از این دو کشور موثر بپرهیزند.



سفر اخیر روحانی به بغداد و ملاقات با مقامات عراقی به ویژه آیت الله سیستانی چه تاثیری در توسعه روابط دو کشور خواهد گذاشت؟
بدون تردید دیدار روحانی با مسئولان عراقی در توسعه روابط دو کشور موثر بوده است اما ملاقات رئیس جمهور با آیت الله سیستانی ابعاد دیگری دارد. دیدار مسئولان ایرانی با این مرجع دینی مورد احترام در جهان تشیع فرصتی مغتنم بوده است چراکه این دیدار بر بهبود و توسعه روابط تاکید داشت. علاوه بر این، مواضع این مرجع دینی نیز همواره احتیاط آمیز و حکمیانه بوده است. بنابراین با توجه به اینکه آیت الله سیستانی کمتر با مقامات عالی کشورها دیدار می‌کند از این منظر دیدار اخیر میان رئیس جمهور و ایشان بسیار مهم بوده است. البته این ملاقات به احترام ایران که کشور همسایه عراق است، صورت گرفت. طبعا مقلیدین آیت الله سیستانی در عراق و سایر کشورهای جهان به این دیدار به دیده احترام می‌نگرند، بدون تردید این ملاقات آثار مثبتی برای ایران به همراه خواهد داشت.
در شرایط ناشی از فشار اقتصادی آمریکا بر ایران شاهد گسترش روابط تهران و بغداد هستیم، ایران تا چه‌اندازه به عنوان پلی برای عبور از تحریم‌ها روی ‌عراق می‌تواند حساب باز کند؟ (با توجه به اینکه نخست وزیر عراق در سفرش به تهران بر افزایش همکاری‌های دو جانبه بر محور مذاکرات روسای جمهور ایران و عراق تاکید ورزید.)
جمهوری اسلامی در اساس باید به فکر تقویت پایه‌های اقتصادی خود باشد. اما این مسئله که عراق تا چه‌اندازه می‌تواند مراودات اقتصادی اش را با تهران افزایش دهد به عوامل متعددی بستگی دارد. اما طبعا صادراتی در حد ۱۰ میلیارد دلار از یک بودجه ۱۰۰ میلیارد دلاری کشور همچنان رقم محدودی محسوب می‌شود. چنانچه مسئولان به ویژه بخش خصوصی ایران و عراق بتوانند مراودات تجاری شان را به یک میلیارد دلار برسانند در این صورت رقم مطلوبی خواهد بود. زیرا با ده میلیارد دلار نمی‌توان مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم را حل کرد و یا فشارها را به طور محسوس کاهش داد. با توجه به اینکه عراق نیز تحت فشار آمریکاست تا این مبادلات محدودتر شود. علاوه بر این، مبادلات ارزی هم تقریبا متوقف شده که این خود نتیجه فشار آمریکا به نظام بانکی عراق است. اما در عین حال باید به توسعه روابط امیدوار بود و برای افزایش مراودات اقتصادی با بغداد تلاش کرد. زیرا روابط اقتصادی با عراق آن هم صرفا فروش کالا بدون پایه گذاری یک همکاری اقتصادی، صنعتی و تولیدی نمی‌تواند تداوم زیادی داشته باشد.

بازسازی عراق بعد از جنگ و پسا داعش در دستور کار این کشور قرار گرفته است، با توجه به اینکه عراق یک میدان پررقابت برای بهره گیری سیاسی و اقتصادی است و بسیاری نیز به ایفای نقش در بازسازی این کشور چشم امید و حتی طمع دارند، ایران تا چه‌اندازه می‌تواند در بازسازی این کشور نقش اثرگذاری داشته باشد؟
اگرچه عراق اکنون میدان پررقابتی برای حضور سایر بازیگران محسوب می‌شود اما به طور قطع ایران می‌تواند با همکاری و ترغیب بخش خصوصی، عمومی و دولتی در بازسازی عراق نقش مطلوبی ایفا کند. ایران تجربه‌های بسیار مطلوبی از منظر فنی و تخصصی در ساختارهای شرکت‌های گوناگون دارد و با توجه به ظرفیت‌هایش می‌تواند کمک بسیاری به پیشبرد وضعیت در عراق کند.

