دولت یا نماند یا مقاومت کند

حجت الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در گفت‌و‌گو با انتخاب در خصوص مسائل مختلف در حوزه سیاست ایران سخن می‌گوید که درادامه بخش‌‌هایی از این مصاحبه را می‌خوانید:
* احساس می‌کنم که دولت کنونی به شدت ضعیف است. البته این آشفتگی نیست، ولی بی‌ارادگی هست، ضعف هست. شاید دلیلش این باشد که تهاجم و فشار خیلی زیاد است و هر کسی دیگری هم باشد همین مشکلات را خواهد داشت.بخش اصلی عامل ضعف، این فشارهاست اما وقتی کسی دولتی را به عهده می‌گیرد، مخصوصا رئیس‌جمهور که رئیس دولت است یا باید نماند، و یا وقتی فشارها را می‌بیند در مقابل آن مقاومت کند و کار خودش را انجام دهد. بنابراین من این ماجرا را به دو بخش تقسیم می‌کنم. یکی فشار است و دیگری عدم مقاومت در برابر این فشارها. برخی از وزرا به این دلیل که حاضر نشدند زیر بار این خواسته‌های غیرقانونی و غیرمنطقی بعضی از نمایندگان مجلس بروند، یا استیضاح شدند یا خودشان کنار رفتند. این قابل قبول نیست.
*نمایندگان مجلس جزو قوه مقننه هستند و طبق قانون اساسی قوه مقننه حق ندارد در قوه مجریه دخالت کند. وقتی شما به یک نماینده اجازه می‌دهید که برای شما استاندار تعیین کند یا طبق نظر آنها استاندار تعیین کنید، این استاندار شما نیست بلکه استاندار آنهاست.
* از خود وزیر کشور باید شروع کنیم. وزیر هیچوقت نباید در مواردی که شایسته سالاری را زیر پا می‌گذارد، توصیه پذیر باشد. بلکه باید همیشه با شایسته سالاری کار کند. توصیه‌ای که برای شایسته سالاری و تقویت آن باشد را همه باید بپذیرند. ولی وقتی اینطوری است که این فرماندار اگر بماند من تو را به مجلس می‌کشم یا وقتی چند تا امضا جمع می‌شود که آقای وزیر را استیضاح کنند، دست و پا می‌کنند برای اینکه نمایندگان این امضاها را پس بگیرند و ایشان باج می‌دهند، هرکسی می‌خواهد باشد، وزیر کشور، کار یا اقتصاد باشد. این الان در کشور ما باب شده و کار خلافی است.


* در کشور ما برخی چیزها سر جای خودش نیست. هیچ کسی کار خودش را نمی‌کند. هر کسی در هر چیزی که دلش می‌خواهد وارد می‌شود، نظر می‌دهد، حرف می‌زند، برخورد و دخالت می‌کند و این است که الان مشکلات زیادی در کشور بوجود آورده.
*این دو جریان یعنی اصلاح طلب و اصولگرا، سر و ته یک کرباسند و با هم فرق چندانی ندارند. نمایندگانی هم که الان از اصلاح طلبان در مجلس هستند، در تهران مردم چکی رای دادند و اینها را نمی‌شناختند ولی از لج آن طرف به دلیل عملکرد دوران احمدی نژاد و کارهای خلافی که در آن زمان صورت گرفت، به این طرف چشم بسته رای دادند. والا این معنی نداشت و تقریبا سابقه هم نداشت که یک لیست یکجا رای بیاورد که هم مجلس و هم شورای شهر اینگونه بود. وقتی مردم از روی عدم شناخت ولی لجبازی رای دادند، نتیجه‌اش همین می‌شود. کسانی که از اصلاح طلبان الان در مجلس هستند، فکر نکنید که تافته جدابافته‌ای هستند. در آنها هم همه جور آدمی هست.
* ما خودمان این را می‌فهمیم که جفت شان (اصلاح طلبان و اصولگراها) 30 درصد مملکت هستند، همه نیستند. مردم غیر از اینها هستند. اگر هم مردم یک وقت به لیست اصلاحات رای دهند به معنای این نیست که اصلاحاتی هستند بلکه به این معناست که می‌گویند حالا که به ما گفته‌اند رای بدهید و همیشه پای صندوق باشید و دور نشوید. نظام را می‌خواهیم حفظ کنیم، رای می‌دهیم. حالا که قرار است رای بدهیم، کجا و به کی رای دهیم؟ این کار را می‌کنیم. ماجرا این است والا مردم زیرمجموعه نه اصلاحات و نه اصولگرا هستند.
*من اصلا این را قبول ندارم که آقای روحانی با رای اصلاح طلبان رئیس‌جمهور شده باشد. اصلا اینطوری نیست. آقای روحانی بعد از رد صلاحیت آقای‌هاشمی رفسنجانی و اینکه آقای‌هاشمی گفتند رای من به روحانی است، بالا آمد. والا تا آن وقت دو، سه میلیون بیشتر رای نداشت. این واقعیت است و هرکس می‌خواهد بپذیرد یا نپذیرد. آقای‌هاشمی رفسنجانی هم به تنهایی او را رئیس‌جمهور نکرد. بلکه مردم عصبانی شدند که دیدند آقای‌هاشمی با آن خدمات، سوابق و عظمت را برای ریاست جمهوری رد صلاحیت کردند یا به تعبیر جدید عدم احراز صلاحیت لذا به دلیل عصبانیت گفتند هرچه آقای‌هاشمی بگوید عمل می‌کنیم و به آقای روحانی رای دادند.
