روزنامه کيهان
1398/01/19
اخبار ویژه
منتجبنیا: به خاطر حمایت از دولت باید پاسخگوی اعتراض مردم باشیمقائم مقام سابق حزب اعتماد ملی میگوید برخی نابسامانیهای اقتصادی و تورمی به سوءمدیریت دولت مربوط میشود.
رسول منتجبنیا در گفتوگو با روزنامه آرمان گفت: دولت با قدرت و تدبیر بیشتر میتواند مسائل را در همان حدی که در اختیار خودش است حل کند و نگذارد که کار بدینجا بکشد. مثلا فرض کنیم توزیعی که صورت میگیرد وزرا و مسئولان صحبت میکنند و میگویند که همه کالاها از قبیل گوشت، مرغ و میوه فراوان است، اما مردم وقتی نگاه میکنند میبینند یا در بازار وجود ندارد یا باید مدت مدیدی را در صف بایستند تا به تهیه این کالاها بپردازند.
وی میافزاید: این به مدیریت دولت مربوط است و نمیتوان آن را به عوامل دیگر ارتباط دهیم. دولت میتواند تدبیری بیندیشد. در زمان جنگ دولت این کار را انجام میداد و هیچوقت بدین شکل نبود که مردم دسترسی نداشته باشند و یا چند ساعت در صف بمانند، چرا که سیستم توزیع نسبتا عادلانهای بهوجود آمده بود که کارها را انجام میداد. دولت فعلی نیز میتواند این رویکرد را در پیش بگیرد، اما معلوم نیست که چرا اقدام نمیکنند و چرا حتما میخواهند از یک سیستم فلج، فشل و ناتوان پاسخگوی مردم باشند.
منتجبنیا گفت: دولتیون به شکلی کنترل و توزیع کنند که به سهولت به دست مردم برسد. مسئولان نترسند که به آنها گفته شود به سراغ کوپن رفتند. چه اشکالی دارد مگر عار و ننگ است؟ وقتی بحرانی در کشور بهوجود آمده باید به هر نحوی مرتفع شود. کوپن ننگ و عار نیست بلکه این وجود بحران در کشور است که عار و ننگ محسوب میشود. راهحل فعلی دولت پاسخگو نیست و مردم راضی نیستند و نمیتوانند دست پیدا کنند.
منتجبنیا همچنین درباره اظهارات چندی پیش خاتمی مبنی بر اینکه دولت باید متحول شود و دیگر نمیتوانیم به مردم بگوییم بیایید به ما رای دهید، گفت: من گلایهمندم از چنین اظهاراتی... دولت روحانی بالاخره مورد حمایت و پشتیبانی اصلاحطلبان بوده است. من بارها گفتم که درصد بالایی از رأی آقای روحانی مرهون اصلاحطلبان بوده است. گرچه همه این مفهوم را میدانند و کسی نیست که منکر آن باشد و اگر هم کسی انکار کند انکار بدیهیات است. وی گفت: ما نباید از هیچکس حمایت بیچون و چرا داشته باشیم. حمایت ما باید همراه با انتقاد و نظارت باشد. البته این انتقاد به اصلاحطلبان وارد است که زمانی اصلا اجازه انتقاد به دوستان خود را ندادند، اما حال برخی از دوستان برعکس فقط به انتقاد و اعتراض میپردازند که باید تکلیف خود را از دولت جدا کنیم. ما بهدلیل حمایت از این دولت باید پاسخگوی مردم باشیم و مردم از ما انتظار دارند و به هیچوجه از ما نمیپذیرند که بخواهیم خود را از دولت جدا کنیم.مؤمنی: دولت روحانی از داشتن برنامه اقتصادی طفره میرود
یک کارشناس اقتصادی حامی دولت گفت: من چیزی به عنوان برنامه اقتصادی مشخص در دولت نمیشناسم.