ایفای نقش ایران در بازسازی عراق چه ثمرات سیاسی و اقتصادی برای تهران در بر دارد؟
با توجه به اینکه عراق یک بازار آزادی دارد و همه شرکت‌ها می‌توانند در آن حضور داشته باشند یک بازار پر از رقابت محسوب می‌شود. چنانچه نیروهای تولید کننده و بازرگانان کشور با حفظ اصول استانداردهای کاری در عراق اقدام کنند به طور قطع موفق خواهند شد. از این رو، هر میزان که بخش فنی و اجرایی دو کشور با یکدیگر همکاری داشته باشند طبعا در روابط سیاسی هم اثرگذار خواهد بود. به عبارتی به استحکام و گسترش روابط خواهد انجامید. همچنین چنانچه مردم عراق ببینند که مدارس، بیمارستان‌ها و کارخانه‌های تخریب شده‌شان توسط نیروهای ایرانی به صورت استاندارد، مطلوب و با قیمت مناسب ساخته می‌شود طبعا انعکاس مثبتی در اذهان همه احزاب و گروه‌های این کشور نسبت به نظام سیاسی ایران ایجاد کرده و در آینده روابط موثر خواهد بود.

آمریکا قبلا به نحوی مخالفتش را با خرید برق عراق از ایران و حضور نیروهای ایرانی در این کشور اعلام کرد،؛ ازاین رو، با توجه تمایل همکاری دو سویه و علاقه مندی مقامات بغداد و مردم این کشور به این امر آیا ایالات متحده می‌تواند نقش بازدارنده در توسعه روابط ایران و عراق بازی کند؟
البته آمریکا می‌تواند نقش بازدارنده و کاهنده در توسعه روابط ایران وعراق به ویژه در بخش اقتصادی ایفا کند. به همین دلیل باید با دقت و عنایت بیشتری در همکاری‌ها رفتار کرد. زیرا آمریکا همچنان در مسائل بانکی و مالی عراق نقش اول را در کنترل هر نوع معامله و تراکنش مالی دارد از این رو، امکان ایجاد مشکل در پروژه‌های مشترک میان دو کشور وجود دارد. زیرا هر پروژه‌ای نیازمند ضمانت مالی، تاسیسات بانکی و جابه جایی اعتبارات برای تامین قطعات و نیروی انسانی است به همین دلیل آمریکا همچنان نقش کاهنده و مخربی در روابط تهران و بغداد ایفا خواهد کرد. اما با این همه، توسعه روابط به ویژه در بعد تجاری و اقتصادی به چانه زنی مسئولان عراقی در افزایش و کاهش همکاری‌ها با ایران بستگی دارد. زیرا فعالیت اقتصادی ایران در عراق می‌تواند از منظر اقتصادی بسیار باصرفه باشد و آمریکا نمی‌تواند به دلیل بهره برداری‌ها و غرض ورزی اش دو کشور را از همکاری دو سویه محروم کند.

بدون تردید ایالات متحده به دنبال کاهش نقش ایران در عراق است در این صورت تهران باید چه سیاستی در قبال این مسئله در پیش بگیرد که به توسعه روابط با بغداد و عدم مشکل برای عراق بینجامد؟
ایران باید نگاهش به روابط با عراق، تامین منافع دو کشور باشد و در عین حال باید تدابیری بیندیشد که فعالیت شرکت‌های بخش خصوصی ایران در عراق افزایش پیدا کند؛ این عامل بسیار تعیین‌کننده است. علاوه بر این، دو کشور با تشویق و ترغیب شرکت‌های ایرانی – عراقی می‌توانند از بخشی دیگری از این فشارها رهایی یابند و با ارائه خدمات استاندارد و سطح بالا بازارشان را پیدا کرده و توسعه دهند.

