فروش ۵هزارلیترآب به قیمت یک دلار

حضور چهار برابر ظرفیت، دام در مراتع
ایران از نظر محیط زیستی در شرایط خوبی نیست، مساله آب یکی از مسائل مهمی است که باید هرچه زودتر مدیریت شود وگرنه وارد راهی بی بازگشت می‌شویم. اینها در شرایطی است که امروز وارد این راه شده ایم و برخی از تالاب‌ها و دریاچه‌های ما یا به کلی خشک شده اند یا کارایی سابق خود را از دست داده اند. یک بوم‌شناس درباره بحران‌هایی که امروز با آن مواجه هستیم به «آرمان» می‌گوید: آنچه ما از نظر کمبود آب، ریزگرد فرسایش خاک داریم، همه در اثر این است که پوشش گیاهی را از سطح زمین برداشتیم. چون تا زمانی که پوشش گیاهی روی خاک است مانند پتویی که پهن کرده باشیم نه اجازه می‌دهد که خاک فرسایش پیدا کند، نه اجازه می‌دهد پوشش گیاهی از بین رود و نه اجازه می‌دهد که آب تبخیر شود یعنی همه را در هم نگه می‌دارد. اسماعیل کهرم با اشاره به اینکه این پوشش گیاهی است که روی زمین از نابودی خاک جلوگیری می‌کند، توضیح می‌دهد: فرقی نمی‌کند که این پوشش گیاهی را گوسفند، گاو و بز بچرند یا انسان آن را از سطح خاک پاک کند. ما سه تا چهار برابر ظرفیت کشور دام در مراتع داریم در نتیجه اینها حتی گیاه را از ریشه بیرون می‌آورند و می‌خورند یعنی اجازه می‌دهند که پوشش گیاهی منطقه نابود شود. این بوم‌شناس می‌گوید: گاهی خاک بیرون می رود ، بنده به چشم خودم دیدم که در بلوچستان کامیون‌ها می‌آیند و خاک را می‌برند و در دریای عمان و خلیج فارس به لنج‌ها می‌ریزند. اینها خاک را به دبی و بحرین می‌برند و این کشورها با این خاک جزایر مصنوعی می‌سازند این خاک را تا جایی که اطلاع دارم با قیمت هشت دلار در مترمکعب می‌فروشند. او ادامه می‌دهد: خاک را با چه قیمتی می‌فروشند و با آن چه کار می‌کنند؟ چون آب در خلیج فارس در جهت خلاف عقربه‌های ساعت گردش دارد. برای ساخت جزایر مصنوعی این گردش را بند می‌آورند. این در صورتی است که گردش آب حرارت و اکسیژن و مواد غذایی را در خلیج فارس به گردش در می‌آورد، این روند تا کنون موجب از بین رفتن موجودات در خلیج فارس شده است و در صورت ادامه آن تعداد بیشتری از گونه‌های جاندار خلیج فارس از بین خواهند رفت جزیره‌های مصنوعی ساخته شده چرخش آب را تغییر و به کل متوقف خواهد کرد. به گفته اسماعیل کهرم در این شرایط می‌بینید که هرچه فروختیم به ضرر خودمان تمام شده است، او ادامه می‌دهد: علوفه می‌فروشیم، فروش علوفه یعنی گوشت، شیر یعنی پشم و محصولاتی که از گوسفند به دست می‌آوریم و اینها به ضرر خودمان تمام خواهد شد. اسم این کارها تجارت نیست، اسم این کار خیانت است. مملکت غنی ما به روزی افتاده که جانداران خود را می‌فروشد.
