طرح استیضاح پایداری ها و چند سوال

در روزهای گذشته طرح استیضاح رئیس‌جمهور از سوی تعداد محدودی از نمایندگان یک جریان خاص خبرساز شد. بدون تردید
مطرح کردن طرح استیضاح روحانی در این شرایط خاص و ویژه کشور و همزمان با شدت گرفتن فشارهای خارجی با منافع ملی در تضاد می‌باشد و باعث ملتهب‌تر شدن فضای جامعه می‌‌شود.
بی‌گمان سهم نمایندگان مجلس بخصوص نمایندگان جبهه پایداری در وضع موجود کشور کمتر از دولت نیست. مجتبی ذوالنور و هم‌فکرانش باید صادقانه پاسخ دهند: « سهم دولت روحانی در ایجاد مشکلات کنونی به نسبت دیگر نهادها و مانع‌‌تراشی‌‌های دیگران چقدر است و مهم‌تر اینکه چند درصد مشکلات عدیده این روزهای مردم به خاطر عملکرد دولت قبلی است؟ در این شرایط پیچیده اقتصادی طرح استیضاح‌های سیاسی، جامعه را با سختی‌های بیشتر مواجه نمی‌سازد؟ اگر برجام نبود، اوضاع ایران نسبت به امروز بهتر بود یا مدت‌ها قبل باید اتفافات امروز کشور را تجربه می‌کردیم؟ »
جبهه پایداری و نزدیکانش فراموش کرده‌اند اگر امروز برجام به یکسری از مشکلات خورده است تقصیر دولت نیست. واقعیت اینست که برجام جلو بحران اقتصادی را گرفت و ثبات را به کشور بازگرداند اما دلواپسان و جریان‌های تندرو داخلی همسو با جبهه مخالفان خارجی برجام با اقدامات سازماندهی شده مسبب مشکلات به وجود آمده این روزهای کشور هستند. نمایندگان مطرح‌کننده استیضاح رئیس جمهور بهتر است به جای توجه به منافع سیاسی و حزبی، قبل از هر اقدامی به این سوال اساسی پاسخ دهند که با کنار زدن دولت روحانی می‌خواهند چه کسی را جایگزین آن کنند؟


سوالی که حتی طراحان استیضاح رئیس‌جمهور برای آن پاسخی ندارند. در این صورت تنها پاسخی که می‌تواند به ذهن‌ها خطور نماید این است که جریان مخالف دولت با حاشیه‌‌سازی‌‌ها و اتهامات بی‌اساس از هم اکنون عزم خود را برای فتح پاستور در انتخابات 1400 جزم کرده است. این روزها به خاطر ضعف و ناکارآمدی مدیریتی در کشور مشکلاتی به وجود آمده و زندگی مردم سخت شده است اما نباید فراموش کرد که در شرایط دشوار فعلی و در حالی که شاهد شدیدترین فشارهای دشمنان خارجی علیه کشورمان هستیم تضعیف دولت به مصالح و منافع ملی لطمه زده و موجبات تضعیف نظام سیاسی و
به تبع آن ساختار حاکمیتی خواهد شد. البته این سخن به این معنی نیست که انتقادی نشود یا انتقادهای درست و سازنده مورد توجه قرار نگیرند. انتقاد سیاسی و نقدهای فنی برای تقویت ساختار سیاسی بسیار حیاتی‌اند. هر زمان که نقد سیاسی کاهش یابد یا از تاثیر آن بر اصلاحات فروکاسته شود، حاکمیت ملی به تدریج آسیب خواهد دید. بر این مبنا، جریان‌های سیاسی باید کوشش کنند که تمام رویکرد و انتقادشان، در مسیر تقویت حاکمیت ملی باشد.