امکان تغییر رویکرد تهران در مورد برجام

آفتاب یزد – گروه سیاسی : سه روز پیش انگلیس حتی ارسال نامه و سایر موارد به ایران را متوقف کرد چه برسد به تبادلات مالی. از سویی سفیر فرانسه در واشنگتن در توئیتی نوشته است که انقضای برجام به معنای عدم پایبندی ایران به یک برنامه غیرنظامی‌ برای فعالیت‌های هسته‌ای آن نیست و مدعی شد که در صورت عدم رعایت این مسئله از سوی ایران پس از برجام ممکن است باز هم تحریم‌هایی علیه این کشور اعمال شود.
جرارد آرود در ادامه مدعی شد که در صورت لزوم و عدم رعایت کردن معاهده ان‌پی‌تی از سوی ایران، ممکن است حتی پس از انقضای برجام تحریم‌هایی علیه ایران اعمال شوند و نوشت: همان‌گونه که در سال ۲۰۰۲ گفتیم، غنی‌سازی اورانیوم بدون یک برنامه معتبر غیرنظامی‌، بر اساس معاهده ان‌پی‌تی غیرقانونی محسوب می‌‌شود، همان طور هم در سال ۲۰۲۵ قادر خواهیم بود تا (انقضای برجام) در صورت لزوم واکنش نشان دهیم. تحریم‌هایی اعمال شدند و ممکن است دوباره اعمال شوند؛ پس از برجام همه این‌ها بر روال خود باقی می‌‌مانند.اظهاراتی که واکنش شدید معاون سیاسی وزیر خارجه یعنی عراقچی را دراین باره به همراه داشته است تا جایی که او در پاسخ به این اظهارات بیان داشته است :«اگر توئیت‌های جرالد آرود موضع فرانسه است، ما با نقض عمده هدف و مقصود برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مواجهیم. پاریس باید فورا شفاف‌سازی کند، در غیر این صورت ما اقدام لازم را به عمل می‌‌آوریم.»
از طرفی ظریف هم نسبت به عملکرد اروپایی‌ها دربحث اینستکس همان سازو کار مالی اروپا بعد از خروج ترامپ از برجام اظهارات ناامیدانه تند و معناداری کرده است و گفته است:«اروپایی‌ها هم اکنون هیچ بهانه‌ای برای عدم آغاز رسمی‌ کارمالی خود با ایران ندارند. اروپایی‌ها بسیار عقب هستند و نباید این طور تصورکنند که جمهوری اسلامی‌ ایران منتظر آن‌هاست این در حالی است که ما سازو کار متناظر اینستکس درایران نیز ایجاد
کرده ایم.»


اظهاراتی که بیانگر این است آنچه از اروپا توقع می‌رفت نه تنها عملی نشده است بلکه بعضا آن‌ها مواضعشان را از پشتیبانی ایران به تقابل با ایران تغییرداده‌اند. از همین رو از محمدعلی بصیری استاد حقوق بین‌الملل درباره شرایط کنونی سوال کردیم و اینکه به راستی پایان اینستکس و رابطه ایران و ارو پا در برجام چه خواهد شد؟

آقای بصیری! محمد جواد ظریف اگرچه از راه‌اندازی سازو کار اینستکس در داخل ایران سخن گفته است اما انتقادهای شدیدی خطاب به اروپا بیان داشته و گفته آن‌ها از تعهداتشان بسیار عقب هستند و نباید این طور تصور کنند که جمهوری اسلامی‌ ایران منتظر آن‌ها می‌ماند. این اظهارنظر را در کنار برخی بیانات خصمانه مقامات اروپایی طی روزهای اخیر می‌توان به معنای دلسردی ایران از اینستکس بیان کرد ؟
با توجه به توقعاتی که از اروپا بعد از خروج ترامپ از توافق هسته ای برای حفظ امتیازات برجام می‌رفت، بی تعارف باید گفت در این هشت - نه ماه که از خروج آمریکا می‌گذرد، برجام و اینستکس نتیجه مثبتی برای ایران نداشته است. در اوج بحرانی که ایران نیاز به چرخش مالی دارد تا بتواند به کمک آن تحریم‌های آمریکایی را اداره کند می‌بینیم که چنین چیزی رخ نداده است. این که ایران اکنون اعلام می‌کند، ما منتظر اروپا نخواهیم ماند یعنی پایان این مسیر چه با اینستکس چه بی‌اینستکس برای ایران تفاوت چندانی ایجاد نخواهد کرد. بنابراین اظهارات اخیر ظریف هم از بعدی ممکن است تلاش برای امتیازگیری و سرعت بخشیدن به وعده‌های اروپا تعبیر شود اما از جهتی ممکن است موضوع تسلیم شدن از اینستکس هم قلمداد کرد و اینکه از این رو ایران در بحث برجام ممکن است بخواهد حرکت دیگری را انجام دهد. باید منتظر بود و گام بعدی اروپایی‌ها را دید و اینکه آن‌ها می‌خواهند در چه مسیری قدم بگذارند. آیا همین روند ادامه داراست یا رویکردهای اروپا مثبت می‌شود.

