مردی که عمری بر دانش ما افزود



بهنام ناصری
خبرنگار


نجف دریابندری از نسل مترجمان و نویسندگانی است که در فعالیت‌های سیاسی و درگیری‌های دهه سی فعال بودند و غالباً هم فعالیت حزبی داشتند. بعد از کوتای 28 مرداد و در فضای راکد سیاسی، دریابندری فرصت را غنیمت شمرد و نشست پای کارهایی که بخشی از گنجینه به فارسی درآمده ادبیات جهان محسوب می‌شود. امروز در مراسمی، نکوداشت او در شهر کتاب مرکزی برگزار می‌شود. مراسمی که با نمایش فیلم مستندی درباره زندگی و آثار او همراه است. به این بهانه درباره اهمیت ترجمه‌های دریابندری با عبدالله کوثری، مترجم نام آشنا، به گفت‌وگو نشستیم.
 
از سابقه آشنایی خود با نجف دریابندری بگویید.
آقای دریابندری را من حدود سال 40 بود که با خواندن ترجمه «وداع با اسلحه» شناختم؛ کتابی که در قطع جیبی منتشر شده بود. ویژگی خاصی در مترجمان ادبیات امریکای شمالی وجود داشت و آن تفاوت نثر آنها بود. این تفاوت نثر بین آنها و کسانی که مثلاً از بالزاک، استاندال و هوگو و کلاً آثار کلاسیک اروپا و فرانسه را ترجمه کرده بودند، کاملاً مشهود بود. ادبیات امریکا به مترجمی مانند دریابندری اجازه داد که زبان را از قید بایدها و نبایدها خلاص و همچنین در ترجمه از «زبان عامیانه» بیشتر استفاده کند. این ویژگی با آثار همینگوی آغاز می‌شود و در «رگتایم» و «بیلی بات گیت» به اوج خود می‌رسد. زبان بی‎تکلفی که سهل و ممتنع است.
آقای دریابندری جدای از آثار خلاقه، دستی هم بر آتش ترجمه متون نظری داشته‎اند. چه بخشی از اهمیت کار ایشان به این بخش مربوط می‌شود؟
جنبه دیگر آثار ایشان، جدای از ترجمه آثار ادبی و رمان‌ها، ترجمه آثار نظری و تاریخ تفکر مثل ترجمه کتاب خوب «متفکران روس» است. یک ویژگی خوب آقای دریابندری که نشان می‎دهد آگاهانه دست به انتخاب می‌زنند و نشان می‌دهند که به موضوع کتاب‌ها تسلط دارند، این است که شما کمتر کتابی از ایشان می‌بینید که مقدمه جامعی نداشته باشد. مقدمه‌ای که برای ورود به مباحث کتاب بسیار مهم و راهگشاست و اگر نباشد، خواننده برای خواندن کتاب حتماً با مشکلاتی روبه‌رو خواهد بود. به نظر من ایشان جدای از اینکه یکی از پیشگامان ترجمه ادبیات امریکای شمالی است، یکی از مترجمان متفکر ما هم هست. ممکن است من امروز بعضی از عقاید سیاسی او را قبول نداشته باشم اما هیچ کتابی از او نبوده که دانش من نوعی را ارتقا نداده باشد.
علاوه بر تسلط بر زبان مبدأ در ترجمه متون، آقای دریابندری مهارتی مثال‌زدنی هم در زبان فارسی دارند. این فارسی‌دانی و مهارت در معادل‌سازی‌ برای مترجمان بعد از ایشان -که نسل شماست- چقدر راهگشا بود؟
هنرنمایی‌های آقای دریابندری بسیار بیشتر می‌توانست نمود داشته باشد و درک شود، اگر فضای فرهنگی ما اجازه می‌داد. مثلاً ترجمه کتاب «چنین کنند بزرگان» که طنز شگفت‌انگیزی دارد. آدم باید خودش اهل قلم باشد تا بداند که برگرداندن چنان اثری با آن همه طنز و نکاتی که فقط با زبان روشن و لذت‌بخش می‌شود، به چه هنری نیاز دارد. اینها بخشی از ویژگی‌های مهم دریابندری است. ما از دریابندری چیزهای زیادی آموختیم. جدای از اینکه کارهایش هم همیشه برایمان لذت‌بخش بوده است.
در ترجمه مباحث نظری و فلسفی هم نوعی راحتی و بی‌تکلف شدن بیان در ترجمه‌های آقای دریابندری دیده می‌شود. در حالی که خود آثار، نوعاً حاوی مباحث پیچیده‌ای هستند.
بله. ایشان دقت و ذوقی مثال‌زدنی داشته‌اند که از طریق آن توانسته‌اند در آثار مختلف هر دو لایه زبان را به کار ببرند. از یک طرف زبان کوچه را در آثاری چون کتاب‌های همینگوی به کار ببرند و از سوی دیگر زبان غنی و سرشاری در ترجمه‌های فلسفی داشته باشند. هر دو اینها هم با مهارت و دانشی مثال‌زدنی در کارهای آقای دریابندری به کار برده می‌شود. ایشان به معنای واقعی یک مترجم با دانش و خلاق هستند چون اندیشه را از زبان مبدأ می‌گیرند و آن را نه تنها به عرصه زبان خود می‌آورند بلکه به مختصات فرهنگ خود هم درمی‌آورند.