روزنامه فرهیختگان
1398/01/22
تسترهای ایرانی در تور اماراتیها
تسترها و اعمالشان حالا بخشی از خوراک روزانه مجازیگردی ما و خیلیهای دیگر را تامین میکنند. حتما کار سختی است که در قسمت explore اینستاگرام تصاویر لذتبخش و هوسناک غذاهای خوشمزه و عجیب و غریب را ببینید و به راحتی از آن عبور کنید. به هرحال لابهلای این خبرپراکنیهای فضای مجازی، تماشای تسترها سوای اینکه دهانمان را آب میاندازد، میتواند معرفیکننده پاتوقی برای گذران اوقات فراغت خیلیها باشد؛ خصوصا آنهایی که در گشت و گذارهایشان به دنبال صرف غذا در رستورانها و غذافروشیهای خاص و خاطرهانگیز هستند. مثل خیلی از اوقات من هم مستثنی از بقیه نبودم، درحال گشتوگذار بین پستهای مسترتستر و فلان تستر و فلان فودهای فضای مجازی متوجه یک اشتراک معنادار بین پستهای چند نفر از تسترها شدم؛ همه در مدت زمانی مشخص در مکانهای مشخص پستهای مشخصی را آپلود میکردند. مثلا بهطور معناداری، پستهای معرفی غذا و رستورانهای تسترهای معروف اینستاگرامی، معرفی غذاها و رستورانهای کشور چین بود. کمی بعدتر این رویه در امارات و... تکرار شد که این جالب بود. البته تا اینجا چیز خاص و دندانگیری وجود نداشت. ماجرا جایی جالبتر میشد که تسترها که در فهم عمومی وظیفه معرفی غذاها و رستورانها را دارند، شبیه تورلیدرها به معرفی اماکن و تفرجگاههای گردشگری در سایر کشورها میپرداختند؛ مثلا در چین از اماکن گردشگری و تاریخ این کشور و در امارات هم همینطور. این موضوع که انگار خارج از رویه همیشگی تسترها بود کمی جلبتوجه میکرد، خصوصا وقتی این را کنار همان موضوع اول یعنی حضور همزمان جمعی از تسترها در این کشورها قرار میدادیم.سفر تسترها به سایر کشورها طبیعی است برای بهتر روشن شدن موضوع با حمید سپیدنام (مسترتستر) اولین و باسابقهترین تستر ایرانی گفتوگو کردم. صفحه مسترتستر را که این روزها بالا و پایین میکنیم، مثل همیشه پر از غذاهای خوشرنگ و لعاب و دوستداشتنی نیست. این روزها در صفحه اینستاگرامی مسترتستر پستهایی در ارتباط با سفرش به مناطق سیلزده و جمعآوری کمکها برای این مردم بیشتر از هر چیزی بازدید میخورد و بیشتر از هر موضوعی کامنت دارد. تستر که با معرفی گروه همنمک و صفحه اینستاگرامی این گروه سروسامانی به وضعیت جمعآوری کمکها داده است و به نوعی فقط در نقش مبلغ ظاهر میشود و این گروه همنمک هستند که کمکها را به نیازمندان میرساند، در ارتباط با همان موضوع سفر تسترها به سایر کشورها خصوصا دو کشور چین و امارات به «فرهیختگان» گفت: «این موضوع عجیب و غریب و جدیدی نیست. نهتنها بین تسترهای ایرانی بلکه بین تسترهای سایر کشورها هم رایج است و تسترها با انگیزههای مختلفی برای معرفی غذاها و رستورانها و... به سایر کشورها سفر میکنند. این موضوع مورد خواست و استقبال مخاطبها هم هست که به هرحال تستری که دنبال میکنند و برای انتخاب غذا و رستوران و... به او اعتماد میکنند، علاوهبر ایران یا همان کشور مبدا در سایر کشورها هم پیشنهادهایی به دنبالکنندههای خود بدهد. من برای سفری که به امارات داشتم هزینه رفت و برگشت را شخصا متقبل شدم و فقط هزینه اقامت با یک آژانس بود. این برای من و آن آژانس و کشور مقصد آوردههای خوبی دارد.»
هم آورده مالی، هم حمایت از سوی دیگر کشورها اینکه این موضوع رویه است یا نه یا اینکه چه انگیزههایی برای تسترهای ایرانی بهمنظور سفر به سایر کشورها وجود دارد، سوال بعدی من از مسترتستر بود که او هم پاسخ داد: «ببینید همانطور که گفتم این مورداقبال است اما ملاحظاتی دارد و آن هم این است که به هرحال یک تستر ایرانی باید اولویت کاریاش کشور خودش باشد و در مناطق مختلف کشورش به تبلیغ و کار بپردازد و بعد سراغ سایر کشورها برود. انگیزههای مالی، کنجکاوی و اقناع مخاطبان و البته استقبال بینظیر و برنامهریزی خاص سایر کشورها برای معرفی داشتههای خود در این حوزه هم انگیزههایی هستند که تسترها را به ماجراجویی در سایر کشورها میکشانند.»