درآمد کمتر از هزینه
فروش خاک، دام و آب در شرایطی است که بسیاری از روستاییان در تامین معیشت خود به دلیل کمبود آب دچار مشکل شده اند. بسیاری از مرد شهر در دسترسی به گوشت و مرغ محدودیت دارند و تعدادی از استان‌های ایران آب آشامیدنی ندارند. به گفته کهرم امروز به فروش دام ایران و علوفه، خاک و آب رسیدیم در حالی که خودمان به این مواد نیازمندیم. او با اشاره به سوره انبیا ادامه می‌دهد: «و جعلنا من الماء کل شیء حی» یعنی از آب، حیات هر چیزی را تامین کردیم. وقتی آب کشوری فروخته می‎شود یعنی حال و آینده کشور را می‌فروشید. یک هندوانه که هفت یا هشت کیلو وزن دارد حدود سه هزار لیتر آب مصرف کرده است. وقتی هندوانه را به خارج از کشور برده و به قیمت یک دلار می‌فروشند یعنی اینکه ما پنج هزار لیتر را یک دلار فروختیم در صورتی که اگر این میزان از آب را داخل ایران نگه داریم می‌توانیم محصولات کشاورزی تولید کنیم که اگر آنها را به فروش برسانیم، بیشتر از آن نفع خواهیم داشت درست مثل اینکه ما برای هندوانه چهار هزار لیتر آب مصرف کرده ایم و اگر هر لیتر آب را اگر هزار تومان در نظر بگیریم می‌بینید که چهار هزار لیتر آب را به خارج از کشور فرستادیم در صورتی که کمتر از آنچه برایش هزینه کردیم برایمان درآمد داشت و این خیانت است درحالی که در ایران به این آب نیاز داریم، این روند باخت - باخت است.


مدیریت منابع آبی ما نادرست است
دلیل بسیاری از افرادی که دست به فروش و قاچاق منابع طبیعی می‌زنند، بالا بودن ارزش دلار در برابر ریال بیان می‌شود. این در حالی است که باید ارزش واقعی هر لیتر آب و هر متر مکعب آب را بدست آورد، منابعی که به دلیل دسترسی رایگان کم ارزش انگاشته می‌شوند. کهرم با بیان اینکه ارزش دلاری که ما الان به صورت میانگین 13 یا 14 هزار تومان در نظر می‌گیریم اگر در واقع توجه کنید همان چهار هزار تومان است، توضیح می‌دهد: با این پول ما با درآمدی که داریم نمی‌توانیم کاری کنیم مگر اینکه در ایران تولید داشته باشیم. مگر اینکه مدیریت درستی در آب داشته باشیم، اقتصاد ناسالم به وجود آمده است و رژیم کشاورزی ناپایدار کاری کرده است که علوفه و آب را می‌فروشیم. خیام می‌گوید «من در عجبم ز می فروشان کیشان/ به زانکه فروشند چه خواهند خرید؟» ما چه چیزی بهتر از آب می‌توانیم بخریم تا با آن تولید داشته باشیم، تا باعث بهتر شدن هوا شود تا باعث پایداری و حفظ خاک باشد ما بهتر از آن چیزی پیدا نخواهیم کرد. سازمان حفاظت محیط‌زیست یکی از مسئولان حمایت از منابع طبیعی در ایران است. با وجود اینکه این سازمان سالیان گذشته اقداماتی درخور برای شناسایی و حفاظت از گونه‌های گیاهی و جانوری ایران انجام داده است و مناطقی را از نظر بوم‌شناسی شناسایی و مورد حفاظت قرار داده است، امروز دربرابر مشکلات محیط زیستی کمتر شاهد اقدامی شایسته از این سازمان هستیم. یکی از موارد همین مساله قاچاق منابع طبیعی است. کهرم در این‌باره می‌گوید: سازمان محیط زیست با این ساختاری که در آن ایجاد شده است نمی‌تواند اقدامی برای جلوگیری از قاچاق منابع طبیعی کند. سازمان اجازه داده که هر پنج شنبه و جمعه پرندگان تهران را شکار کنند. 400هزار نفر در تهران زندگی می‌کنند که سلاح دارند هر کدام می‌توانند دو پرنده بزنند. مگر تهران این تعداد پرنده دارد؟ همین سازمان اعلام می‌کند که باید به درخواست‌های شکارچیان توجه شود، این یعنی چه؟ با این ساختار و این نوع طرز فکر خیر نمی‌توان کاری کرد چون سازمان نمی‌خواهند برای محیط زیست کاری انجام دهند.