چو عضوی به درد آورد روزگار

حوادث غیرمترقبه مثل زلزله، طوفان و سیل مواردی است که در همه جای دنیا اتفاق افتاده و خواهد افتاد و در همه جای زمین همراه انسان است؛ این‌طور نیست که فقط در یک مقطع زمانی و یک مکان مشخص رخ دهد. پس باید برای این حوادث برنامه‌ریزی کرد که تا حدودی به مطالعات، آمادگی‌ها و اقدامات قبل از وقوع حوادث مربوط است، یک مقدار هم در حین انجام و مقداری هم به بعد از وقوع حوادث مربوط است. با توجه به نگاه این‌چنینی آنچه در رابطه با سیل اخیر اتفاق افتاد، جای تامل دارد که آیا پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ریزی‌های لازم را قبل از وقوع انجام داده بودیم یا خیر؟ واقعیت این است که در اینجا مقداری مشکل داریم و برنامه‌ریزی‌های قبل به استانداردها برمی‌گردد که براساس چه موازین و شاخص‌هایی است. در این‌گونه موارد روند تاریخی یکی از استانداردهای لازم در برنامه‌ریزی‌هاست. روند 50 یا 100 سال‌هایی که در برنامه‌ریزی سازمان مدیریت برنامه مطرح است. درواقع با تجریه و تحلیل روی موارد و موازین و مطالعات علمی که در این زمینه‌ها کارشده، روند گذشته را محاسبه و بر این اساس، آتیه را برنامه‌ریزی می‌کنند. آنچه در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی ما مطرح است پریود 50‌ساله است، اما بعضی از این حوادث را اتفاقا باید در پریود 100‌ساله در نظر گرفت. از جمله همین سیل اخیر براساس پریود 50‌ساله نبود و اگر پریود صدساله را در نظر می‌گرفتند از نظر صاحبنظران قابل‌پیش‌بینی بوده و استانداردهای متفاوتی داشته است؛ از جمله می‌توان به استانداردهایی در پل‌سازی‌ها، راه‌ها و آبراه‌ها اشاره کرد که یک‌سری از مشکلات به عدم‌رعایت این استانداردها مربوط است. فرضا آب جمع‌شده در آق‌قلا به‌گونه‌ای بود که آبراه به‌اندازه کافی برای ریل راه آهن وجود نداشت و همانند حوضچه داخل شهر، سپاه را مجبور به انفجار زیر ریل کرد تا آب خارج شود. در صورتی که اگر استانداردهای قبلی را درست رعایت می‌کردند باید این آبراهه‌ها را در جاده‌ها و راه‌آهن در فواصل معینی لحاظ می‌کردند یا در گلستان، پلی که به پل قاجار مشهور است و پل دیگری هم بعد از انقلاب ساخته‌شده. ارتفاع پل قاجار هفت، هشت متر از پلی که بعد از انقلاب ساخته شده، بلندتر است. از آنجا که سقف پل جدید کوتاه بوده چوب و خاک و خاشاک جلوی دهانه را گرفته و آب به درون شهر واردشده در صورتی که اگر مهندسی پل قاجار ملاک بود، آب رد می‌شد و می‌رفت. این نشان می‌دهد که قبلا قواعد پل‌سازی را رعایت می‌کردند یا حادثه اتفاق افتاده در شیراز به عدم‌مراعات این موازین مربوط است که با درنظرگرفتن پریود چندسال گذشته فرض را بر عدم‌بارندگی یا شدت کمتر گذاشته‌اند. لذا با ایجاد خاکریزی یک مقدار از جاده را پوشانده و یک مقدار هم لوله به منظور ردکردن آب کارگذاری کرده و جلوی ورودی آن را با توری پوشانده بودند، اما قطر لوله‌ها به‌اندازه کافی نبوده و خاک و گل در جلوی لوله‌ها انباشته و به بسته‌شدن مسیر منجر شده است. یک مقدار از مشکلاتی که الان ایجاد شده مربوط به عدم‌رعایت استانداردهای این‌چنینی است که این حوادث را رقم زده است.
هنگام وقوع حادثه
لزوم ارائه یک‌سری آموزش‌های لازم به مردم، مسئولان و اداره‌کنندگان قبل از وقوع حادثه ضروری است، اما نه آن آموزش‌ها به‌اندازه کافی بوده و نه آمادگی‌های لازم در مسئولان وجود داشته. به‌رغم اینکه همه دست‌به‌دست هم دادند و واقعا اگر حضور سپاه، ارتش و عرق اسلامی و ایرانی مردم نبود و فقط می‌خواستیم به سازمان‌های رسمی دولتی مثل هلال احمر یا نهادهای این‌چنینی، تکیه کنیم قطعا تدارکات، امکانات، آموزش و آمادگی کافی وجود نداشت، اما حالا دیگر گذشته‌ها گذشته و می‌خواهیم برای آتیه تنظیم امور کنیم.نکته دیگر به عدم‌مراعات ضوابطی است که قبول داشتیم، یعنی به‌رغم اینکه مسیر سیل و مصب را می‌شناختیم، اما به عناوین مختلف تاسیسات و منازل مسکونی ساخته‌ایم. این خلاف‌ها باعث شده که هم به مردم آسیب خورده و هم تاسیسات و امکانات از بین رفته است. با بی‌انضباطی و عدم‌مراعات آنچه قبول داشتیم سبب ایجاد مسائلی که پیش آمد، شد. درحالی که این جنس مسائل از قبل قابل‌پیش‌بینی و آموزش و تدارک بود تا آسیب‌ها در حداقل باشد. با توجه به گستردگی جغرافیای مساله که چندین استان را درگیر کرده و حوادث هم به انواع مختلف شکل گرفت، خوشبختانه هماهنگی و یک نوع عرق ملی و مذهبی در نهادها شکل گرفت که باید اعتراف کرد خوب به میدان آمدند.
ادامه صفحه 11