دستگیری «آسانژ»، مخالفت آشکار با شفافیت

عادل جهان‌آرای- روزنگار- در دنیای سیاست بیش از همه مهم‌ترین شعاری که به گوش می‌رسد و شاید بهتر گفت که سیاستمداران آن را ملعبه دست خود قرار می‌دهند، واژه «شفافیت» است. اما وقتی به واقعیت رجوع می‌کنیم و از صدر تاریخ تاکنون دفتر سیاست در سراسر دنیا را ورق می‌زنیم، پرده‌پوشی و ستر حقایق مهم‌ترین مولفه سیاست شمرده می‌شود. شاید یکی از نمونه‌های آشکاری که مخالف شفافیت در دنیای سیاست به شمار می‌آید، افشای برخی از رفتارها یا کارهای سیاستمداران و دولتمردان بعد از 30 سال است. به صورتی که امروزه در کشورهای غربی، به دلیل حساسیت‌های زیادی که برخی از اعمال و رفتار سیاسیون این کشورها برای کشور خود یا دیگر کشورها ایجاد می‌کنند، از انتشار حقایق سر باز می‌زنند و سعی دارند هر 30 سال، شاخه نوری نازک بر تاریکخانه رفتارهای خود بتابانند. شفافیتی که قرار است حداقل هر 30سال رخ‌نمون شود، در حالی که نه ارزش خبری دارد و نه آنکه زیانمندان احتمالی آن رفتار - چه افراد باشند، چه کشورهای دیگر- نمی‌توانند در محاکم عادله احقاق حق کنند، نشان می‌دهد شوخی‌ای بیش نیست.
امروزه که وسایل نوین ارتباط جمعی در تاروپود زندگی جامعه بشری و چه بسا سیاسیون و دیگر سوداگران عرصه‌های مالی و بانکی سروری می‌کند و هر آن احتمال دارد، از هر گوشه‌ای، چشمی یا گوشی، به راحتی اعمال خلاف دیگران را ضبط و منتشر کند، طبیعی است فرار از سایه غول «رسانه پنهان» خیلی سخت باشد، پس قدرتمندان بهترین راه و چاره کار را در این می‌بینند که به نام قانون، غیرقانونی‌ترین رفتار را انجام دهند و آن این‌که افشاکنندگان خبرهای محرمانه چه بسا مجرمانه را، به جرم افشای حقیقت به انحای مختلف تنبیه یا سرکوب کنند.
داستان «جولین پاول هاوکینز» 48 ساله استرالیایی، معروف به جولین آسانژ، مدیر ویکی‌لیکس که پیشه خبرنگاری و حتی جایزه رسانه‌های عفو بین‌الملل برای انتشار کشتارهای غیرقانونی در کنیا را در کارنامه خود دارد و برگزیده خوانندگان برای شخصیت سال ۲۰۱۰ مجله تایم ‌است، با وجود انتقادها وایرادهایی که بر او گرفته می‌شود، نشان می‌دهد شفافیت تا زمانی مفید است که نباید سر در تاریکخانه‌های مخوف قدرت‌های بزرگ فرو برد.
مهم‌ترین ابزاری که امروزه می‌تواند با رفتارهای مجرمانه و سوداگری برخی سیاسیون، دولت‌ها و دولت‌مردان در سراسر دنیا مقابله کند، رسانه است. زمانی که جلوی دهان رسانه گرفته شود و روی چشمان آن را با چشم‌بند بپوشانند و خبرنگاری که پشت آن قرار دارد، تهدید یا از سر راه برداشته شود، دیگر چیزی به نام شفافیت معنی ندارد و جریان آزاد اطلاعات فقط روی کاغذ زیبا جلوه می‌کند و در عمل خبری از این آرزوی دیرینه خبرنگاران نخواهد بود.


از هفت سال پیش که «آسانژ» به دلایل مختلف و اتهام‌هایی که اتفاقا از برخی از آنها تبرئه شد، به سفارت اکوادور در لندن پناهنده شد تا روز گذشته که پلیس انگلیس او را دستگیر کرد و به بازداشتگاه برد، کاملا مشخص بود که دنیای رسانه به جای آنکه از رسالت واقعی خود که «جریان آزاد اطلاعات» است، دفاع کند، سعی دارد با رفتارهای کج‌دارو مریز خود، گاه به نعل بزند و گاه به میخ. حال که شکل و هیات شگفت و جدید آسانژ شکار دوربین‌های همکاران خودش شد، شاید انتظار این باشد که حداقل دنیای رسانه‌ی معاصر در مخالفت با سرکوب آزادی اطلاعات و افشاگری سرکوبگران، به صورتی واحد عمل کنند و نگذارند که پول و اسلحه بر سر رسانه آقایی کند. افشاگری‌های بنیان‌گذار سایت افشاگر ویکی لیکس درباره رفتار نظامیان آمریکا در عراق یا افغانستان و انتشار اسناد فراوان اختلاس و زدوبندهای گسترده در کشورهای دیگر، بیش از همه خاطر قدرتمندان را مکدر ساخته است. اما در سوی دیگر این گونه برخورد با افشاگران، خبرنگاران و جامعه جهانی رسانه را وارد فضایی کرده است که گویا فقط باید تماشاگر باشند تا افشاگر. متاسفانه قدرت سلاح و پول به صورتی رفتار می‌کند که خبرنگاران نتوانند حاشیه امنی داشته باشند یا بخواهند جلوی خسارت‌هایی را که مجرمان در هر کشوری به جامعه جهانی تحمیل می‌کنند، بگیرند. وقتی خبرنگاری در صورت دست یافتن به اسناد به اصطلاح «محرمانه»، جرات نداشته باشد آن اسناد را افشا کند و در صورت افشا، زندان یا محکومیت‌های اجتماعی در انتظارش باشد، آنگاه رکن چهارم دمکراسی چه جایگاهی در جامعه خواهد داشت و مردم چگونه می‌توانند به آن اعتماد کنند؟
دمکراسی همه وجاهت خود را از رسانه می‌گیرد و از این کانال است که موجودیت و مشروعیت خود را بازمی‌ستاند، اما در مواجهه با یک رفتار بی‌قانونی و گاه غیر اخلاقی و غیرانسانی، خلاف شعار خود که «آزادی» است، تماشاگر دستگیری، گاه ضرب و شتم یا حتی مرگ خبرنگاران است. محدودیت، دستگیری یا حبس احتمالی آسانژ زنگ خطر را برای جریان آزاد اطلاعات به صدا درآورده است. اما شکی نیست خبرنگاران صادق و پایبندان به رسالت واقعی رسانه، همچنان به پیکار خود ادامه خواهند داد.