روزنامه آفتاب یزد
1397/11/29
وقتی جشنواره کف میکند!
اختتامیه سی و هفتمین دوره جشنواره فجر چندی پیش برگزار شد. به همین بهانه و این سوژه که امسال یک بخش تازه درباره پوشش بازیگران به جشنواره اضافه شده، چند خطی روی اعصاب شما عزیزان چهارنعل میتازیم بلکه حواستون بیشتر جمع بشه که دور و برتون چه خبره؛مجری: خب دیگه نوبتی هم باشه نوبت جدیدترین بخش جشنواره سی و هفتمه. بعضیا امشب هی به من میگفتن جوایز بازیگرای نقش اول و مکمل و از همون بالا پرت کن پایین که فوری بریم سر اصل مطلب. یعنی یه جوری این بخشه جذابه که واسه اجرای زودترش سیمرغای کارگردانی و بهترین فیلم، قبل اعلام من خودشون داشتن میپریدن سمت صاحباشون. دیگه پرحرفی نکنم. خانومها، آقایان این شما و این هم نامزدهای بخش "لباس نو"!
روی صفحه نمایش سالن، معرفی پنج کاندیدای "لباس نو" را میبینیم.
نامزد اول که بازیگر زن است یک پتوی بزمجهای را دور خود پیچانده و برای پوشاندن سر هم از یک روبالشی گورخری
بهره برده.
نامزد دوم که یکی از بازیگران مرد است همان پوشش نامزد اول را دارد منتها این دفعه پتو گورخری است و روبالشی بزمجهای.
نامزد سوم که از بازیگران دختر نوجوان است پوششی شبیه به پوشش دو نامزد قبل دارد با این فرق که هم در روبالشی و هم در پتو، گورخر و بزمجه کنار هم هستند. ضمنا در او هیچ مشقتی برای کنترل آن حجم از پوشش دیده نمیشود. البته این مسئولیت به گردن بادیگاردهای او افتاده که پوششهای همان بادیگاردها هم توسط بادیگاردهای دیگر نگه داشته میشوند!
چهارمین نامزد، پسری است که کمتر از ده سال سن دارد و در یکی از فیلمها نامزد همان نامزد سوم است! او هم لباسی کاملا شبیه به پوشش همان کاندیداهای قبلی دارد. تنها با این تفاوت که از پتو برای پوشش سر و از روبالشی برای پوشاندن باقی بدن استفاده کرده!
تا نوبت به معرفی پنجمین و آخرین کاندیدای این بخش میرسد تلویزیون، یک سوپر لانگ شات از صفحه نمایش سالن نشان میدهد. این نما به قدری لانگ است که کل سالن تبدیل به یک نقطه میشود. ظاهرا برای نشان دادن نفر پنجم، تنها راه حل این بوده که اگر محل برگزاری اختتامیه، برج میلاد در شمال غربی تهران باشد دوربین در ابتدای جاده ساوه کاشته شود که تقریبا همین اتفاق هم افتاده! با این وضع، نامزد پنجم تماما درهالهای از ابهام است!
بعد از آن سوپر لانگ شات، بلافاصله نمایی به شدت بسته از صورت مجری میبینیم که رنگش از سفید یخچالی به گوجهای تیره تغییر کرده! مجری پاکتی را که اسم برنده سیمرغ "لباس نو" در آن هست باز میکند.
مجری (با اعتماد به نفس مصنوعی): خب میدونم بدجوری نفس تو سینههاتون حبس شده ولی مگه من به این راحتیها میگم؟! سالی یه جشنواره داریم. اون یه جشنواره هم فقط واسه همین یه بخش داره تشکیل میشه. این یه بخشم فقط همین اسم برندهش مهمه. اون وقت من اسم برندهشو زِرتی بگم؟! بگم؟! بگم؟!
یکی از عوامل خودش را به مجری رسانده و بدون توجه به میکروفونی که به گوش او وصل است، میگوید: یعنی خاک تو سرت که اِنقد مسخرهای. جمعش کن دیگه تا جمعمون نکردن گاگول خان.
یکدفعه صداهای نامفهومی از جانب حضار میآید. مجری که رنگش از گوجهای تیره به قهوهای سوخته گراییده ادامه میدهد: داورا تصمیم گرفتن تو این بخش سه تا سیمرغ بدن. چون تعداد سیمرغا زیاده بذارین دیگه اسم نگم. سه سیمرغ بلورین بخش "لباس نو" ضمن تشکر از نامزد چهارم تعلق میگیرد به نامزد اول، دوم و سوم.
نور سالن گرفته میشود تا سه برنده روی سن بیایند. سیمرغها اهدا میشوند. هر سه برنده و اهداکنندگان سیمرغها پایین میروند. پروژکتورها دوباره روشن میشوند. اتفاق عجیبی میافتد. دو نفر روی سن هستند که یکی مجری است، یکی نامزد پنجم!!!
باز به همان سوپر لانگ شات بر میگردیم و فقط صداهای نامزد پنجم را که هنوز هم کلا درهالهای از ابهام است، میشنویم.
نامزد پنجم: واقعا هنر ما داره کجا میره؟ چه بلایی داره سر فرهنگمون میاد؟ دارن چی کار میکنن با هنر این مملکت؟ هیئت مثلا داوران چه جوری اون گونی سوراخی رو که دورم بستم ندیدن؟! چه جوری اون لنگ پارهای رو که پوشیده بودم ندیدن؟! کجا رفته اون جذابیت پایانهای باز؟!
پخش برنامه متوقف شده و تصاویر شکفتن خرزهره با آهنگ خاصی پخش میشود!
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
تشکر و حمایت از آقای ذوالنور!
خودروسازان از جیب مردم هزینه میکنند
بازگشت از«نقطه بیبازگشت» با کلید یکدلی
تفکیک وزارت صنعت از بازرگانی به صلاح نیست
وقتی جشنواره کف میکند!
حسینیه ارشاد به تاریخ خود پشت کرد
عصر جدید، یک کپی موفق از صدا و سیما
هشدار در باره بازار خودرو در اسفند ماه
چرا آیتالله جزایری به انگلیس سفر کرد؟
اروپا نایستد آمریکا زورگوتر میشود
« اچ آی وی » در دروازه غار نمیماند!
زیباکلام: اتفاقا باید استیضاح رئیس جمهور مطرح شود
قالیباف سخنان خود را اصلاح کند