روزنامه آرمان امروز
1397/12/22
مزيت رئيسي؛ حقوق خوانده و با تجربه
عملکرد آیتا... آملی لاریجانی در قوه قضائیه دارای چه نقاط ضعف و قوتی بود؟ آیا در طول این مدت قوه قضائیه توانست در راستای احقاق حقوق مردم و همگام با قوانین جهانی حرکت کند؟یکی از نقاط مثبت عملکرد آقای لاریجانی احتیاط درباره اعدامها بود. ایشان مانند مراجع و علمای سنتی درباره اعدامها همواره محتاطانه رفتار میکردند. شرایط به شکلی بود که ایشان احکام قصاص را تا آنجا که امکان داشت عقب میانداخت تا نزدیکان قاتل از اولیای دم رضایت بگیرند. این وضعیت حتی تا چند سال نیز طول میکشید. نکته دیگر اینکه در دوران ریاست آقای لاریجانی بر قوه قضائیه قانون مربوط به مواد مخدر اصلاح شد و این مسأله کمک بزرگی به کاهش اعدامهای مرتبط با مواد مخدر کرد. با این وجود انتقادی که به مدیریت آقای آملی لاریجانی وارد است به مسائل دیگر باز میگردد. آنچه در قانون اساسی درباره وظایف قوه قضائیه آمده است گسترش عدل و آزادیهای مشروع است. در قانون اساسی وظیفه دیگری بر عهده قوه قضائیه گذاشته نشده است. به همین دلیل نیز در مقاطعی که بحرانهای امنیتی ایجاد میشود کارشناسان امنیتی اختیار امور را به دست میگیرند. در چنین شرایطی باید بسیار دقت کرد که مبادا اتفاقی بیفتد و استقلال قاضی خدشهدار شود. از نظر قانونی کارشناسانی که در حوزههای دیگر کار میکنند باید در راستای برنامههای بازپرس پرونده فعالیت کنند و گزارشهای خود را به بازپرس تحویل دهند. در دوران ریاست آقای هاشمی شاهرودی اختیارات زیادی به بازپرسها داده و دادسراها احیا شد.
آیا آمارهای اعدام ناشی از بیشتر شدن آسیبهای اجتماعی است؟
بیشترین آمار اعدامها در کشور متعلق به مواد مخدر است. از صد اعدامی که در کشور رخ میدهد هشتاد اعدام با مواد مخدر ارتباط دارد و بقیه قصاص است و تعداد بسیار اندکی به موارد دیگر برمیگردد که به ندرت و به صورت انگشت شمار صورت میگیرد که اغلب به دلیل محاربه و اقدام مسلحانه است. اقدام موثری که در دوران ریاست آقای لاریجانی بر قوه قضائیه صورت گرفت بازنگری در تعریف «محاربه» بود. در گذشته فساد فیالارض و محاربه در یک ردیف قرار داشت و بسیاری را به دلیل افساد فیالارض و محاربه اعدام میکردند. در دوران آقای لاریجانی قانون اصلاح شد و محاربه تنها مختص کسانی شد که دست به اسلحه بردهاند. به همین دلیل نیز اگر بتوان در دادگاه ثابت کرد که با اینکه به فرض عضو داعش یا القاعده است اما دست به اسلحه نبرده، نمیتوان برای وی حکم اعدام صادر کرد.
درباره نگاه سیاسی آقای آملی لاریجانی چه ارزیابی دارید؟
آقای آملی لاریجانی خود را مسئول حفظ حاکمیت میدانست و احساس میکرد باید در همه زمینهها از حاکمیت دفاع کند. به همین دلیل دیدگاههای ایشان به دیدگاه کسانی که در حوزههای امنیتی و سیاسی فعالیت میکردند، نزدیک میشد. چنین نگاهی در دوران آقای لاریجانی بیش از دوران آقای شاهرودی وجود داشت.