فرشاد مؤمنی در گفتوگو با روزنامه ایران اظهار داشت: در دوره آقای احمدینژاد موضوع واردات به بیسابقهترین سطح تاریخی تجربه شده خودش در تاریخ اقتصادی ایران رسیده بود. بهطوری که از متوسط سالانه 29/5 میلیارد دلار به متوسط سالانه 79/5 میلیارد دلار رسید. با کمال تأسف در دوره آقای روحانی هم این رکورد شکسته شد و شاهد این هستیم که متوسط واردات سالانه در دوره اخیر از مرز ۸۲ میلیارد دلار هم عبور کرده است. آنجایی که این واردات شامل واردات کالاهای لوکس و تجملی شد. متأسفانه واردات این انواع کالاها در دوره اخیر رشد چشمگیری پیدا کرده است، واردات در واقع هم شکاف اجتماعی بین داراها و ندارها را به صورت عریان به نمایش میگذارد و یک سلسله آثار سوء اقتصادی و اجتماعی دارد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی میافزاید: موضوعی که بسیار حیاتی است این است که دولت برای تصمیمگیریهای خود سبک و سیاق دولت قبل را اتخاذ کرده است. یعنی اول تصمیمات خود را اعلام میکند و بعد کارشناسان واکنش نشان میدهند. در حالی که قاعدهای که انتظار میرفت و باید امیدوار بود که از الان به بعد با دقت بیشتری مورد توجه قرار گیرد این است که تصمیمات کلیدی و مهمی که قرار است اتخاذ شود ابتدا با اهل نظر در میان بگذارند و بعد از اینکه پختهتر و کاملتر شد به اجرا دربیاید. اکنون اول تصمیم گرفته و اجرا میشود و بعد کارشناسان میگویند اگر آن تصمیم ادامه داشته باشد آثار سوء به همراه خواهد داشت. این رویه نادرستی است که باید اصلاح اش کرد که زحمت زیادی ندارد.
(دولت از دیدگاه کارشناسان استفاده نمیکند؟)
برآیند تصمیمها نشاندهنده این است که ضعف بنیه علمی شدیدی وجود دارد.
مومنی همچنین درباره واگذاری ارز ۴۲۰۰ تومانی و ادعای رئیسجمهور مبنی بر اینکه من موافق نبودم، گفت: از روز اول بر سرکار آمدن دولت در سال ۱۳۹۲ بخش بزرگی از کارشناسان به آنها گوشزد کردند که چون تعداد گرفتاریها و مشکلات اقتصادی کشور به طرز غیرمتعارفی زیاد شده است و بین این گرفتاریها تعامل و تأثیرات متقابل وجود دارد امکان حل و فصل جزیرهای و موردی مشکلات وجود ندارد. برای برونرفت از این مشکلات دولت باید یک برنامه داشته باشد چیزی که تا به امروز از آن طفره رفته است. به همین خاطر تمام تلاشهایی که دولت به صورت جزیرهای و انتزاعی در مورد هر مشکلی کرده، با شکست مواجه شده است. آقای رئیسجمهوری به کسانی که ادعاهای مسئولیتگریزانهای دارند باید این نکته را گوشزد کنند که چه کسانی گفتند اگر قیمت ارز افزایش پیدا کند ایران گلستان میشود. با نهایت احترامی که برای رئیسجمهوری قائل هستم ایکاش بهجای استفاده از این عبارت میفرمودند برآیند نظرات دوروبریهای من به ارز ۴۲۰۰ تومانی ختم شد.
وی میگوید: حداقل ۱۲ بار به رئیسجمهور پیشنهاد کردم که در مورد مسائلی که بهشدت در حیطه اقتصادی سرنوشتساز است گفتوگوهای با ضابطه و ملی انجام دهند و طرفین صاحب دیدگاههای متفاوت ادله و شواهد خودشان را مطرح کنند که در نهایت یک تصمیم سنجیدهتری درباره آن گرفته شود. وی در پاسخ این سؤال که آیا تفکر اقتصادی دولت را قبول دارید؟ گفت: من چیزی به عنوان یک تفکر اقتصادی منسجم مبتنی بر یک سندی به نام برنامه که جهتگیریهای مشخص و اهداف مشخص ارائه کرده باشد نمیشناسم. برخی اوقات هم سخنانی که از مسئولان دولتی شنیده میشود مایه تأسف است. چندی پیش یکی از مقامهای دولتی اعلام کرد برنامه ما در مواجهه با شرایط این است روزی یک بنگاه اقتصادی دولتی را به فروش برسانیم تا اموراتمان را بگذرانیم.فرار به جلو افراطیون مدعی اصلاحات پس از سقوط محبوبیت به زیر 10 درصد
یک روزنامه اجارهای مدعی شد ساختار مدیریتی کشور بیش از
10 تا 15 درصد جامعه را نمایندگی نمیکند.
