اعلام صریح موضع در برابر انتخابات

آرمان: سعید حجاریان تئوریسین جریان اصلاحات گرچه کم سخن می‌گوید و می‌نویسد اما زمانی که به بیان دیدگاه‌هایش می‌پردازد بدان معناست که مسیر جریان اصلاحات با انرژی تازه و برنامه جدید ادامه خواهد یافت. شعار «اصلاحات مرد، زنده‌باد اصلاحات» از جمله شعارهای تاثیرگذار سعید حجاریان بود که توانست انرژی خفته جریان اصلاحات را زنده کند. حجاریان گرچه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۰ سیاست خود را اتحاد و انتقاد به برنامه اصلاحات عنوان کرد، اما گفت این انتقاد از خود است و اینکه جنبش دوم خرداد مولودی داشت به اسم دولت دوم خرداد، جنبش خیلی زود به نهاد تبدیل شد، نهاد دولت در دل این نهاد جنبش فرو نشست، جنبش فراموش شد و به‌جایش دولت نشست. دو سال بعد اما شعار «اصلاحات مرد، زنده‌باد اصلاحات» را سر داد که از شعار تروتسکی «انقلاب مرد، زنده‌باد انقلاب» وام گرفته بود: «باید بازسازی در اصلاحات انجام دهیم. اصلاحات در اصلاحات بکنیم.» اکنون حجاریان از بقای اصلاحات می‌نویسد و راه‌های حفظ قدرت این جریان. تئوریسین اصلاحات در یادداشتی که «مشق نو» منتشر کرد چنین به برنامه‌های آینده جریان اصلاحات اشاره کرد.
اساسی‌ترین مسأله، «بقای اصلاح‌طلبی» است
اصلاح‌طلبی در سال ۱۳۹۸، با توجه به وضعیت سیاسی داخل و خارج و همچنین شرایط اقتصادی و معیشتی، در ابعاد مختلف نیازمند چابک‌سازی و نواندیشی است اما اساسی‌ترین مسأله، «بقای اصلاح‌طلبی» است. اما وقتی از «بقا» سخن می‌گوییم، مقصودمان چیست؟ اصلاح‌طلبی در سال جاری همچون دیگر گرایش‌های موجود در جمهوری اسلامی، نیازمند اتخاذ تصمیم‌های به‌نسبت حیاتی است و طبعا قادر نیست مسیری تک‌خطی در پیش بگیرد. از این رو، نیازمند اتخاذ موضعی ترکیبی است؛ از آرامش فعال تا فعالیت تمام‌ قد. الف)آرامش فعال: اصلاح‌طلبی به‌لحاظ تئوریک جریانی پیشتاز محسوب می‌شود و همواره باید به‌عنوان پیش‌قراول در صحنه سیاست و جامعه حضور داشته باشد و دنباله‌روی، از هر جریان کوتاه‌مدتی، پاشنه آشیل این جریان است. دنباله‌روی به تعلیق وجه تئوریک اصلاح‌‌طلبی و غلبه افق‌های یک‌روزه منجر می‌شود. از این گذشته، به‌لحاظ منطقی و با توجه به پیشینه تاریخی، چنانچه اصلاح‌طلبان و معترضان به وضع معیشت یک‌صدا شوند نخستین گزینه برخورد قهری، اصلاح‌طلبان خواهند بود نه توده مردم حاضر در خیابان. از این رو اصلاح‌طلبان ضمن تمرکز بر عدالت به‌معنی‌الاعم، به‌تعبیری باید سر خود را پایین نگه دارند تا از این توفان به سلامت گذر کنند. این مدل درباره انتخابات نیز کاراست. اصلاح‌طلبی باید موضع خود را در برابر انتخابات به‌صراحت و با جزئیات کامل اعلام کند. در مباحث پیشین از جمله میزگرد «سیاست‌ورزی انتخاباتی؟» چند رویکرد پیش روی اصلاح‌طلبان ترسیم شده است اما در کوتاه‌مدت، شاید عقلانی‌ترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط»‌ جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد ولی چنانچه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید. ب) فعالیت تمام قد: جهت‌گیری کلی اصلاح‌طلبی چنانکه بارها بدان اشاره کرده‌ام، در میان‌مدت ذیل پروژه «مشروطه‌خواهی» تعریف می‌شود. اما در کوتاه‌مدت و به‌دلیل شرایط بغرنج، سخن گفتن از این پروژه‌های اساسی، سخت و گاه ناممکن به‌نظر می‌رسد. در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان باید؛ ۱) روندها و چشم‌اندازها را به‌زبان قابل فهم تحلیل و ترجمه کنند و ذیل آن نقش، جایگاه و کارکرد خود را به‌عنوان نیروی تحول‌خواه تعریف کنند. ۲) عقلای جناح راست را نسبت به وخیم بودن شرایط آگاه کنند تا در ادامه، نیروهای مؤثر و تصمیم‌ساز تصویری واقعی از وضع موجود و مطلوب به‌دست آورند. ۳) از خمودگی و رخوت خارج شوند، تجدید نهادی را در دستور کار قرار دهند و مواضع انتقادی را به راهبرد و راه برون‌رفت بیامیزند. ۴) توان دانشگاهیان تحول‌خواه را در دانشگاه‌های داخل و خارج شناسایی کنند و سپس پلتفرم‌های زیربنایی را در قالب بسته‌های مشورتی در دسترس عموم به‌ویژه دولت قرار دهند. ۵) از طریق وزارت کشور و یا کمیته‌ای متشکل از نیروهای زبده و اصیل، نسبت به پالایش احزاب منتسب به خود اهتمام بورزند و احزاب کم‌مایه را درون احزاب بزرگ ادغام و یا آنها را منحل کنند. ۶) به نقد اپوزیسیون بدلی دست‌ساز ترامپ توجه ویژه نشان دهند و ذیل آن هویت و کیفیت را به اپوزیسیون بازگردانند. ۷) در برابر اتهامات و جعلیات، دفاع همه‌جانبه از خود را در پیش بگیرند و به‌طور مستند عملکرد و مواضع نیروهای مقابل و اسطوره‌سازی‌هایشان را به تیغ نقد بسپارند.