چند روز بعد از سفر روحانی به عراق، هیئتی از ریاض برای انعقاد قرارداد در قالب صدور برق به عراق وارد بغداد شد، برخی این مسئله را یک نوع رقابت میان ریاض و تهران تعبیر کردند آیا با توجه به این مسئله، عربستان در تلاش است به نحوی اجازه نزدیکی بغداد به تهران را ندهد؟ در این صورت عربستان موفق خواهد شد؟
در بازار اقتصادی مبنا و اصل بر رقابت است و نمی‌توان این مهم را نادیده گرفت. به هر روی، اگر عربستان بتواند به خوبی و به سرعت شرکت‌های ایرانی خدمات مورد نظر بغداد را ارائه کند دیر یا زود بخشی از بازار این کشور را قبضه خواهد کرد اما از منظر عملی این کار محقق نخواهد شد. زیرا شرایط راه‌اندازی زیرساخت‌های لازم برای تامین برق عراق، امری زمانبر خواهد بود و حداقل سه الی چهارسال طول می‌کشد تا راه‌اندازی تجهیزات و نحوه انتقال برق در این سرزمین صورت بگیرد. البته شبکه برق این کشور مشکلات بسیاری دارد و از یک نقطه، برق سراسر مناطق عراق تامین نمی‌شود. اما ایران توان صدور برق به عراق را آن هم از چندین نقطه را دارد در حالی که عربستان از چنین امکاناتی برخوردار نیست. البته امکان صدور آسان برق از سوی ایران به دلیل امتیازهای جغرافیایی است و ارتباطی به قدرت سیاسی ایران و عربستان ندارد. عربستان از یک نقطه توان صدور برق به عراق را دارد اما ایران امکان صدور برق آن هم از چهار آنتن به عراق را دارد. بنابراین چنین شرایطی همچنان برای ایران در عراق فراهم است اما چنانچه تا ۴ سال آینده که عراق خود از امکانات لازم برای تامین برق منطقه‌ای‌اش بهره‌مند شود دیگر به صادرات برق ایران نیاز نخواهد داشت. از این رو، ایران باید به طور عمیق‌تر به روابط اقتصادی و سیاسی خود با عراق بیندیشد و به فکر آینده باشد. به عبارتی تهران باید با راه‌اندازی پروژه‌های مشترک میان خود و عراق آینده اقتصادی اش را تضمین کند.

فارغ از رقابت اقتصادی که عربستان با ایران در عراق به دنبال آن است به نظر می‌رسد که این کشور تحت فشار آمریکا به دنبال دور کردن تهران از بغداد است، از این رو ایران باید چه سیاستی در قبال این کشور همسایه در منطقه در پیش بگیرد تا نخست به تشدید مشکلاتش با ریاض نینجامد و از سویی بازار عراق را برای خود حفظ نگه دارد؟
بدون تردید ریاض به دنبال دورکردن تهران از بغداد براساس سیاست‌های خود و نیز دیکته‌های آمریکا و اسرائیل به عربستان است. عربستان نه تنها به دنبال دور کردن ایران از عراق بلکه ایجاد تفرقه میان کشورهای اسلامی در منطقه و جهان است. بنابراین در رفتارها و اتخاذ سیاست‌هایش نسبت به عراق و سایر کشورها باید بسیار دقت و مراقب است تا چنین فرصتی به عربستان، اسرائیل و آمریکا داده نشود.