روزنامه اعتماد وابسته به الیاس حضرتی نماینده مجلس به قلم عباس عبدی نوشت: ساختار کنونی انتخاب مدیران و فعالان کشور مثل یک سدی است که دریچههای خروج آب آن بسته است یا مقادیر کمی آب را در حد تولید برق فقط برای مصرف سد عبور میدهد. در حالی که مقادیر زیاد آب در حال ورود به مخزن سد هستند و دیر یا زود سد سرریز خواهد کرد که کرده است. دریچههای سد مدیریت را مثل دریچههای سد دز باز کنید، پیش از آنکه سد خراب شود.
پرسشی که در جریان سیل اخیر باید مطرح شود این است که آیا اینحد از هجوم تبلیغی و روانی علیه دولت و حتی فراتر از آن علیه حکومت معقول بود یا خیر؟ اگر نبود، علت آن چیست؟
بهنظر میرسد که پاسخ به این پرسش بستگی مستقیم به زاویه دید و نگاه ما دارد. اگر حکومت و دولت ایران را با یک حکومت درحال توسعه و معمولی مقایسه کنیم به احتمال فراوان عملکردش در سیل اخیر نمره مردودی نمیگیرد. این داوری بدان معنا نیست که این عملکرد ضعف و کمبودی نداشته است، بلکه در مجموع میتوان چنین ارزیابی کرد.
وی میافزاید: مشکل از اینجا آغاز میشود که ساختار رسمی ایران حاضر نیست که شرط این نتیجه را بپذیرد، یعنی خود را در سطح یک حکومت و جامعه درحال توسعه مثل سایر جوامع در حال توسعه ارزیابی کند. اگر این شرط پذیرفته شود، آنگاه بسیاری از داعیههای رسمی و بلند آن با پرسش مواجه خواهد شد. درواقع اگر از زاویه دیگر و متناسب با ادعاهای رسمی ساختار به سیل اخیر نگاه کنیم، مطلقاً نمره قبولی نخواهد گرفت.
یا باید داعیههای رسمی را تنزل داد و به سطح کشورهای مشابه رساند که دراین صورت بسیاری از شعارها و ایدهها باید کنار گذاشته شود. تمسک به این شعارها به مثابه سنگ بزرگی خواهد بود که علامت نزدن است. یا آنکه تحولی جدی در مدیریت امور ایجاد شود. به این معنا که ساختار کنونی مدیریت کشور بسیار محدود و بسته و غیرقابل عبور شده است. مدیریت کنونی نه تنها پیر و خسته و بیانگیزه است، بلکه مهمتر از آن بسیار محدود است و در بهترین حالت بیش از 10 تا 15 درصد جامعه را نمایندگی نمیکند. هنگامی که برای انتصابات معمولی هم باید انواع و اقسام فیلترها را بهکار انداخت و از مراکز گوناگون تأییدیه گرفت و در پایان نیز کمتر فرد شایستهای از آنها رد میشود. نتیجه همین خواهد شد که میبینیم.
مغالطه نویسنده روزنامه اعتماد درحالی است که نامبرده از یک سو در برخی مقاطع ژست خروج از حاکمیت گرفته و در برخی مقاطع مانند چند انتخابات اخیر، نقش پوسترچسبان برخی احزاب سیاسی را ایفا کرده است.