1000دلار با اقامت و رفت و آمد رایگان برای تمجید از غذا جهت سوال را به سمت موضوع اخیر آوردم و مصداقیتر پرسیدم که آیا لیدر یا برنامه خاصی برای رفتن همزمان تسترها به چین و امارات و... در چند ماه اخیر وجود داشته است که مسترتستر پاسخ داد: «بله به من هم از طرف شرکتی که با نهادهای چینی درحال همکاری است، پیشنهاد شد به این کشور سفر کنم اما به دلایلی نپذیرفتم. به من پیشنهاد شد برای اقامت رایگان چند روزه و تقبل تمام هزینهها و همچنین دستمزد هزاردلاری به چین بروم و به تبلیغ رستورانها و غذاها و اماکن مختلف چین بپردازم.» شیوخ اماراتی پیگیر تسترها به هرحال این اتفاقی است که افتاده. به گفته مسترتستر هم اتفاق بدی نیست و بین تسترها و حتی سایر مشاغل معمول است؛ اینکه چرا در سایر کشورها چنین اقبالی نسبت به استفاده از ظرفیت تسترها وجود دارد و در ایران نه، سوال بعدی بود که حمید سپیدنام پاسخ داد: «وقتی من یک پست در صفحه شخصیام میگذارم مدیر برج خلیفه امارات آن را میبیند و لایک میکند. این یعنی اینکه آنها ما را رصد میکنند. برای یک اماراتی یا هر مدیر و سرمایهگذاری در هر کشور دیگری چندصدهزار فالوور و بازدیدکننده در یک صفحه اینستاگرامی ظرفیت بسیار مهمی است که نمیخواهند از آن بگذرند. برای همین موضوع از هیچ تلاشی برای استفاده از این ظرفیتها دریغ نمیکنند، چراکه این هم به نفع آنهاست و هم به نفع تسترها. برعکس این اما در ایران وجود دارد. مدیران ما نهتنها توجهی به ظرفیت تسترها برای توسعه گردشگری و... ندارند بلکه هیچ اهتمامی بهمنظور گسترش گردشگری در ایران هم نمیورزند. همین ایام نوروز به خراسان و مقبره فردوسی بزرگ رفته بودم. پرچم تبریک سال نو را به بدنه و دیواره مقبره وصل کرده و به آن آسیب زده بودند. این یعنی اینکه نهتنها برنامهای وجود ندارد بلکه عزمی هم وجود ندارد.»
ظرفیتهای طبیعی ما سوژه درآمدزایی اماراتیهاست وقتی کامنتهای زیر پستهای تسترهایی را که به امارات و چین رفتند، میخوانیم نکات جالب و عجیبی وجود دارد. چند نفر از این تسترها در محلهای در امارات فیلمی را منتشر کردند و به مخاطبان گفتند به محلههای تاریخی و بافت تاریخی امارات هم سر بزنید. یکی از مخاطبان نوشته بود امارات چند سال قدمت دارد که بافت تاریخی هم داشته باشد؟ همین سوال بعدی بود اینکه آیا نیاز به چنین تبلیغاتی هست؟ انگیزه مالی خاصی وجود دارد؟ مسترتستر پاسخ داد: «این نکته جالبی است. آن محلهای که در امارات ایجاد شده است قدمت تاریخی ندارد اما معماری خاصی دارد و سازههای قدیمی بسیار خاص و باشکوه آنجا ساختهاند؛ سازههایی که خود ما در جنوب کشور طبیعی و اصلی آن را داریم ولی به آن بیتوجه هستیم. مردم ما اینهایی را که ما در ایران داریم در امارات میبینند. این کمکاری از سوی مسئولان ماست که از ظرفیتهای ما استفاده نمیکنند و آن طرف اماراتیها با ساخت این جاذبهها درآمدزایی هم میکنند. برای تبلیغ هم بله، هم انگیزه مالی وجود دارد و هم اینکه به هرحال وقتی یک تستر در جایی حاضر میشود که برایش جذابیت دارد آن را برای مخاطبانش هم به اشتراک میگذارد.»
