آتشی که تو درانداخته‌ای...




بیژن کامکار


خواننده و نوازنده پیشکسوت دف
شهرام عزیز؛ چهل و چهار سال از دوستی و همراهی با شما مهربان گذشت. هر دو ما متولد سال 1328هستیم و امیدوارم همچنان فعال و در خدمت موسیقی کشور عزیزمان ایران باشیم. بدون شک شما عزیز یکی از بانیان و فعالان دوران طلایی موسیقی اصیل و مقامی در دهه 60 بوده اید. هیچگاه مردم خاطرات شیرین «گل صد برگ»، «آتش درنیستان»، «صدای سخن عشق»، «ساقی نامه»، «در گلستانه» و «مرا عاشق چنان باید» را که با هنرمندان توانایی چون استادان جلال ذوالفنون، کیخسرو پورناظری، کامبیز روشن روان، هوشنگ کامکار، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده و همراهی گروه‌های پیشگام در موسیقی اصیل ایران تولید و تهیه شده‌اند، فراموش نخواهند کرد. مطمئن باشید که «شیدا»، «تنبورشمس»، «عارف»، «کامکارها»، «پایور» و «ارکستر سمفونیک تهران» و... فراموش نخواهند شد. شما اوراقی زرین بر تاریخ موسیقی کشورمان ایران افزودی و نام نیک و ماندگاری از خودت به جای گذاشته‌اید. به نوبه خود بسیار سپاسگزار و ممنونم که در همه این افتخارات با هم شریک بوده‌ایم و همواره در کنار یکدیگر؛ همچون دو برادر. نمی‌توان منکر بود که اختلاف نظرها همواره وجود داشته اند- و طبیعی هم هست- اما در تمام این 44 سال چیزی جز مهربانی و ادب و نزاکت و همراهی و همرازی از شما ندیدم. خاطرات شیرین 3 ماهی که در پاریس با یکدیگر بودیم به همراه استاد داریوش طلایی عزیزم و کنسرت‌های شهر پاریس مقر یونسکو و درهزاره حافظ کنسرت کانادا با استادان جلال ذوالفنون، کیخسرو پورناظری و اکبر مرادی و تکرار این کنسرت در لبنان را فراموش نمی‌کنم. خوب به یاد دارم که رهبر فلسطینی‌ها پشت صحنه در پایان کنسرت آمدند و گفتند «تأثیری که امشب شما روی مردم گذاشتید 50 سال مبارزه و حضور ما نتوانسته بود بگذارد» این دقیقاً جملات رهبر فلسطینی ‌ها و ولید جنبلاط در جشنواره لبنان بود. دف در دوران طلایی موسیقی معرفی شد اما شکوه و تأثیرعمیقی که «گل صد برگ»، «آتش در نیستان» و «صدای سخن عشق» بر مردم و موسیقی ما گذاشته انکارشدنی نیست و باید این را هم بگویم که همه این کارها منبع الهام من بوده‌اند. طی این 44 سالی که با هم بودیم، آن دو سال را که در دولت سرای دکتر نوری وزیری و همسر محترمشان مینو خانم در خدمت عمو خرابات «نعمت خراباتی»که منبع الهام تمام آن آثار ذکر شده بود، از یاد نمی‌برم. دراین خانه زیبا و دلنشین بود که به خاطر مهر و لطف دکتر و همسرشان با بزرگان موسیقی کشورم ملاقات کردم و خاطره دیدارشان را هیچ وقت از یاد نمی‌برم. افتخار همکاری با استادانی چون علی اصغر بهاری، جلیل شهناز و فرامرز پایور البته عزیزان را  پیش‌تر در میدان ارک و در رادیو ایران داشتم اما آن‌طور که از نزدیک نفس در نفس، با حضور شما، در آن خانه پر از مهر دکتر و همسرشان سپری کردیم، ساحت دیگری داشت و قابل قیاس با هیچ دوره دیگری نبود. دوستت دارم و می‌دانم دوستم داری، چراکه دل به دل راه دارد.3 هفته پیش در جزیره کیش همدیگر را دیدیم و بی‌اختیار همدیگر را در آغوش گرفتیم؛ دوستانی که این صحنه بی‌ریا و بی‌تکلف را نظاره گر بودند، می‌گفتند عاشق و معشوق هم چنین  همدیگر را بغل نمی‌کنند که شما کردید! دوست عزیز و نازنینم، هنرمند گرانقدر همراه و همرازم، شهرام ناظری عزیز، تولدت مبارک»