*دولت که گوشت قربانی نیست بخواهید به هر طرف سهم بدهد. شما باید چشم تان را به جناح‌ها ببندید، شایسته‌ها را مطرح کنید و بعد از اینکه شایسته‌ها را انتخاب کردید، نگاه کنید ببینید، از کدام طیف هستند. حالا هر طیف می‌خواهد باشند. در جمع بندی معلوم شود که چند نفر از این جناح و چند نفر از آن جناح هستند. نه اینکه قبل از اینکه بخواهید انتخاب کنید ببینید چند تا از این جناح و آن جناح بردارید. مردم دلشان می‌خواهد که شما آدم‌های شایسته را بگذارید. برای چی دولت الان ضعیف است؟ برای همین. یعنی نگاه می‌کنند ببینند حالا چه کسی را بگذاریم که فلان جا راضی باشد. این آدم‌های ضعیفی که الان در خیلی از وزارتخانه‌ها سر کار هستند البته وزیر قوی هم داریم ولی خیلی از وزرا ضعیف هستند. اصلا حدشان وزارت نیست.
*در انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰، باید خدا به دادمان برسد.
*اگر واقعا بخواهند برای کشور دلسوزی کنند همه باید خودشان را اصلاح و در این روشها تجدیدنظر کنند. همه باید انقلاب و نظام و مردم را اصل قرار دهند. از این بازیهای سیاسی و قدرت طلبی‌هایی که همه می‌دانند تا الان به ضرر نظام و ملت و کشور تمام شده، دست بردارند. هیچ راهی غیر از این نداریم. این همه مفاسد برای چیست؟ چون آدم‌های ضعیفی سر کار هستند. حرف از تحریم می‌زنیم در حدی که همه اینها بیخود است. تحریم در مسائل مفاسد یک حد و‌اندازه‌ای سهم دارد. ضعف است، ضعف مسئولین است و آلوده بودن خیلی از دست‌اندرکاران در رده‌های مختلف است که این مشکلات را بوجود آورده که دارید می‌بینید.
*ما نیروی شایسته فراوانی در مملکت داریم که کنار هستند. این مشکلات ماست و به این دلیل به این روز افتادیم. اگر بنا باشد اصلاح شود، همه باید خودشان را اصلاح کنند و از کارهایی که کردند توبه کنند.
*در بعضی از وزارتخانه‌ها بعضی از عناصر جبهه پایداری و احمدی نژادی حضور داشتند و هنوز هم هستند. آقای‌هاشمی به آقای روحانی بارها با اسم و نمونه گفتند. به من هم مواردش را گفت که کجا و چی گفتند. من اینها را حتی به آقای روحانی هم گفتم که اینها درست است چرا عمل نمی‌کنید؟ آقای روحانی به هر دلیلی گوش و عمل نمی‌کرد.مثلا می‌گفت من از وزیر پرسیدم وزیر گفته که نه، اینها آدمهای خوبی هستند!
* در فاصله بین انتخابات ریاست جمهوری 96 و تعیین وزرا یعنی زمانی که هنوز دولت قبلی سر کار بود و وزرای جدید به مجلس معرفی نشده بودند ولی برای تعیین وزرا دست‌اندرکار بود، دیداری با آقای روحانی داشتم و آنجا مفصل مطالبی را گفتم از جمله اینکه شما در دور اولتان مهره‌های احمدی نژادی را کنار نگذاشتید والان سر کار هستند. در دولت اول کمی مرعوب بودند و خیلی نتوانستند کاری کنند ولی در دولت بعدی شما زهرشان را می‌ریزند و شما را اذیت می‌کنند. ایشان گفت که بله، درست است و من به این نتیجه رسید‌ه ام و حتما هم آنها را از کار برکنار خواهم کرد. نشان به آن نشانی که تا الان که دارم با شما صحبت می‌کنم یکسال و نیم گذشته نه که این کار را نکرده بلکه در وزارت، معاون وزارت و خیلی از مسئولیت‌های کلیدی افراد جدیدی از همان طیف را آورده‌اند و بیشتر شده‌اند.
*دلم می‌خواهد مسئولین متوجه شوند که دارند اشتباه می‌کنند و حرف مردم را بشنوند، درد مردم را بفهمند. نگویند که حالا اینجوری است و خودرو باید از 30 تومان به 90 تومان برسد و از 50 تومان به 150 تومان برسد. وزیر صنعتی که این حرف را می‌زند نشان می‌دهد که به درد وزارت نمی‌خورد. یا وزیر جهادی که می‌گوید خدا را شکر کنیم که حالا گوشت هست از مرحله پرت است و نمی‌داند که مردم چه می‌کشند و در چه وضعی قرار دارند.