نگاهی به پیشینه هنر اصیل «نقالی»

آرانیان- ما ایرانیان ملتی قصه‌پرداز هستیم و از دل قصه‌پردازی، هنری به نام «نقالی» را بیرون کشیده‌ایم تا با آن داستان‌های حماسی‌مان را با چاشنی جذابیت برای دیگران نقل کنیم. رواج واژه «نقالی» در ایران به دوران صفویه برمی‌گردد. البته پیش از این هم این هنر در میان توده مردم رواج داشته است. در سال 2011 هنر نقالی در فهرست میراث معنوی ناملموس یونسکو و به نام ایران ثبت شد. در آخرین برنامه «عصر جدید» هم یک دختربچه با نقالی‌اش تحسین همه را برانگیخت. در ادامه روایت‌هایی را از زنان نقالی که در شاهنامه فردوسی از آن‌ها یاد شده است، می‌خوانید.
همسر فردوسی
شاید جالب باشد بدانید همسر فردوسی یکی از زنان نقال شاهنامه است. فردوسی برای به نظم درآوردن شاهنامه از منابعی مانند شاهنامه منثور ابومنصوری و... استفاده کرده و در مواقعی کسی آن‌ها را برایش می‌خوانده است. او در مقدمه داستان بیژن و منیژه از همسر خود یاد می‌کند که چنین به او گفته: بپیمای می تا یکی داستان/ بگویمت از گفته باستان/ همت گویم و هم پذیرم سپاس/ کنون بشنو ای جفتِ نیکی‌شناس.
آزاده رومی


بهرام گور، پادشاه ساسانی یکی از شخصیت‌هایی است که داستانش در شاهنامه آمده است. او کنیزی رومی به نام «آزاده» داشت که چنگ می‌نواخت. آزاده را یکی از زنان نقال یا رزم‌نامه‌سرا در شاهنامه دانسته‌اند. به این دلیل که او در شرح دلاوری‌های بهرام گور اشعاری همراه با موسیقی می‌خوانده است. هر چند که این ستایش‌ها پایانِ خوشی برای آزاده نداشت و سرانجام به دلیل نکوهش شاه به دست او کشته شد.
گردیه
از دیگر زنان نقالی که داستانش در شاهنامه آمده است، «گردیه»، خواهر بهرام چوبین است. در جایی که بهرام چوبین از پذیرفتن پادشاهی سرباز می‌زند، در انجمنی که برای متقاعد کردن او برگزار شده، گردیه رو به برادر می‌کند و او را با بیانی رسا و با استفاده از «گفتارهای کهن» پند و اندرز می‌دهد و قانع می‌کند: بر آن انجمن شد سری پر سخن/ زبان پر ز گفتارهای کهن.