منافع ملی؛ تمام دغدغه ظریف

شرایط کشور ما یک شرایط عادی نیست. در جنگ نظامی تکلیف نظامیان مشخص است و معمولا در جنگ نظامی زبده ترین نیروها فراخوانده می‌شوند. شرایط فعلی ایران، شرایط جنگ اقتصادی تمام عیار است و لذا در این شرایط باید زبده‌ترین مدیران فراخوانده شوند و در راس این مدیران وزیر امور خارجه و رئیس دستگاه دیپلماسی کشور قرار دارد. مردم ما امروز با مشکلات گوناگون اقتصادی رو به رو هستند و فشارهای دشمنان خارجی هم از تمام جهات بر ما بیشتر شده است و اگر در این مقطع تاریخی بهترین دیپلمات‌ها به کار گرفته نشوند کار ما سخت تر می‌شود.
استعفا و کناره‌گیری دکتر ظریف از سمت وزیر امورخارجه فقط به این معنی نبود که کابینه آقای دکتر روحانی فردی باسواد و شناخته شده در عرصه جهانی را از دست می‌دهد بلکه موجی از یاس و ناامیدی را به همراه خود می‌آورد.یاس و ناامیدی که فقط به وزارت خارجه و هیئت دولت و دیگر نهاد‌ها‌ محدود نمی‌ماند و به لایه‌ها‌ی مختلف جامعه راه پیدا می‌کرد. به نظر من مخالفت با استعفای دکتر ظریف بهترین کاری بود که روحانی می‌توانست انجام دهد و بودن ظریف در راس وزارت خارجه یقینا به نفع منافع ملی ایران است. متاسفانه یکسری دلخوری‌ها‌ باعث شد تا دکتر ظریف به این نتیجه برسد که نمی‌تواند در وزارت خارجه به کار خود ادامه دهد و روز دوشنبه از مقام خود استعفا داد. به هرحال وقتی یک مدیری در راس یک سازمان و نهاد قرار می‌گیرد این توقع را دارد که کارهای آن حوزه با هماهنگی او انجام شود.
در واقع آقای دکتر ظریف معتقد است که مسائل سیاست خارجی باید ازکانال وزارت خارجه انجام شود و دکتر ظریف به عنوان وزیر خارجه باید از آنها اطلاع داشته باشد. مهم تر از این مسئله، وزیر خارجه می‌خواهد که صدای وزارت خارجه در حوزه سیاست گذاری‌های خارجی شنیده شود و نظرات آن به کار گرفته شود. همانگونه که ما می‌پذیریم که در موضوعات نظامی، فرماندهان عالیرتبه و کارکشته نظامی باید نظر بدهند، باید در عرصه دیپلماسی خارجی هم به نظرات وزارت خارجه توجه شود. البته این حرف به این معنی نیست که بقیه نظرات کنار گذاشته شود و دیگر مسئولان اظهارنظر نکنند. تضارب آرا همیشه می‌تواند منشاء خیر و برکت باشد اما باید نظرات کارشناسان آن حوزه خاص مورد توجه ویژه قرارگیرد، چراکه آنها با نقاط ضعف و قوت آن بخش آشنا هستند. مثلا در رابطه با اف‌ای‌تی‌اف، ابعاد خارجی این مسئله را بعد از بانک مرکزی، وزارت خارجه درک می‌کند. وقتی دولت، بانک مرکزی، مجلس و وزارت خارجه می‌گویند اف‌ای‌تی‌اف یا دیگر لایحه‌ها باید تصویب شود یعنی درجه حساسیت این موضوع بسیار بالا است و زمانی که در داخل کشور با آن مخالفت می‌شود وزارت خارجه خود را در مقابل طرف‌های خارجی خلع سلاح می‌بیند و ادامه کار برایش سخت می‌شود. تمام حرف و خواسته دکتر ظریف همین شنیده شدن صدایش و به کارگیری نظرات کارشناسان وزارت خارجه بود.
دکتر ظریف به کارآیی و توانمندی در عرصه سیاست خارجه شهره است و این موضوع مورد تائید سیاستمداران داخلی و خارجی بوده است...


... و کسی با ایشان از این لحاظ مخالفتی ندارد و شاید تا چندین سال دیگر کسی همانند ایشان در عرصه سیاست خارجه ما وارد نشود. اما برخی به دغدغه‌های ظریف شک دارند و او این مسئله را برای کشور و منافع ملی هزینه‌زا می‌داند.
چیزی که منجر به استعفای دکتر ظریف شد مسائل شخصی نبود و دغدغه‌های او بود و حالا هم که برگشته به خاطر منافع ملی برگشته است و نبود او ضربه‌ای مهم به سیاست خارجه ایران بود. قطعا اگر در این برهه حساس ظریف به کار خود برنمی‌گشت، تاریخ و مردم او را نمی‌بخشیدند.