عکس العمل ایران در صورت نا امیدی از اروپا و اینستکس، به معنای همان خروج از برجام است؟
احتمال دارد چنین اتفاقی بیفتد اما در شرایط فعلی دولتمردان ایران میل به افزایش تنش‌ها و از همین رو خروج از برجام ندارند. وضعیت خروج از برجام برای ایران از وضعیت مالی و اقتصادی فعلی بهتر نخواهد شد و ممکن است وضعیت بدتر هم بشود، این است که تهران هم اکنون روند قبلی را ادامه می‌دهد و منتظر شرایط بهتر است.

در این موضوع، ایران دقیقا تا کجا با اروپا کنار می‌آید ؟
اروپایی‌ها چون می‌دانند که ایران در تنگناست از این قضیه سوء استفاده می‌کنند، این یک واقعیت است. اگر چه اروپایی‌ها در گذشته نیز نشان دادند که با آمریکایی‌ها بیشتر همراهی عملی دارند تا با ایران.

اخیرا موضع گیری‌های متناقضی از انگلیس داشتیم این کشور از یک سو مخالفتش با تروریستی اعلام شدن سپاه را اعلام می‌کند و از سویی دیگر حتی اداره پست این کشور، ارسال بسته‌های پستی به ایران را متوقف و آن را تحریم می‌کند.یعنی نه تنها را تبادلات مالی را می‌بندد بلکه راه ارسال مراسلات را نیز بسته است.‍ این تناقض در موضع انگلیس را چگونه می‌توان هضم کرد ؟
انگلیس از اروپا پیچیده‌تر است. اما عمدتا اروپایی‌ها به گونه ای عمل می‌کنند که داستان پلیس خوب و بد را به خوبی پیش ببرند. یعنی رفیق دزد و شریک قافله هستند. هم سیاست کلی را که تقابل با ایران است را حفظ می‌کنند و هم تاکتیک چانه زنی و گردش موقت در برخی سیاست‌های بازرگانی و تجاری را به منصه ظهور می‌گذارند. در چهل سال گذشته اروپایی‌ها از جمله انگلیس، این موضوع را انجام داده‌اند. در طول جنگ تحمیلی هم همین سیاست بوده است. در بحث مسائلی مثل سلمان رشدی و بحران‌های اول و دوم اقتصادی ایران نیز چنین مسئله ای را از انگلیس و اروپا شاهد بودیم.

مطمئنا در جریان صحبتی که سفیر فرانسه در واشنگتن داشته نیز هستید؛ اینکه گفته است حتی اگر زمان انقضای برجام هم برسد و برجام منقضی شود، ایران حق بازگشت به اقدامات هسته ای خود را ندارد و تحریم‌های جدیدتری هم در انتظارش خواهد بود. این موضوع علاوه براینکه می‌تواند تنش بین ایران و فرانسه را افزایش دهد این معنی را تلقی می‌کند که انگار طرفین بوهایی از انقضای زودهنگام برجام هم برده‌اند که اینگونه سخن گفته‌اند؟
بر اساس برجام، با پایان این معاهده ایران دستش باز می‌شود که سیاست‌های قبلی خودش و یا خریدهایی که برجام آن را محدود کرده است بتواند انجام دهد، اما در کل اروپایی‌ها سیاست از این ستون به آن ستون فرج است را به کار بردند تا در این سال‌ها، ایران را با برجام مهار کنند و بعد از پایان مهلت آن نیز به این نکته پی برده‌اند که عمدتا تحریم‌ها می‌تواند بر دولت‌هایی که به قول آن‌ها هنجارشکن هستند تاثیر تعیین‌کننده بگذارد. کما اینکه روی دولت‌های دیگر نیز از همین ابزار استفاده کردند و تا حدودی نیز نتایج آن را دریافت کردند. لیبی، عراق، کره شمالی و ونزوئلا مثال‌هایی از این دست هستند.

