نور تو

منتظر یک نجوایم که تکراری نباشد
یک فکر خوب که مرا به نور تو برساند
یک اتفاق واقعی، نه رویا
خواب‌ها دروغ می‌گویند


رویاها فریبم می‌دهند
روزی کوله‌ام را پر از لبخندهای بی‌توقع تو خواهم کرد
و به سویت خواهم آمد
چقدر با هم خندیدیم
- چقدر در راه‎های طولانی رسیدن به تو
- خودم را کول گرفتم
من سنگین بودم و سیاه
- تو صبور بودی و روشن
و چشم به راه من
وقتی تو این‌همه خوبی
دیگر آدم‎های خوب نمی‌خواهم