به عبارت دیگر، اگر ساختار مدیریت کشور 15 درصد جامعه بیشتر را نمایندگی نمیکند، چرا جماعت سیاستباز در فصل انتخابات، همین ادعای خود را با صدای بلند به مردم منتقل نمیکنند بلکه برعکس از مردم میخواهند بیایند و به کسانی برای ورود به حاکمیت رأی بدهند که کلاً قرار نیست جدی گرفته شوند؟!
این شگرد زیرمیز افراطیون مدعی اصلاحات است که طی دو دهه اخیر، هربار در هر انتخاباتی اقدام به عوامفریبی برای رأیآوردن میکنند، اما چندصباح بعد که ناکارآمدی و بیکفایتی آنها آشکار میشود و مردم از آنها میخواهند پاسخگو باشند بلافاصله مدعی میشوند اختیاری ندارند مگر در سطح 5 تا 10 درصد کل توزیع قدرت در کشور و یا اینکه ساختار حاکمیت، اکثریت مردم را نمایندگی نمیکند.
امثال عباس عبدی بهجای کلیگویی و فرار از مسئولیت باید توضیح دهند چرا از مدیریتی حمایت کردند بلکه برای آن نسخه اجرایی و سیاسی پیچیدند که پیاز را به 12 هزار تومان و پراید را به 50 میلیون رساند، حال آنکه ادعا میکردند با واگذاری امتیاز به دشمن، رونق اقتصادی ایجاد میشود؟! بقیه حرفها، حقهگویی و تولید سرگرمی است.
و بالاخره باید گفت، اگر لیبرالها و مدیریت اشرافی بیکفایت - به عنوان سنگهای بسته بر پای کشور- مانع نشوند، کشور ما میتواند در طراز کشوری پیشرفته و قدرتمند در جهان عرضاندام کند؛ چنانکه باوجود همین مزاحمتها و فرصتسوزیها، در برخی حوزههای قدرت سیاسی و نظامی و فنی، قدرت اول منطقه و جزو 10-15 کشور اول دنیا هستیم.
گفتنی است بنابر تصریح چندی پیش علی صوفی وزیر دولت اصلاحات و مشاور خاتمی، میزان محبوبیت دولت مورد حمایت اصلاحطلبان به زیر 10 درصد رسیده و از جهتی، اظهارات عبدی لااقل درباره دولت مورد حمایت آنها صدق میکند.قرارداد ملغی با توتال و بلوف 200 میلیارد دلاری وزارت نفت
مدیران مقصر وزارت نفت به جای پاسخگویی درباره سوءمدیریت خود، مایلند فرافکنی کنند و توپ را به زمین منتقدان بیندازند.
به نوشته روزنامه جوان، معاون سابق توسعه شرکت ملی نفت در همایشی گفته است فرصت تزریق 200 میلیارد دلار به صنعت نفت از دست رفت. از نظر وی که از نزدیکان وزیر نفت است، برجام فرصتی را برای کشور فراهم کرد که میشد قراردادهایی را به ارزش 200 میلیارد دلار منعقد کرد، اما با خروج آمریکا از این معاهده بینالمللی، همه چیز خراب شد.
گرچه منوچهری به اینکه چه عاملی موجب بروز چنین وضعیتی شد اشاره نکرده است، اما کیست که نداند وزیر نفت و حلقه اصلی مدیران وی، بیش از آنکه بخواهند به عملکرد خود پاسخ دهند، توپ را در زمین منتقدان خود شوت میکنند. مثلاً وزیر نفت دو هفته پیش با حمله به روزنامه کیهان و مدیرمسئول وی، دعا و مطالب این روزنامه را عامل بر هم خوردن برجام دانست و چنان بر این صور دمید که گویی اگر هیچ انتقادی از برجام مطرح نمیشد، ترامپ این معاهده را حفظ میکرد.