چه قدر می‌شود گفت در موضع‌گیری‌های تندتر اروپا در این روزها نسبت به ایران، تروریست خواندن سپاه را باید دخیل دانست؟ چرا که مثلا هم اداره پست انگلیس، هم اظهارات سفیر فرانسه بعد از اقدام اخیر علیه سپاه رخ داده است.
همانطور که گفته شد اروپا در عمل در مسیر سیاست‌های آمریکا حرکت می‌کند. همانگونه که در بحث هسته ای می‌بینیم عملا چیزی از اینستکس عاید ما نشده است. در اصل اروپا در راستای همکاری درتحریم‌های مالی بانکی آمریکا اینستکس را مطرح کرده است. علی رغم آنکه اینها می‌‌گویند ما خروج ترامپ از برجام را نمی‌‌پذیریم و آن را محکوم می‌‌کنیم. امروز نیز همان سیاست پیش گرفته شده است، اروپا از لحاظ رسانه ای و مواضع دیپلماتیک با این اقدام آمریکا همراهی نمی‌کند اما نهادهای زیر مجموعه اروپا موانع خواسته شده آمریکا را در قبال سپاه انجام می‌دهند.

تا چه‌اندازه شنیدن خبرهایی مبنی بر رد FATFاز سوی مجمع تشخیص می‌تواند دلیلی بر افزایش کنونی تنش بین ایران و اروپا باشد؟
وقتی از اینستکس و کانال مالی اروپا چیزی بیرون نمی‌آید و مرتب امتیازهای بیشتری داده شود ایران نیز لاجرم روی همان سیاست صبر و انتظار موضوع FATF را برای چانه‌زنی مرتب به عقب می‌‌اندازد؛ اکنون هم برخی ازاعضای مجمع گفته‌اند که باتوجه به تروریستی اعلام شدن سپاه به طور کلی موضوع fatf منتفی است. این رفتار متقابل است.

از آنچه امروز دراین رابطه مشاهده می‌‌کنیم چه قدر احتمال دارد در ماه‌های نه چندان دور شاهد پایان برجام باشیم؟
این مسئله امکان دارد. اگر ایران به تنگناهای غیر قابل تحمل برسد و زیان‌های متعدد ازاین جریان ببیند ممکن است روی خروج از برجام حتی علی رغم تبعات آن نیز فکر کند. ولی در شرایط فعلی چنین احتمالی بسیار ضعیف است.

در شرایط فعلی بهترین و منطقی ترین موضعی که ایران در مقابل اروپا باید بگیرد چیست؟
ایران باید مذاکرات را ادامه بدهد. حتی مسئله را می‌تواند به نهادهای بین‌المللی ارجاع بدهد و طرح شکایت کند که تعهدات متقابل اروپایی‌ها انجام نشده است.

مگر طرح شکایت از نهادهای بین‌المللی چه فایده عملی دارد؟ ایران از آمریکا هم به خاطر خروج از برجام و طرح تحریم‌هادر دادگاه لاهه شکایت کرد و با تبلیغات فراوان رسانه ای از پیروزی خود در دادگاه گفت اما نتیجه این شکایت و آن پیروزی در دادگاه لاهه چه شد ؟
به هر حال وجهه بین‌المللی ایران تغییر کرد و تاثیرگذاری آن‌هایی که به افکار عمومی‌ می‌خواهند بگویند ایران تروریست است را کاهش داد. موضوعی که باعث شد تا فشارهای تحریم‌ها بیش از شرایط فعلی بر ایران نباشد. همچنین ایران می‌تواند از بقیه اعضای اتحادیه اروپا که دیدگاه مثبت‌تری دارند و سایر کشورها مثل چین بخواهد که بر اروپا فشار بیشتر وارد کنند. این موارد جزو ابزارهای فعلی است. اما خروج از برجام ابزاری نیست که اثر سریع و مثبت در حوزه اقتصادی برای ایران بگذارد.

