صادرات یا قاچاق؟

وضعیت آشفته در بخش بازار صیفی جات این روزها بیشتر از هر چیز متاثر از عوامل درونی و ساختاری اقتصاد داخل و تاثیر متغیرهای بیرونی همچون تحریم و فشارهای
اقتصادی است. گرچه موضوع گرانی‌ها‌ی دامنه دار فقط مختص صیفی جات نیست اما بازار نگران‌کننده امروز هشداری است برای مسئولان که از هم اکنون تدابیر لازم را برای ممانعت از افزایش قیمت سایر محصولات داشته باشند.
در حال حاضر گفته می‌شود قاچاق و صادرات موجب کمبود در بازار داخل و گرانی آن می‌شود اما این نکته دارای ابعاد
گوناگونی است؛ نخست آنکه اگر پدیده صادرات منجر به گرانی یک محصول می‌شود، این ناشی از درک ناقص و خودخواهانه تاجر و فعال اقتصادی داخلی است که توان تنظیم بازار داخل و در عین حال صادرات را ندارد، در نتیجه می‌توان گفت که صادر کننده ایرانی بدون درک و آگاهی از علم اقتصاد وارد بازار شده تا به اصطلاح پولی به جیب بزند بدون آنکه درک درستی از منافع ملی داشته باشد.


مسئله دوم نقش دولت در صادرات است. توجه داشته باشید که وقتی صادرات یک محصول افزایش می‌یابد ارز آوری آن نیز بیشتر می‌شود. این ارز به کجا می‌رود؟ براساس مقررات جدید صادرکننده باید ارز خود را به سامانه نیما بیاورد که این یعنی سودآوری برای دولت در نتیجه به نظر می‌رسد دولت چندان بدش نمی‌آید که از رهگذر صادرات، منابع ارزی خود را فزونی بخشد. به‌عنوان مثال، ارز آوری صادرات سیب‌زمینی در 5ماه 50میلیون دلار است و سود سالیانه از صادرات گوجه ایران نیز 154 میلیون دلار در سال است، ضمن آنکه صادرکننده‌های خردپا هم سود 80 تا 90سنتی در هر کیلو بار صیفی نصیبشان می‌شود.
نکته سوم موضوع قاچاق است. اگر پدیده قاچاق در گرانی‌ها‌ی اخیر دخیل است این سوال ایجاد می‌شود که مگر چه میزان قاچاق در روز روشن می‌تواند مقابل چشمان ناظران مسئول صورت بگیرد؟
به نظر می‌رسد عوامل متعددی در شکل‌گیری پدیده گرانی و کمیابی نقش دارند که باید به صورت توامان بررسی شوند اما قبل از هرچیز باید ابهاماتی که در بالا مطرح شد، روشن شود تا کشف علل و عوامل قضیه آسانتر شود.