یکی از نکاتی که باید در این باره دقت کرد، عدد 200 میلیارد دلاری است که وزارت نفت برای توسعه بالادست و پاییندست مطرح کرد، بدون آنکه بخواهد توضیح دهد این رقم چگونه به دست آمده است؟
وزارت نفت تمامی پروژههای مهم و غیر مهم، استراتژیک و غیر استراتژیک، میادین مشترک یا مستقل را در قالب نیازمندی صنعت نفت برشمرد و این وعده را داد که با به ثمر نشستن برجام، در کمتر از چهار سال حدود 200 میلیارد دلار جذب صنعت نفت خواهد شد. در همان زمان گفته شد صنعت نفت ایران ظرفیت پذیرش چنین سرمایهای را حتی در میانمدت ندارد، اما از آنجا که اعلام این رقم، به همراه عددسازیهای دیگری درباره افزایش تولید نفت، بسیار جذاب بود خود مسئولان وزارت نفت هم در امواج این توهم به رؤیاسازیهای دیگر مشغول شدند.
وعدههای دور از واقعیت، چنان شیرین شدند که همه راهها به سرمایهگذاری خارجی از جنس مورد علاقه وزیر نفت ختم شد و هرگونه قراردادی که جزو شیوه جدید باشد، به محاق رفت. با وجود اینکه حتی برخی مدیران این وزارتخانه در جلسات رسمی نسبت به بیتفاوتی وزارت نفت نسبت به بهرهگیری از شیوههای مرسوم سرمایهگذاری انتقاد میکردند، اما وزیر نفت از هدفی میگفت که با اندکی صبر میتواند 200 میلیارد دلار را به صنعت نفت تزریق کند. معاون سابق شرکت ملی نفت، چنان از 200 میلیارد دلار سخن میگوید که گویا فراموش کرده طبق اظهارات زنگنه، سهم سرمایهگذاری خارجی در این حوزه کمتر از 100 میلیارد دلار است و مابقی سهم بازار سرمایه، صندوق توسعه ملی و منابع خود شرکتهاست.
اوج سرمایهگذاری در صنعت نفت طی پنج سال اخیر، امضای یک قرارداد با شرکت توتال و هشت قرارداد داخلی به ارزش یک میلیارد دلار با شرکتهای ایرانی بود و دیگر هیچ. قرارداد توتال که با یک تشر آمریکا باطل شد و قراردادهای منعقد شده با شرکتهای ایرانی هم فعلاً روی کاغذ است.
بر فرض که با برهم خوردن برجام، 40 درصد ماجرای 200 میلیارد دلار به کما رفت، برای 60 درصد باقیمانده چه اقداماتی صورت گرفته است؟ آیا وزارت نفت معتقد است که تأمین چنین سرمایهای از منابع داخلی دور از دسترس است؟ اگر چنین است باید این وزارتخانه پاسخ دهد برای تعیین این سهم برای منابع داخلی چه برنامهای داشته است؛ این برنامه توسط خود وزارت نفت تعیین شده و خودش نیز برای اجرای آن تعهد داده است پس به جای آنکه برجام را به بحث سرمایهگذاری در صنعت نفت مرتبط بدانیم، به وضعیت اقدامات وزارت نفت نیز بپردازیم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
صادرات ایران به عراق 10 برابر صادرات به اروپا تحریمهای آمریکا زیر پا ماند
گمشده مشترک برجام و بازار و سیل (یادداشت روز)
اخبار ویژه
پاپ: کودکان در یمن، سوریه و افغانستان با سلاحهای آمریکا و اروپا قتلعام میشوند
رشد 70 درصدی بارشهای کشور نسبت به میانگین 11 ساله
دیلیاستار: تمام مراحل تولید و قاچاق موادمخدر افغانستان زیر نظر سیا صورت میگرفت
حمایت 255 نماینده مجلس از سپاه در مقابل توطئه جدید آمریکا
نامه رئیسجمهور به رهبر انقلاب برای برداشت از صندوق توسعه ملی به منظور جبران خسارت سیل
سردار سلیمانی به خوزستان رفت
سیمان بازسازی واحدهای مسکونی مناطق سیلزده به صورت رایگان تامین میشود
مسیر زمینی سوریه را از طریق عراق به خلیج فارس متصل میکنیم
با ما در فضای مجازی همراه باشید