3 نکته درباره رکوردشکنی تاریخی بورس

  شاخص کل بورس تهران، شش ماه بعد از رکوردشکنی پیشین خود، دوباره رونق گرفته و شاهد ورود پول ‌های جدید به بازار و ثبت رکوردهای جدید در این بازار هستیم. البته اهالی بازار به خوبی می دانند که این روند صعودی از اسفند گذشته شروع شده و طی این مدت اهالی صبور بازار، سود مناسبی کسب کرده اند. اما، متاسفانه، همواره ایجاد موج خبری و جذب عامه مردم به بازار در روزهای اوج گیری شاخص و ثبت رکوردهای جدید انجام می شود. متاسفانه در دور قبلی صعود شاخص (در تابستان و مهر 97) تبلیغات زیادی از رسانه ها و حتی از سوی دولتمردان برای هدایت سرمایه ها به بورس صورت گرفت. تبلیغاتی که موجب رشد قابل توجه تعداد کدهای بورسی شد، اما با شروع اصلاح بازار، موجی از سرخوردگی برای تازه واردها ایجاد شد. با توجه به احتمال تکرار چنین اتفاقی در شرایط فعلی، ذکر چند نکته مهم، می تواند مفید باشد.
اول؛ درباره ورود به بازار
اگر تصمیم به مراجعه به کارگزاری و دریافت کد بورسی گرفته اید، شک نکنید. داشتن کد بورسی برایتان مفید است. اما برای معامله عجله نکنید و تحت تاثیر هیجانات قرار نگیرید. به ویژه این که این بار بر خلاف دور قبلی صعود بورس، شاهد رشد هیجانی پنج درصدی همه بازار نیستیم. سعی کنید اصول اولیه مثل تشکیل سبد، تعیین حد ضرر، تشکیل فهرست رصد (سهم هایی که هر روز معاملات و اخبارشان را رصد می کنید) و اتخاذ یک استراتژی معاملاتی (مثلا این که چقدر در بازار می مانید، روش تحلیل منتخبتان، نسبت ریسک و زیان انتظاری مناسب، مراجع قابل اعتماد و ...) را رعایت کنید.
دوم؛ سمت و سوی بازار


اما برای انتخاب سهام، از تحلیل های کلان شروع کنید و به مرور، دایره انتخاب را کوچک کنید و به یک سبد مناسب برسید. بازار سرمایه هم اکنون دو بخش کاملا مجزا دارد. بخشی از بازار همچنان در قیمت های مناسب معامله می شوند و با توجه به چشم انداز سودآوری شرکت ها، در میان مدت می توانند باز هم سودده باشند. بخش دیگر بازار شرکت هایی هستند که هم اکنون بیش از خوشبینانه ترین حالت سودآوری در سال 97 و 98 هم رشد کرده اند و عملا حبابی شده اند. عوامل مختلفی سبب رشد بازار سرمایه شده است که برخی بنیادین و قابل اتکاست (دسته اول) و برخی هیجانی (دسته دوم). در سطح کلان، مهم ترین عامل رشد این روزهای بازار سرمایه عبارتند از:
1-عملکرد بسیار مناسب برخی از شرکت ها در بهمن و اسفند گذشته. موضوعی که نشان می دهد برخی از شرکت ها توانسته اند خود را با شرایط تحریم تطبیق دهند و فروش خود را با قیمت های مناسب (تخفیف کم) ادامه دهند. این موضوع بعد از آن که موجی از پیش واکنش منفی به تحریم ها در پاییز گذشته ایجاد کرده و بازار سرمایه را به کمتر از سطح منطقی خود تنزل داده بود، باعث ریختن ترس موهوم بازار شد و تاکنون هم بر رشد بازار موثر است. واضح است شرکت های صادراتی که از رشد نرخ ارز در سال گذشته (حدودا 6 ماه از سال) سود برده اند طی امسال نیز می توانند بیش از سال گذشته از این موضوع سود ببرند. وقتی ریسک کاهش مقدار یا قیمت فروش در اثر تحریم هم تخفیف یافته باشد، این گروه می تواند همچنان محل توجه باشد.
2-زمزمه هایی وجود دارد که طبق سیاست های جدید ارزی و راه اندازی سامانه جامع تجارت، نرخ تسعیر ارز صادراتی شرکت ها نسبت به نرخ فعلی سامانه نیما رشد خواهد کرد. این موضوع می تواند درآمد ریالی حاصل از صادرات را 20 تا 30 درصد رشد دهد. البته اهالی بازار می دانند که رشد 20 درصدی درآمد لزوما به معنی رشد 20 درصدی سود نیست؛ بلکه رشد سود می تواند صفر باشد (برای شرکت هایی که هزینه های ارزی زیادی دارند) یا می تواند 100 درصد باشد (برای شرکت هایی که حاشیه سود کم و خاصیت اهرمی بالایی دارند و هزینه ارزی شان هم کمتر از درآمد ارزی است).