فکر می‌کنید روسیه و چین به خاطر ایران تا چه‌اندازه آن فشاری که شما می‌گویید را به اروپا بیاورند یاحاضر به تقابل با اروپا و آمریکا شوند ؟
به هر حال روسیه و چین ابزارهای دیگری هستند که به صورت تکمیلی می‌تواند کمک کننده باشد. اما اکنون چانه زنی‌ها در نشست‌های دوجانبه با اروپا شاید ابزار دیگری باشد که می‌تواند در این راستا یاری رسان ایران باشد.

فارغ از عملی شدن یا نشدن اینستکس، ماهیت خود این سازو کار چه قدر می‌تواند مشکلات ایران را حل کند؟
همین دریچه هم یک کمک تقریبی برای فشارهایی که به صورت حداکثری آمریکا می‌خواهد به ایران وارد کند به شمار می‌آید. امروز ترامپ می‌خواهد صادرات نفت ایران را به صفر برساند. در شرایطی که آمریکا می‌خواهد با حداکثر تلاش علیه ایران اقدام کند هر چیزی که وحدت با آمریکا را بشکند و فشار حداکثری به کشورمان را کاهش دهد یک امتیاز برای ایران است. بنابراین نباید ایران از این روزنه‌ها دست بردارد.

پیش بینی شما از آینده رابطه اروپا و ایران و سرنوشت برجام چیست ؟
با توجه به هدفی که در منطقه است و ترامپ هم به احتمال زیاد در سال 2020 دوباره انتخابات ریاست جمهوری را پیروزمی‌ شود- به ویژه بعد از پیروزی نتانیاهو که این شانس بیشتر شده است- احتمالا ایران تا شش سال دیگر همین وضعیت را تجربه خواهد کرد.
بنابراین اعتماد به عملکرد آمریکا و متحدین آن و یا دل بستن به اینکه این وضعیت تا 2020 با شکست ترامپ به اتمام می‌رسد و اوضاع بهتر می‌شود را باید کمرنگ کرد. در هر صورت امید به اروپا با این اوصاف باید به حداقل تنزل یابد و ایران به دنبال جایگزین‌هایی دراین زمینه باشد. یکی از این مسیرهای جایگزین موضوع توجه به اقتصاد داخلی است. یعنی باید وضعیت تولید باز سازی شود، با کشورهای همسایه هفده‌گانه حداکثر روابط اقتصادی حتی به صورت کالا به کالا برقرار شود و با کشورهای همکار ارتباط‌ها افزایش یابد. همچنین نگاه به شرق و رابطه با چین، هند روسیه، آفریقای جنوبی و... تقویت شود. باید از این ابزارهای موجود حداکثر بهره را برد تا بحران موجود را به حداقل رساند و اوضاع اقتصادی را قابل تحمل کرد.

از دیدگاه شما کارشکنی‌های امروز اروپا را باید ناشی از فشارهای آمریکا دانست و یا اینکه آنچه امروز مثلا در بحث مسائلی مانند ممنوعیت ارسال نامه به ایران از سوی انگلیس رخ می‌دهد را سیاست خود اروپا فارغ از فشارهای آمریکا تعبیرکرد؟
اروپا و آمریکا در جبهه ای از دموکراسی قرار دارند که همگی بحث انقلاب ایران را چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ نظام امنیتی برای خودشان تهدید می‌دانند. در ذات نگاه اروپایی نیز نگاه منفی به انقلاب و جمهوری اسلامی‌ وجود دارد و اینکه تصور کنیم میان اروپا و آمریکا و نگاهشان نسبت به جمهوری اسلامی‌ تفاوت نگاه بنیادین وجود دارد یک اشتباه محض است. شاید اروپایی‌ها پخته تر و محافظه کارانه تر با ایران برخورد می‌کنند وگرنه در مجموع آن‌ها نیز از وجود جمهوری اسلامی‌ ناراضی هستند و این را در چهل سال آینده و مواضع بین‌المللی و درگیری‌هایی که ایران داشته است نشان دادند.