قائم‌مقام شبکه سه سیما به صورت رسمی خبر از حذف عادل فردوسی‌پور و برنامه «نود» داد

اخراج ناعادلـانه
همدلی| گروه فرهنگ و هنر- مهدی فیضی‌صفت - «واقعا نشستن روی صندلی او هیجان‌انگیز است.» آخرین روزهای سال 90، پربیننده ترین برنامه تلویزیون، سه میهمان نامتعارف دعوت کرد. رامبد جوان، حبیب رضایی و سروش صحت نشستند مقابل مجری محبوب و تاثیرگذار رسانه ملی. سه بازیگر، سه طنزپرداز پشت میزِ فوتبالی. آن روزها «خندوانه» نبود و رامبد جوان با «جناب خان» مردم را پای جعبه جادو میخکوب نمی کرد. حتی شبکه «نسیم» دو سال بعدش راه اندازی شد. پسرِ ترکه ای و موفرفری یکه تازی می کرد در صدا و سیما، مدیران و مسئولان و حتی نمایندگان مجلس دلهره داشتند از زنگ تلفن های شبانه برنامه محبوب فوتبال‌دوستان. اگر نمی توانستند عادل فردوسی پور را قانع کنند، به احتمال زیاد افکار عمومی را هم رودرروی خود می دیدند.
پایان عشق 20 ساله
مجری توانمند تلویزیون و دانش‌آموخته دانشگاه صنعتی شریف که به تازگی مدرک دکتری مدیریت رسانه را هم از دانشگاه تهران گرفته، با اختلاف محبوب ترین مجری تلویزیون بود ولی شاید فکرش را هم نمی کرد روزی فرا برسد فرزندِ 20 ساله اش را خیلی راحت از خانه پدری طرد کنند. برنامه «نود» را حذف کردند؛ برنامه‌ای که عادل فردوسی پور می گوید عین بچه اش می ماند، همه انگشت های اتهام به سوی علی فروغی، مدیر شبکه سه سیما نشانه رفته، می گویند خوشش نمی آید از فردوسی پور، برخی پای جناح‌بندی های سیاسی را وسط می کشند و عده ای دیگر معتقدند «عادل» انگشت در لانه زنبور کرده و سراغ پرونده های فوتبالی حساسی رفته که آدم های صاحب نفوذی پشتش بوده اند و با لابی‌بازی، زمینه‌ساز حذف مجری و گزارشگر سرشناس تلویزیون شده اند.


خیانت یا بلندپروازی؟
محمدحسین میثاقی، پسرِ کوتاه قامت و البته پرشوری که با کمک عادل فردوسی پور، خیلی زود توانایی هایش را نشان داد و از تهیه گزارش های میدانی برای برنامه «نود» به گزارشگری و بعد مجری‌گری رسید، شد کابوسِ «عادل» و دوستدارانش. هر چند او مجری برنامه «فوتبال 120» به تهیه کنندگی فردوسی پور بود ولی با اجرای برنامه «فوتبال برتر» دقیقا در زمان و استودیوی برنامه «نود» از سوی هواداران فردوسی پور به خیانت متهم شد. با این وجود خیلی ها منتظر بودند فروغی و همکارانش از نظر خود برگردند ولی قائم مقام شبکه سه سیما آب پاکی را روی دست همه ریخت.
اختلافات صرفا به «نود» مربوط بود
او درباره دلایل حذف برنامه « نود» و سرنوشت این برنامه پس از گذشت دو دهه، توضیحاتی ارائه داد و به ایسنا گفت: «عادل فردوسی‌پور - هرچند نه در شبکه سه - در تلویزیون می‌ماند؛ چراکه نیروی رسمی سازمان است و نسبت به سازمان وفادار است، این اختلاف هم صرفاً به برنامه «نود» مربوط بوده است.»
جعفر عبدالملکی در پاسخ به این سوال که سرنوشت برنامه ۹۰ برنامه به عنوان یکی از برندهای تلویزیون پس از گذشت حدود ۲۰ سال چه خواهد شد، گفت: «این اقدام در پی تغییرات در یک رویکرد طبیعی صورت گرفت. این برنامه می‌بایست تغییر می‌کرد. البته این تغییرات می‌بایست چند سال پیش اتفاق می‌افتاد و زودتر از اینها انجام می‌شد.»
عبدالملکی در پاسخ به این سوال که تغییرات این برنامه در چه زمینه و به چه مواردی بر می‌گشت، گفت: «تغییرات در زمینه فوتبال، گزارش‌ها، حواشی فوتبال و مسائل مربوط به فوتبال و کنش و واکنش‌های فوتبال بود.»
«او درباره این‌که آیا برنامه دیگری جایگزین «نود» شده هم توضیح داد: «این برنامه در قالب برنامه دیگری پخش خواهد شد. بخش عمده‌ای از برنامه «نود» بر عهده برنامه «فوتبال برتر» است. به نوعی فوتبال برتر جایگزین شده است. البته ما جلسه‌های اختصاصی برگزار خواهیم کرد تا جایگزین خوبی را برای ۹۰ متناسب با ذائقه مردم تولید کنیم.»
قائم مقام مدیر شبکه سه سیما درباره نوع برخورد شبکه با این برنامه که به چنین سرنوشتی دچار شد، گفت: «درباره این برنامه، رفتار سازمانی صورت گرفت. شبکه سه سیما اجازه نخواهد داد ۹۰ در هیچ شبکه دیگری روی آنتن برود. ما سعی داریم که جایگزین برنامه را متناسب با ذائقه مردم طراحی و تولید آن را شروع کنیم. این جایگزینی بدون حضور ایشان خواهد بود و قطعاً عادل فردوسی‌پور در شبکه سه نخواهد بود.»
جای خالی رسانه خصوصی
یعنی حتی اجازه نمی دهند عادل فردوسی پور، نودَش را بردارد و برود شبکه دیگری. در جایی که رسانه‌اش انحصاری است، مجری برنامه نود، انتخاب دیگری هم ندارد. شاید اگر در کشور دیگری زندگی می کرد، می توانست مثل جرمی کلارکسون، مجری برنامه «تخت گاز»، یکی از پربیننده ترین برنامه های تلویزیونی جهان بعد از مشت کوبیدن به صورت تهیه کننده، به تلویزیونِ دیگری برود و حتی پول بیشتری بگیرد اما تلویزیون خصوصی در ایران وجود ندارد. حالا «عادل» را اجباری کوچانده اند به خلوت. او برخلاف برنامه پر سر و صدا و جنجالی‌اش، روحیه ای آرام و تنش‌گریز دارد. نه اظهار نظری می کند و نه موضعی می گیرد؛ انگار از دور نظاره می کند جنگیدن بر سرِ نبودنش را.