ماموریت FATF تنگ کردن حلقه فشار علیه ایران است


«چریک‌هایی با کت و شلوار خاکستری»
(Guerrillas in gray suits) اصطلاحی است که خوان زاراته معاون مدیر امور مبارزه با تروریسم و جرایم مالی در وزارت خزانه‌داری آمریکا (در دوران مدیریت استیوارت لوی) با آن از کارشناسان خزانه‌داری آمریکا که درگیر نبرد مالی با کشورهای دیگر، از جمله ایران هستند، یاد می‌کند.
زاراته در کتاب خود با عنوان «نبرد خزانه: ظهور عصر جدید جنگ افزارهای مالی»
(Treasury’sWar:The Unleashing of a New Era of Financial Warfare, Public Affairs Publications) (2013)


توضیح می‌دهد که چگونه اعضای گروهی کوچک در وزارت خزانه‌داری آمریکا توانستند، طی چند سال، با استفاده از سه اهرم «دلار به‌عنوان ارز واسط بین‌المللی»، «نیویورک به‌عنوان هاب تراکنش‌های دلاری دنیا» و «جهانی شدن ارتباطات متقابل مالی» روش‌هایی را توسعه داده و از دلار و بانک به‌عنوان جنگ افزار نبرد علیه کشورهای متخاصم این کشور استفاده کنند. نویسنده این کتاب، هم اکنون مشاور شرکت‌ها و بنیادهای فعال در تحریم کشورها از جمله FDD، CSIS و FIN است. زاراته عموماً به‌عنوان چهره‌ای ضدایرانی در محافل مالی بین‌المللی شناخته می‌شود.
به گزارش فارس، در این کتاب، خوان زاراته معاون مدیریت مبارزه با تروریسم و جرایم مالی در خزانه‌داری آمریکا، روایتی داخلی از خزانه‌داری آمریکا در مورد چگونگی تکوین و تکامل تحریم‌های مالی ایران از 2005 تا 2012 ارائه می‌کند. آنچه در این متن آمده نحوه شکل‌دهی تحریم‌ها و تنگ کردن حلقه فشار اقتصادی و مالی بر علیه ایران است و یکی از این ابزار فشارها برای تکمیل حلقه فشار علیه ایران» ایجاد نهادی با عنوان FATF و ملزم کردن کشورها به پیوستن به آن» است. از سوی دیگر نحوه رفتار اروپایی‌ها در دور قبلی تحریمها نیز میتواند درس‌آموز باشد. جایی که در بیان نویسنده کتاب، اروپا و اقدامات بین‌المللی‌اش با اقدامات ایالات متحده هماهنگ بود و در بسیاری از موارد آنها رویکردهای خصمانه‌تری را  نسبت به آمریکا در پیش گرفتند.
در بخشی از کتاب آمده است: طرح در تنگنا قرار دادن و شرایط را سخت کردن نیازمند حضور کامل گروه ویژه اقدام مالی(FATF)- یک بدنه ارزیابی و استاندارد‌گذاریِ
ضد پولشویی- برای فشار بر ایران است. اگر قرار باشد ایران از نظام مالی منزوی شود، این کار نیازمند مداخله FATF برای تأیید قضاوت‌هایی پیرامون نظام مالی ضد پولشویی و مبارزه با تروریسم است. دنی گلاسر و چیپ پونسی، دو دیپلمات برجسته در فضای مالی جهانی و متخصص در بحث مبارزه با پولشویی از سوی ایالات متحده مسئول راه‌اندازی دو باره فرآیند FATF قدیمی شدند. با این حال، آن فرآیند انتقادات بسیاری را بر انگیخت، منتقدان معتقد بودند که آن یک فرآیند ناعادلانه است که کشورهایی که به لحاظ سیاسی آسیب‌پذیرند را هدف قرار می‌دهد. گلاسر و پونسی یک فرآیند مطمئن را در درون نظام FATF گنجاندند که رژیم ایران را تحت نظارت‌های دقیق قرار می‌داد- نه فقط با استفاده از استانداردهای ضد پولشویی بلکه با استانداردهای مقابله با گسترش سلاح‌های کشتار جمعی و استاندارد‌های مبارزه با تأمین مالی تروریسم که وزارت خزانه‌داری پس از حمله یازده سپتامبر اصرار بر قرار دادن آنها در FATF داشت.
اگر فهمیده شود که ایرانی‌ها خارج از محدوده نظام قانونی مالی حرکت می‌کنند یا در همکاری و ‌پذیرش استانداردهای بین‌الملل طفره می‌روند، آنگاه باید منتظر عواقب آن باشند. در گذشته آن عواقب در قالب «اقدامات مقابله‌ای» بود که FATF آن اقدامات را برای حفاظت در مقابل لغزش‌های ارزیابی شده نظام‌مند، ضروری تشخیص می‌داد. در دوره پس از حمله یازده سپتامبر، عبارت اقدامات مقابله‌ای اهمیت بیشتری پیدا کرد، چرا که ایالات متحده و دیگر کشورها، ابزارهایی را توسعه داده بودند تا یک حوزه قضایی متخلف را از نظام مالی قانونی منزوی کرده و بر روی آن حوزه مشکوک وقت و سرمایه بگذارند.
پونسی و گلاسر می‌دانستندکه تلاش‌هایشان نیازمند زمان است، همچنین نیازمند اجماع با سی و سه حوزه قضایی است که حالا روسیه و چین را هم در بر می‌گرفت. همچنین FATF نیازمند زمان بود تا با دولت ایران مستقیما وارد مذاکره شود. یک فرآیند روشمند دنبال شد، اما این فرآیند بازیگران مالی و قانونگذار را در انطباق با آنچه ایالات متحده در اتاق کنفرانس بانک‌های بزرگ فریاد زده بود، گردهم می‌آورد.
در بخش دیگری از کتاب تصریح شده است: اروپایی‌ها در تلاش‌ها علیه ایران غایب نبودند- در واقع، در بسیاری از موارد آنها رویکردهای خصمانه‌تری را در پیش گرفتند.