اساسا فارغ از مسئله اقتصادی، دور کردن ایران از عراق چه سودی برای عربستان دارد؟
از یک سو به خاطر بازار عراق است و از سویی عربستان در ۵ دهه اخیر همواره به دنبال این مهم بود که کشورهای بزرگ منطقه به یکدیگر نزدیک نشوند. زیرا نزدیک شدن ایران و عراق به یکدیگر از دید عربستان یک تهدید محسوب می‌شود چراکه حتی جنگ ۸ ساله‌ای که به ایران تحمیل شد در جهت اجرای سیاست و استراتژی تفرقه عربستان صورت گرفت. امروز این سیاست تغییر نکرد. تضعیف کشورهای بزرگ منطقه دیدگاهی است که سیاست گذاران سعودی به دنبال آن هستند. به عبارتی دو دیدگاه در جهان وجود دارد؛ نخست اینکه در یک مسابقه، رقیب جلوی پای حریف سنگ بیندازد و اجازه سرعت گیری برای موفق شدن در مسابقه را به او ندهد. راه دوم؛ رقبا احساس کنند که باید روش‌ها و امکاناتشان را بهبود ببخشند تا در رقابت موفق شوند. عربستان متاسفانه از روش اول استفاده کرده و هنوز هم از همان روش ایجاد مشکل برای رقیب و ممانعت از موفقیت رقیب در یک رقابت سالم و همکاری سازنده بهره می‌برد.
طی روزهای اخیر بعد از سفر نخست وزیر عراق به ایران، برخی از رسانه‌های عراقی از این مهم خبر دادند که نخست وزیر این کشور به دنبال میانجیگری میان تهران و ریاض است و پیشنهادش را به تهران مطرح می‌کند و در مقابل در سفر قریب الوقوع خود به ریاض این پیشنهاد را به ریاض خواهد داد؛ از این رو عراق در رابطه با ایران و عربستان می‌تواند به پل رابط برای حل مشکلات میان دو طرف تبدیل شود؟
عراق توان میانجیگری میان تهران و ریاض را دارد و مهم تر این است که بغداد نیازمند آرامش و پاکسازی و حضور موثر در منطقه است. بنابراین به مصلحت عراق است که منطقه را از تنش و رقابت‌های غیر سازنده و کاهنده دور نگه دارد به ویژه اینکه اگر قرار باشد که این رقابت در سرزمین عراق در حال وقوع باشد. به هر روی، به هر میزان که زیر ساخت‌های لازم برای همکاری‌های منطقه‌ای فراهم شود بیشتر به تحقق امنیت، پیشرفت و رفاه عراق خواهد انجامید.

به طور کل، چشم‌انداز روابط ایران و عراق با وجود فشارهای آمریکا و سنگ‌اندازی عربستان چگونه خواهد بود؟
آینده روابط تهران و بغداد در چشم‌انداز نزدیک بسیار مطلوب است اما در هیچ جای تاریخ و در هیچ کجای جغرافیای جهان، هیچ یک از کشورها قسم یاد نکردند که همواره روابط مثبت با کشور متقابل شان برقرار کنند و همکاری‌های سازنده با هم داشته باشند. به همین دلیل ایران و عراق باید در روابط و سیاست‌هایشان نسبت به یکدیگر بیشتر دقت کنند و روابط دو کشور باید بر منافع مشترک تعریف شود. اگر منافع مشترک بود در این صورت روابط مستحکم خواهد شد اما اگر منافع یک کشور دیده شود و منافع کشور دیگر دیده نشود نباید انتظار داشت که آینده روابط مثبت و توسعه یافته باشد.

به عنوان سوال پایانی، این اعتقاد وجود دارد که عراق در چند سال آینده به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل می‌شود، بنابراین آیا بغداد علیرغم همه چالش‌های موجود سرزمینی و نیز اتخاذ سیاست توازن می‌تواند طی چند سال آتی به یک بازیگر اثرگذار در منطقه تبدیل شود؟
عراق می‌تواند نقش سازنده و مهمی طی چند سال آتی در منطقه ایفا کند البته چالش‌های بسیاری پیش روی این کشور قرار دارد. برخی از کشورها هم مایل نیستند که عراق به چنین جایگاهی دست یابد. به عبارتی هیچ یک از کشورهای آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی و حتی ترکیه مایل نیستند که عراق به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شود. اما یک عراق مستقل و قوی برای جمهوری اسلامی ایران مطلوب تر از یک عراق ناتوان و ناآرام خواهد بود. در مقابل برای عربستان عراق آرام و مستقل به مفهوم رقیب نفتی است. زیرا عربستان از اولویت بازی در بازار نفت جهانی دو درجه سقوط خواهد کرد و این مهم برای ریاض قابل تحمل نیست. از این رو، تلاش می‌کند که همواره عراق ضعیف بماند و زیر منت عربستان و یا سیطره آمریکا باشد.