تعارف سیاسی

«یکدیگر را شناختن»، در تداول امروز «خوشامد گفتن در اول ملاقات» این از جمله معانی «تعارف» است که در لغت نامه دهخدا بدان اشاره شده است. همین تعارف در برخی اوقات باعث تکلف و به سختی افتادن می‌شود که در بین ایرانی‌ها این‌گونه تعارفات سختگیرانه بسیار مرسوم است. اما این روزها در عرصه‌های سیاسی و مدیریتی شاهد تعریف جدیدی از تعارف کردن هستیم که همردیف نادیده انگاری و گاه ساده انگاشتن برخی معضلات نیز می‌تواند به شمار آید.
رئیس جمهور با برخی وزرا و نزدیکان خود تعارف دارد، رئیس این دستگاه با رئیس آن دستگاه تعارف دارد، وزیر با معاونین خود تعارف دارد، آن وزیر با این استاندار،
آن استاندار با فلان مدیر و خلاصه خوب که دقت کنیم؛
تعارف سیاسی



همه با هم به نوعی تعارف دارند! تعارفی که تبعات و هزینه‌های آن را مردم باید بپردازند و متحمل شوند.
به این چند سطر خبر و نقل قول توجه کنید:
ـ «حسنوند» رئیس کمیسیون انرژی مجلس: در جریان سیل اخیر متهم ردیف اول حوادث وزیر نیرو و مجموعه او است. در هفته اول بهمن‌ماه مقامات امنیتی به رئیس جمهور نامه‌ای مبنی بر وقوع سیل و اتفاقات ناگوار نوشتند که روحانی آن را به وزیر نیرو ارجاع داد. وزیر نیرو هم نوشت که ملاحظه شد اما اقدامی صورت نگرفت.
ـ رئیس مجلس خطاب به رئیس سازمان هواشناسی: آیا شما بارش‌های اخیر را به جایی اطلاع دادید؟ پاسخ تاجبخش: نه چون فکر می‌کردیم بارش‌ها بهاری و مثل همیشه است!
به همین سادگی! وزیر می‌نویسد: «ملاحظه شد» و نامه به آن مهمی را در کشوی میز یا وسط انبوهی از دیگر نامه‌های گاه مهم‌تر مدفون می‌کند و رئیس سازمان هواشناسی با اطمینانی برخاسته از همان تعارفات معمول می‌گوید: «نه! چون...»
تبعات این ساده‌انگاری و تعارفاتی که حالا دیگر به مرزهای نگران‌کننده‌ای رسیده را چه کسی باید بپردازد؟ وزیر؟! معاون وزیر؟! رئیس سازمان هواشناسی؟ رئیس مجلس؟! نماینده مجلس؟ نه...! هیچکدام، این هزینه را مردمی باید بپردازند که معنای چنین تعارفاتی را درست متوجه نمی‌شوند.
درسی که نگرفتیم!
هنوز زنده‌یاد ناصر حجازی در قید حیات بود. تیم استقلال ایران توانسته بود از پس تمامی رقبای خود برآید و راهی فینال شود. از شرق دور خبر رسیده بود که ژاپنی‌ها در تمریناتی که انجام می‌دهند به زمین تمرینی خود آب می‌بندند و اما در خاورمیانه و در ایران برخی می‌خندیدند که عجب!
فینال برگزار شد و ژاپنی‌ها که احتمالا با رئیس سازمان هواشناسی خود و اصولا با هیچ مسئول دولتی و غیر دولتی خود تعارف ندارند! در دریاچه‌ای به نام زمین فوتبال استقلال را شکست دادند و جام را در همین تهران بالای سر بردند.
نوعی خودزنی
این که می‌گویند: «تعارف آمد ـ نیامد دارد» این که می‌گویند:« ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزای» یا این که می‌گویند: «فلانی تعارف آب حمامی کرده» را فراموش کنید! صحبت بر سر تعارفات سیاسی است، تعارفاتی که کم کم دارد جانشین سوء مدیریت می‌شود، تعارفاتی که بی شباهت به خودزنی نیست، تعارفاتی که حالا دیگر مردم را نیز کلافه کرده است.
اگر ...
همه ی تبعات مدیریتی سیل‌های از گلستان و آق قلا تا لرستان خوزستان یک برکناری صوری و بی ثمر بود! برکناری استانداری که در حالت طبیعی نیز قرار نبود همچنان استاندار گلستان باقی بماند به دو دلیل؛ دلیل نخست این که افکار عمومی به شدت علیه مناف‌هاشمی بود و دلیل دیگر این که مناف‌هاشمی ماه‌ها به دنبال انتقال خود به مجموعه ی مالیاتی کشور بود و به نوعی می‌شود گفت با این برکناری بسیاری از موانع پیش پای او برداشته شد.
در همین فقره ی برکناری مناف‌هاشمی، استاندار گلستان مدعی می‌شود برای درمان به خارج از کشور رفته بود، وزیر می‌گوید مشکل خانوادگی داشته و دست آخر دوباره همان استاندار می‌گوید برای برادرزنش مشکلی درست شده بوده که باید به آلمان می‌رفته! همه این‌ها یک طرف؛ این جمله را باید با گوشت و پوست و استخوان درک کرد وقتی استاندار می‌گوید: «فکر نمی‌کردم بارندگی‌ها چنین معضلی درست کند» شبیه پاسخ رئیس سازمان هواشناسی به رئیس مجلس که می‌گوید: « فکر می‌کردیم بارش‌ها بهاری و مثل همیشه است!»