یکی از اصول اساسی قوه قضائیه که همواره نیز مورد تأکید رهبری قرار داشته پیشگیری از جرم بوده است. آقای آملی لاریجانی به چه میزان در این زمینه موفق عمل کردند؟
اگر چه در قانون اساسی عنوان شده که وظیفه پیشگیری از جرائم برعهده قوه قضائیه است. با این وجود ابزار پیشگیری از جرم در اختیار قوه قضائیه نیست. یکی از مهمترین ابزار پیشگیری از جرم آموزش است که در دست قوه نیست و این مهم باید توسط وزارتهای آموزش و پرورش و علوم در کنار صداوسیما صورت بگیرد. در نتیجه ابزار این کار در اختیار قوه قضائیه نیست. در زمینه آموزشهای عمومی نیز قوه قضائیه میتوانسته فعالیت موثرتری انجام دهد. در عین حال محدودیتهای خاصی در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال اگر قرار باشد به صورت قانونی با مجرمان فضای مجازی برخورد شود، صدها هزار نفر در این دایره قرار میگیرند. این در حالی است که اغلب این افراد خودشان از اینکه برخی رفتارشان مجرمانه است اطلاع ندارند. به عنوان مثال فردی که جوکها و فیلمهای غیر اخلاقی و پردهدریهای سیاسی را بدون اینکه اطلاع داشته باشد برای دوستان خود میفرستد، در واقع مرتکب جرم میشود و اگر پیگیری شود، براساس قانون مجرم شناخته خواهند شد. اگر قرار به رسیدگی باشد ممکن است به یکباره چند صد هزار نفر زندانی شوند. در مجموع میتوان گفت در زمینه پیشگیری از جرم ساختار تصمیمگیری کشور در طول سالها میتوانسته بهتر عمل کند.
آیا این احتمال را میتوان قوی دانست که در برخی پروندهها افکار عمومی در صدور حکم موثر بوده است؟
یکی از سیاستهای آقای آملی لاریجانی در قوه قضائیه این بود که میتوان از وقوع جرم پیشگیری کرد. البته این سیاست در برخی زمینهها موثر بود اما راه حل بهینه محسوب نمیشود. برای مثال به عنوان کسی که نزدیک به نیم قرن از عمر خود را مسیر وکالت سپری کردهام معتقدم مجازات آن سه جوانی که فیلم زورگیریشان در فضای مجازی دست به دست شد و التهاب خاصی در جامعه پدید آورد، اعدام نبود. اگر قرار است برای یک زورگیری افراد را اعدام کرد، در سالهای اخیر باید هزاران نفر اعدام میشدند. آیا میتوان هزاران نفر را اعدام کرد؟ در نتیجه اگر قصد داشته باشیم برای ایجاد رعب و جلوگیری از زورگیری در جامعه یک نمونه را اعدام کنیم تا دیگران متوجه عواقب کار خود شوند، رویکردی علمی و کارشناسانه نیست. این وضعیت درباره پروندههای دیگر در حوزه اقتصاد هم میتواند مطرح باشد. بنده درمرحله فرجام خواهی وکالت آقای باقری درمنی را برعهده داشتم و به خوبی با جزئیات پرونده آشنایی دارم. شرکتهایی وجود داشت و عنوان میشد که در پشت پرده این شرکتهای بدهکار باقری درمنی حضور دارد. در پرونده دکل نفتی فردی به نام رضا طباطبایی دلال خرید دکل نفتی بوده و بابت این دلالی نیز سه میلیون دلار گرفت اما دکل وارد کشور نشد. خود وی افشاکننده این موضوع بود و از دستگاه قضائی میخواست که به این مسأله رسیدگی شود. برای باقری درمنی حکم اخلال در نظام اقتصادی زدند و برای پرونده دکل نفتی خیانت در امانت زدند.
به صورت کلی عملکرد آقای لاریجانی در قوه قضائیه را مثبت ارزیابی میکنید؟
خیر، مثبت نمیدانم. آقای لاریجانی فقیه با استعداد و توانمندی بودند که امید حوزههای علمیه به شمار میرفتند. این در حالی است که رئیس قوه قضائیه باید در این زمینه خاص مدیر و مدبر باشد. مدیر در بخش قضائی نیز مانند بخش اقتصادی و یا فرهنگی نیست. در بخش قضائی به کسی مدیر گفته میشود که همه مراحل عملی و اجرای قضائی را طی کرده و با ماهیت علم حقوق و قضاوت آشنا باشد. این در حالی است که آقای لاریجانی قبل از اینکه به ریاست قوه قضائیه برگزیده شود حتی یک روز هم در قوه قضائیه حضور نداشت. آشنایی ایشان با مسائل قضائی تنها آن چیزی است که در فقه مطالعه کرده است. دستگاه قضائی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر فقه نیست و بلکه مبتنی بر قانون است. البته این وضعیت تنها برای آقای لاریجانی وجود نداشت و برای روسای گذشته قوه قضائیه نیز وجود داشت. آقای موسوی اردبیلی، یزدی و هاشمی شاهرودی هیچ کدام حقوق نخوانده بودند و آشنایی آنها با مسائل قضائی فقط آن چیزی بود که در فقه و در حوزه خوانده بودند.