3-درباره شرکت های داخلی نیز، انتظار می رود، تورم موجب رشد سود اسمی (و نه لزوما سود حقیقی) شرکت ها شود. مثلا شرکتی قبلا با حاشیه سود 20 درصدی 100 تومان به ازای هر سهم سود داشته، اکنون با همان حاشیه سود می تواند 150 تومان سود داشته باشد. چرا که اگرچه هزینه ها و درآمدها با هم رشد کرده اند و نسبت این ها متفاوت از قبل نیست، اما مقدار ریالی آن بیشتر است.
4-اوضاع بازارهای جهانی هم خوب است. قیمت فلزات، سنگ آهن و نفت در سطوح مطلوبی قرار دارد که در صورت تداوم این شرایط، وضعیت مناسبی برای فروش شرکت های صادراتی رقم خواهد خورد.
5-در کنار این عوامل، برخی موضوعات غیرعمومی نیز به عنوان محرک رشد بازار به چشم می خورد؛ مباحث تجدید ارزیابی دارایی ها با نرخ جدید ارز و افزایش سرمایه برخی شرکت ها، احتمال بهبود اوضاع بانک ها به خاطر سیاست های جدید پولی بانک مرکزی (سیاست بازار باز و ...) پس از چندین سال رکود، حداقلی بودن نرخ ها در برخی گروه ها که مدت ها در رکود بوده اند و ....
6-در کنار عوامل بنیادین، ورود نقدینگی جدید به بازار و ایجاد فضای مثبت برای چشم انداز بازار و مخصوصا تخریب چشم انداز سودآوری در بازارهای موازی مثل ارز و طلا (به ویژه بعد از شکست پروژه اخیر برای بالابردن نرخ ارز) هم موجب تسریع در واکنش بازار به عوامل بنیادین شده است.
تداوم رشد بازار متاثر از تداوم این عوامل است. به ویژه در شرایط فعلی که بورس به قله تاریخی خود رسیده، هر لحظه امکان دارد که با فروکش کردن هیجان مثبت و غلبه فشار فروش (حذف عامل ششم)، شرایط معکوس شود. در این حالت، اگر سهم های کم بنیه خریده باشید، در کوتاه مدت و بلندمدت ضرر می کنید. اما اگر سهم های قوی ( که از پشتوانه عوامل مختلف مشروح در فوق برخوردارند و چشم انداز سودآوری شان، قیمت شان را توجیه می کند) خریده باشید، می توانید صبر کنید تا بعد از اتمام دوره هیجان منفی، سهم ها به مدار رشد واقعی برگردند. در واقع سوددهی سهم های بنیادی که اکنون هم هنوز در بازار کم نیستند، دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. دیر یا زود آن وابسته به وضعیت روانی بازار و میزان تزریق نقدینگی است.
سوم:حضور در بورس به نفع اقتصاد کشور است؟
نکته آخر درباره این سوال است که «آیا حضور در بورس و خرید سهام شرکت ها به نفع اقتصاد کشور هم هست؟» اگرچه برخی سریع پاسخ مثبت می دهند اما کمی توضیح لازم است. مهم ترین مزیت بورس برای اقتصاد آن است که شرکت ها به جای نظام بانکی می توانند از این محل تامین مالی کنند. این تامین مالی از طریق «عرضه اولیه» یا «افزایش سرمایه» یا «انتشار اوراق» است. بنابراین اگر در عرضه اولیه یا افزایش سرمایه شرکت کنید، مستقیما در فرایند تامین مالی شرکت کرده اید. اما معاملات بعدی شما در بورس، دخلی به شرکت ها ندارد و صرفا می تواند از محل افزایش سیالیت و نقدشوندگی سهام شرکت ها، به صورت غیرمستقیم به اقتصاد کمک کند. ضمنا سودی که در بورس کسب می کنید از دو محل است: یا از محل سود ایجادی شرکت هاست که همه می توانند از آن استفاده کنند و درباره شرکت های بنیادی و سودساز که روند صعودی بلندمدت دارند، مطرح است. این سود ایجادی است و در ازای سود شما، هیچ کس دیگری ضرر نکرده است. یا این که از محل نوسانات کوتاه مدت قیمت است که صرفا انتقال پول از جیب بخشی از سرمایه گذاران به جیب بخشی دیگر است. با توجه به این دو نکته می توانید مزیت و منفعت حضور خود در بورس برای کشور را ارزیابی کنید یا این که درباره نحوه حضور موثر و مفید خود در بازار سرمایه تامل کنید.