ظرفیتی که هست و استفادهای که نمیکنیم گفتوگوی ما تمام شده بود. مسترتستر از وضعیت کمکها به مناطق سیلزده و کارهایی گفت که در اینباره انجام داده است؛ از همنمک و کمک نزدیک به 80میلیونی مردم برای یاری سیلزدگان هم گفت. اما بعد از اتمام صحبتها نکتهای که ماند و باید به آن توجه کرد در ارتباط با تسترها و سایر ظرفیتهایی است که خوب یا بد در کشور وجود دارد و خروجی آن برای ما صفر و برای سایرین 100 شده است.یاد دارم که سالها پیش آشپزها و آرایشگرهای ایرانی به کشورهای دیگر میرفتند؛ هم برای مهارتآموزی و هم اقامت که بعدها هم سفیر فرهنگی آن کشورها بودند. حالا هم تسترها به سایر کشورها میروند و ظرفیتهای گردشگری آنها را تبلیغ میکنند؛ ظرفیتهایی که باز هم با تاکید بر قید خوب یا بد بودنشان میتوانند مورد استفاده داخلی هم داشته باشند. میتوان جمعیت قابلتوجه گردشگر داخلی و خارجی را به سمت استفاده از داشتههای ایرانی سوق داد و حیف جیب شیوخ اماراتی نکرد. در این بین اسپانسرها و حامیان تسترها نقش اساسی دارند، اینکه آنها ایران را ترجیح میدهند یا غیرایران، مسالهای است که باید به آن پرداخته شود.
تستر غذا یا سفیر فرهنگی کشورهای عربی؟ یکییکی پیجهای اینستاگرامی مربوط به تسترها را بالا و پایین میکنم؛ پیجهایی که تا چند وقت پیش تنها اشتراکشان در تبلیغ انواع غذاها و رستورانها بود. حتی گاهی سخت میشد پیدا کرد که دو تستر به یک رستوران یا فستفود مشترک رفته باشند و غذاهای آن را تبلیغ کرده باشند. اما حالا ماجرا فرق کرده است. مدتی است به صورت هماهنگ و نه اتفاقی گروهی از معروفترین تسترهای اینستاگرامی در کشورهای خارجی حاضر شدهاند و به تبلیغ غذا، رستوران و البته اماکن مختلف تفریحی و گردشگری و تجاری آنها میپردازند. تا اینجا موضوع عجیبی نبود، حداقل تا چند وقت پیش دیده بودیم که فلان تستر به دبی، ترکیه و خیلی دیگر از شهرها و کشورهای خارجی رفته است و غذاها و رستورانهای آن را تبلیغ میکند و با کمی جستوجو هم متوجه شدیم خیلی از این رفتنها و تبلیغها با هزینه شخصی بوده است، حداقل بخشی از هزینه را پرداخت کرده بودند اینبار اما ماجرا متفاوت بود. همزمانی و هماهنگی تسترها یک طرف ماجرا بود و طرف دیگر آن تبلیغ اماکن و مراکز تفریحی و تجاری و محلات بهاصطلاح تاریخی کشورهای همسایه خصوصا چین و امارات. یعنی تسترهایی که تا به حال پا فراتر از خوردنیها نگذاشته بودند به یکباره سفیر فرهنگی و تورلیدر مخاطبانشان شدهاند. همه اینها در کنار اطلاعی که از پیشنهادات اسپانسرها به این تسترها داشتیم، ماجرا را جذابتر میکرد و به خوبی نشان میداد که اولا این حضور هماهنگ در دبی و چین اتفاقی نیست و ثانیا هم اینکه یک اسپانسر با قبول هزینه هنگفت بهعنوان لیدر تسترها آنها را به این کشورها برده است تا به تبلیغ داشتههای مختلف آنها بپردازند. براساس آنچه ما اطلاع داریم و مسترتستر به «فرهیختگان» گفت هزینه رفت و آمد و اقامت رایگان در کنار هزاردلار دستمزد یکی از پیشنهاداتی بوده است که به او برای سفر به چین شده که البته او به دلایلی قبول نکرده است. سوای این ریختوپاش اسپانسرها، نکته دیگر اما نوع کار و فعالیت آنها خصوصا در کشور کمتمدنی همچون امارات است. پستهایی در ارتباط با بافت تاریخی آن هم در کشوری که قدمت آن از چند دهه تجاوز نمیکند، اطلاعات غلطی است که از سوی تسترها و احتمالا با فشار و البته تطمیع مالی اسپانسرها ارائه میشود. کمی توجه بیشتر به پستهای معنادار چند تستر معروف اینستاگرامی و پستهایی که در مدح اماکن مختلف و خیلی اوقات بیارتباط با غذا و رستوران و... گذاشته میشود به خوبی نشان میدهد که حضور هماهنگ و متقارن آنها در این کشورها بیدلیل و اتفاقی نیست و باید دید چه ارتباطی میان اسپانسرها و شیوخ عربی حاشیهنشین خلیجفارس یا کسانی در چین و سایر کشورها برقرار است که اینچنین به تبلیغ نداشتهها و ساختههای آنها در برابر چشمهای هزاران مخاطب ایرانی میپردازند.