با وجود اینکه هیچ کدام از روسای قوه گذشته حقوق نخوانده بودند کدام یک اهمیت بیشتری به قانون میدادند و رویکرد علمیتری نسبت به بقیه داشتند؟
متأسفانه در همه این مراحل فساد رو به گسترش بوده است. دوران شهید بهشتی نیز به اندازهای طولانی نبود که بتوان به صورت دقیق درباره آن قضاوت کرد. چه بسا اگر این دوره نیز مورد بررسی علمی قرار بگیرد با توجه به فضای ابتدای انقلاب ممکن است حتی عملکرد شهید بهشتی نیز نمره قابل قبول نگیرد. در دوران شهید بهشتی تعداد زیادی از قضات توانمند دادگاهها یا کنار گذاشته شدند و یا اینکه استعفا دادند و دستگاه قضائی را ترک کردند. نکته دیگر اینکه بسیاری از قضات مستقل و تحصیل کرده که در قبل از انقلاب فعالیت میکردند به دلایل سیاسی نتوانستند در دستگاه قضائی باقی بمانند. این در حالی بود که قضات در قبل از انقلاب در بسیاری از زمینههای مستقل و علمی عمل میکردند.
مهمترین چالشها و فرصتهای آقای رئیسی را به عنوان رئیس جدید قوه قضائیه چه مسائلی میدانید؟
در مرحله نخست ما باید بین رئیسی دهه60 و رئیسی امروز تفکیک قائل شویم. آقای رئیسی در طول این سالها تغییرات معناداری در رویکرد خود به وجود آورده است. به عنوان مثال در زمانی که ایشان به عنوان دادستان کل کشور انتخاب شدند در اولین اقدام خود جلوی بسیاری از اعدامهای مرتبط با مواد مخدر را گرفتند که کار قابل تقدیری است. نکته دیگر اینکه آقای رئیسی تنها رئیس قوه قضائیه است که تحصیلات در رشته حقوق داشته و تمام مراحل قضائی را در کشور طی کرده و از سربازی به سرداری رسیده است. ایشان به خوبی با قوانین و مقررات و همچنین سیستم قضائی کشور آشناست و به خوبی نقاط ضعف و قوت دستگاه قضائی را میشناسند. از سوی دیگر آقای رئیسی انسان پاکدست و با تقوایی است و در طول سالهایی که در سمتهای مهم حضور داشته هیچ لکه سیاهی در زمینه بیتقوایی و مسائل دیگر در کارنامه ایشان وجود ندارد. به همین دلیل میتوان به عملکرد آقای رئیسی در قوه قضائیه امیدهای زیادی داشت.
سایر اخبار این روزنامه
بخش اول بدهیهای عراق به ایران پرداخت شد
روزمرگی آقای وزیر
بسیاری از مشکلات کشو ر ناشی از نبود راستگویی است
مزيت رئيسي؛ حقوق خوانده و با تجربه
پرونده سلحشوري بسته نشد
رویشهایجدید درجریان اصلاحطلبی!
جنجال احمدینژاد؛در ورزشگاه آزادی!
اقرار میکنم کلبدهی بهگردن من است
اصلاحطلبان طرحی نو دراندازند
آقاي روحاني! نفس مطبوعات به شماره افتاده
بنبست دسترسی آزاد به اطلاعات
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
دستاورد سفر روحانی به عراق برای صنعت گردشگری
آقاي روحاني! نفس مطبوعات به شماره افتاده
همکاریهای ایران و عراق و ناخشنودی آمریکا
شناسایی تهیهکننده بیانیه «قم آماده قیام علیه نفاق»