حالا منِ خبرنگار نیز تعارف را کنار بگذارم باید بگویم چرا پس از زلزله کرمانشاه رئیس سازمان مدیریت بحران که به گواه همگان هیچ کاره ترین بود برکنار نشد؟! منِ خبرنگار اگر تعارف را کنار بگذارم باید بپرسم فرماندار آق قلا و استاندار خوزستان چرا برکنار نشدند؟! پاسخ روشن است؛ تعارفات سیاسی!
سخن کوتاه کنیم و به یک جمله بسنده و آن این که این تعارفات قرار است همیشه دامان مردم را بگیرد؟ لطفا تعارف را کنار بگذارید.
همه با هم به نوعی تعارف دارند! تعارفی که تبعات و هزینه‌های آن را مردم باید بپردازند و متحمل شوند.
به این چند سطر خبر و نقل قول توجه کنید:
ـ «حسنوند» رئیس کمیسیون انرژی مجلس: در جریان سیل اخیر متهم ردیف اول حوادث وزیر نیرو و مجموعه او است. در هفته اول بهمن‌ماه مقامات امنیتی به رئیس جمهور نامه‌ای مبنی بر وقوع سیل و اتفاقات ناگوار نوشتند که روحانی آن را به وزیر نیرو ارجاع داد. وزیر نیرو هم نوشت که ملاحظه شد اما اقدامی صورت نگرفت.
ـ رئیس مجلس خطاب به رئیس سازمان هواشناسی: آیا شما بارش‌های اخیر را به جایی اطلاع دادید؟ پاسخ تاجبخش: نه چون فکر می‌کردیم بارش‌ها بهاری و مثل همیشه است!
به همین سادگی! وزیر می‌نویسد: «ملاحظه شد» و نامه به آن مهمی را در کشوی میز یا وسط انبوهی از دیگر نامه‌های گاه مهم‌تر مدفون می‌کند و رئیس سازمان هواشناسی با اطمینانی برخاسته از همان تعارفات معمول می‌گوید: «نه! چون...»
تبعات این ساده‌انگاری و تعارفاتی که حالا دیگر به مرزهای نگران‌کننده‌ای رسیده را چه کسی باید بپردازد؟ وزیر؟! معاون وزیر؟! رئیس سازمان هواشناسی؟ رئیس مجلس؟! نماینده مجلس؟ نه...! هیچکدام، این هزینه را مردمی باید بپردازند که معنای چنین تعارفاتی را درست متوجه نمی‌شوند.
درسی که نگرفتیم!
هنوز زنده‌یاد ناصر حجازی در قید حیات بود. تیم استقلال ایران توانسته بود از پس تمامی رقبای خود برآید و راهی فینال شود. از شرق دور خبر رسیده بود که ژاپنی‌ها در تمریناتی که انجام می‌دهند به زمین تمرینی خود آب می‌بندند و اما در خاورمیانه و در ایران برخی می‌خندیدند که عجب!
فینال برگزار شد و ژاپنی‌ها که احتمالا با رئیس سازمان هواشناسی خود و اصولا با هیچ مسئول دولتی و غیر دولتی خود تعارف ندارند! در دریاچه‌ای به نام زمین فوتبال استقلال را شکست دادند و جام را در همین تهران بالای سر بردند.
نوعی خودزنی
این که می‌گویند: «تعارف آمد ـ نیامد دارد» این که می‌گویند:« ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزای» یا این که می‌گویند: «فلانی تعارف آب حمامی کرده» را فراموش کنید! صحبت بر سر تعارفات سیاسی است، تعارفاتی که کم کم دارد جانشین سوء مدیریت می‌شود، تعارفاتی که بی شباهت به خودزنی نیست، تعارفاتی که حالا دیگر مردم را نیز کلافه کرده است.
اگر...
همه ی تبعات مدیریتی سیل‌های از گلستان و آق قلا تا لرستان خوزستان یک برکناری صوری و بی ثمر بود! برکناری استانداری که در حالت طبیعی نیز قرار نبود همچنان استاندار گلستان باقی بماند به دو دلیل؛ دلیل نخست این که افکار عمومی به شدت علیه مناف‌هاشمی بود و دلیل دیگر این که مناف‌هاشمی ماه‌ها به دنبال انتقال خود به مجموعه مالیاتی کشور بود و به نوعی می‌شود گفت با این برکناری بسیاری از موانع پیش پای او برداشته شد.
در همین فقره برکناری مناف‌هاشمی، استاندار گلستان مدعی می‌شود برای درمان به خارج از کشور رفته بود، وزیر می‌گوید مشکل خانوادگی داشته و دست آخر دوباره همان استاندار می‌گوید برای برادرزنش مشکلی درست شده بوده که باید به آلمان می‌رفته! همه این‌ها یک طرف؛ این جمله را باید با گوشت و پوست و استخوان درک کرد وقتی استاندار می‌گوید: «فکر نمی‌کردم بارندگی‌ها چنین معضلی درست کند» شبیه پاسخ رئیس سازمان هواشناسی به رئیس مجلس که می‌گوید: « فکر می‌کردیم بارش‌ها بهاری و مثل همیشه است!»
حالا منِ خبرنگار نیز تعارف را کنار بگذارم باید بگویم چرا پس از زلزله کرمانشاه رئیس سازمان مدیریت بحران که به گواه همگان هیچ کاره ترین بود برکنار نشد؟! منِ خبرنگار اگر تعارف را کنار بگذارم باید بپرسم فرماندار آق قلا و استاندار خوزستان چرا برکنار نشدند؟! پاسخ روشن است؛ تعارفات سیاسی!
سخن کوتاه کنیم و به یک جمله بسنده و آن این که این تعارفات قرار است همیشه دامان مردم را بگیرد؟ لطفا تعارف را کنار بگذارید.