روزنامه آفتاب یزد
1398/01/22
فکرش را هم نمیکردم کسی از من فیلمبرداری کند!
> وضعیت همهشان بحرانی بود و اگر کمی دیرتر میرسیدیم معلوم نبود که چه شرایطی پیدا میکنند. ظرفیت کرایسها بین 20 تا 25نفر است اما گاهی مجبور بودیم تا 70نفر را سوار کنیم. چرا که اگر کسی در آن شرایط میماند قطعا یخ میزد. مثلا خانوادهای بودند که بچه 2ماهه داشتند. خانواده دیگری فرزند بیمار تشنجی داشتند. خانواده دیگری دوقلو داشتند یا زنان و مردان مسنی بودند که گرفتار شده بودند و احتیاج به کمک داشتنداین روزها فیلمی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که تماشای آن خیلیها را به وجد آورده و حتی موجب غرورشان میشود. این فیلم کوتاه چند افسر ارتش را نشان میدهد که مشغول امدادرسانی به افراد گرفتار شده در جادهای برفی هستند. در بخشی از این فیلم یکی از افسران با درجه سرهنگی وقتی میبیند چند زن و مرد سالخورده و ناتوان نمیتوانند سوار خودرو شوند جلوی شان زانو میزند تا آنها به جای پله پا روی کمر او بگذارند. وقتی این فیلم منتشر شد خیلیها تصور کردند مربوط به سیل است اما پیگیریها نشان داد ماجرا مربوط به گرفتار شدن صدها نفر در جاده برفی
شاهرود - آزادشهر است و قهرمان این ماجرا سرهنگ محمد حقیقی، افسر 46 ساله لشکر 58 شاهرود است.
به گزارش ایسکانیوز، این سرهنگ فداکار که 28 سال سابقه خدمت دارد همراه با 4 نفر از همکارانش در 24 ساعت توانستند جان بیش از 250 نفر را که در بوران گرفتار شده و خیلیهای شان مثل چند نوزاد و چند بیمار در معرض یخ زدگی قرار داشتند نجات دهند. حالا 21 روز پس از این حادثه فیلم منتشر شده در شبکههای اجتماعی همه را شگفت زده کرده است. هرچند سرهنگ حقیقی میگوید این کار را برای رضای خدا انجام داده و اصرار داشت تا گمنام بماند اما سرانجام حاضر شد روایتی باورنکردنی از آنچه که رخ داده بازگو کند.
ماجرای فیلم منتشر شده از شما در شبکههای اجتماعی از کجا آغاز شد؟
27 اسفند بود که در محور شاهرود - آزادشهر، در گردنه خوش ییلاق برف و بوران شدیدی شروع به باریدن کرد. از طرف فرماندهی مدیریت بحران و از طرف نیروی زمینی به ما دستور داده شد که به کمک افرادی که در راه ماندهاند، برویم. ما هم با خودروهای ویژهای که مخصوص حمل توپ جنگی است راهی جاده شدیم. این خودروها کرایس نام دارد و توپ را بکسل میکنند و قسمت بار هم برای حمل گلوله توپ است. در آن شرایط فقط این خودروهای اوکراینی بودند که به دلیل قدرت زیاد و جثه بزرگی که دارند امکان تردد در جاده را داشتند. ما هم 4 کرایس داشتیم که برای جابهجا کردن افراد در راه مانده به آنجا اعزام کردیم.
افرادی که در جاده گرفتار شده بودند چه شرایطی داشتند؟
وضعیت همهشان بحرانی بود و اگر کمی دیرتر میرسیدیم معلوم نبود که چه شرایطی پیدا میکنند. ظرفیت کرایسها بین 20 تا 25 نفر است اما گاهی مجبور بودیم تا 70 نفر را سوار کنیم. چرا که اگر کسی در آن شرایط میماند قطعا یخ میزد. مثلا خانوادهای بودند که بچه 2 ماهه داشتند. خانواده دیگری فرزند بیمار تشنجی داشتند. خانواده دیگری دوقلو داشتند یا زنان و مردان مسنی بودند که گرفتار شده بودند و احتیاج به کمک داشتند.
درباره فیلمی که از شما در شبکههای اجتماعی منتشر شده صحبت کنید. آنجا کجا بود و افرادی که سوار خودروی ارتشی میکردید چه کسانی بودند؟
ما حدود 25 نفر را که چند نفرشان افراد سالخورده و ناتوان بودند به نمازخانه بین راهی علی بن ابیطالب (ع) در راهدارخانه خوش ییلاق منتقل کرده بودیم که ساعت 10:30 صبح روز 28 اسفند قرار شد آنها را با خودمان به پادگان ببریم. برف هنوز میبارید و ارتفاع در ورودی کرایس حدود یک متر و نیم است. در نزدیکی نمازخانه اما هیچ وسیلهای نبود و افراد مسن نمیتوانستند از این ارتفاع بالا روند و سوار کرایس شوند. در یک لحظه به فکرم رسید که جلوی شان زانو بزنم تا روی زانویم بایستند و بالا بروند اما این کار ممکن نبود. به خاطر همین به صورت چهار دست و پا روی زمین قرار گرفتم تا حدود 5، 6 مرد و زن مسن از کمرم به عنوان پله استفاده کنند و بالا بروند. آن زمان فقط به سوارکردن آنها در کرایس فکر میکردم و متوجه دور و اطرافم نبودم.
چه کسی در آن شرایط از شما فیلمبرداری کرد؟
اصلا نفهمیدم که چه کسی از این صحنه فیلم گرفت. چون بیشتر افرادی که آنجا بودند، زمان زیادی در برف گرفتار شده و شارژ گوشیهایشان تمام شده بود. در آن روز سخت اصلا فکرش را هم نمیکردم که 20روز بعد فیلمی از من و همکارانم منتشر شود.
بعد از انتشار فیلم چه اتفاقی افتاد؟
افراد زیادی اعم از همکارانم تماس گرفتند و به من محبت کردند. حتی افراد زیادی بودند که من آنها را نمیشناختم اما شماره ام را پیدا کرده بودند و تماس گرفتند و شرمندهام کردند. من هم گفتم هر کاری که کردهام وظیفه ام
بوده است.
سایر اخبار این روزنامه
معانی سفر عمران خان به ایران
پل دوساله در سیل ریخت، پل ۱۰۰ ساله نه!
سکه و ارز کاهشی شدند
«بیمه اجباری منازل» در حال جان گرفتن است
دوست سعودیها در راه تهران
در منطقه رفراندوم برگزار شود تا منبع ظلم مشخص گردد
شمارش معکوس تا کوپنی شدن اجناس
گوشت ارزان فقط یک سراب بود!
ایران از آمریکا شکایت کند
فکرش را هم نمیکردم کسی از من فیلمبرداری کند!
در مجاورت رودخانهها در شهرهای سیل زده چه کسی مجوز داده است؟
یک دامنه ناکامیروی دامن ایران دُختها!
پروانهها و گلولهها
فردوسی پور، شریعتی و ...!
باید و نبایدهای بیمه اجباری منازل
لزوم برخورد مناسب در برابر اقدام آمریکا
خبر آخر
معانی سفر عمران خان به ایران