روزنامه ابتکار
1397/11/29
گزارشی از بررسی کیفیت کار بازیگران در سیوهفتمین جشنواره تئاتر فجر رضا بهبودی: چرا نقدها را نمیخوانند؟!
سیدحسین رسولیسیوهفتمین جشنواره تئاتر فجر با انبوهی از آثار میزبان تماشاگران و اهالی تئاتر و رسانه است. حجم آثار این جشنواره آنقدر فراوان است که امکان ندارد تمام کارهای را تماشا کنید. جشنواره فیلم فجر هم اینگونه بود. از ظهر تا پاسی از شب جریان نمایش و پرسش و پاسخها ادامه داشت. البته امسال جشنواره تئاتر فجر به صورت مروری برگزار شده است و بیشتر آثار پیش از این در طول سال اجرا شدهاند. به نظر حدود 5 درصد نمایشها تولیدی هستند. به هر حال، کار بسیار مشکلی است تا عوامل نمایشی را که شش ماه پیش اجرایش تمام شده است دوباره دور یکدیگر جمع کرد و اجرای با کیفیت و شسته و رفتهای را روی صحنه برد.
بررسی شکل و شمایل بازی بازیگرها معمولا از دست اهالی رسانه در میرود. بیشتر رسانهها پیگیر کارگردانان و مدیران هستند. سردبیران و مدیران رسانهای هم پیگیر سلبریتیها و چهرههای مطرح هستند و هیچ بهایی به جوانان و کیفیت بالای آثار آنها نمیدهند. خبرنگاران و روزنامهنگاران را مجبور میکنند تا لشکری از نامهای سلبریتیها را ردیف کنند و از آنها مصاحبه بگیرند. زدوبندهایی هم در جریان است؛ مثلا گروههای سلبریتیمحور درآمد بسیار بالایی هم دارند و از روابط عمومیهای کاربلد هم بهره میبرند بنابراین تعداد فراوانی مصاحبه و یادداشت درباره آثار آنها وارد رسانهها میشود. روزنامهنگاران بیچاره هم مجبور هستند تا به سلبریتیها بچسبند. این کار باعث میشود که دیگر شاهد نقد و نظر درست و درمانی نباشیم. انبوهی از یادداشتها، نقدها و گفتوگوهای خنثی را میبینیم که مملو از تعریف و تمجید هستند.
کاهش شدید مطالعه کتاب و نقد در بین هنرمندان جوان تئاتر
رضا بهبودی، بازیگر کهنهکاری است که در آثار مهم تئاتری حضور داشته است. او درباره عدم مطالعه بازیگران جوان و نخواندن نقدها و نظرات به «ابتکار» میگوید: «یک جوان شاید حداقل 30 الی 40 سال کار کند. اگر قرار باشد این بازیگر به نقطهنظرات دیگران و نقدها بیتوجه باشد که هیچی نمیشود! چرا بازیگران و هنرمندان نقدها را نمیخوانند؟! آنها دلخوش به چهارتا لایک دوستانشان و واژگانی اینگونه هستند: «استاد، عالی بودی!» یا «استاد، صحنه را ترکوندی!» اینجور ادبیاتی در تئاتر ایران راه افتاده است! بازیگران جوان به طور مداوم کامنتهای سایت «تیوال» را میخوانند و خوشحال هم هستند. اگر اینگونه باشد که باید به آنها گفت: «زهی خیال باطل». متاسفانه وضعیت اینگونه شده است.» البته این بازیگر تئاتر و سینما تاکید میکند که کارهای تئاتر جشنواره به جز «پرومته- طاعون» شهاب آگاهی را ندیده است و در گذشته هم بیشتر اجرای کارهای خارجی را نگاه کرده است. بهبودی با ناراحتی میگوید: «میزان مطالعه در بین تئاتریها چه منتقدان و چه کارگردانان و بازیگران بسیار پایین آمده است.»
رضا بهبودی که در نمایشهایی مانند «در انتظار گودو» (علی اکبر علیزاد)، «شهرهای نامرئی»، «خرس» و «ماجرای مترانپاژ» (محمدحسن معجونی) بازی کرده است؛ درباره رسیدن به ادراک درست توسط بازیگر و مطالعه مداوم و داشتن تمرینات همیشگی میگوید: «اگر نمایشنامه جدیدی چاپ بشود، آن را میخوانم. به کتابفروشیها سر میزنم. در جریان مسائل هنری روز هم هستم. بازیگر نباید بگوید که من را به نقاشی و عکاسی چه کار؟ یا معماری و موسیقی به من چه مربوط؟ میدانید؟ برخی میگویند که من فقط بازیگر هستم! متاسفانه بازیگران دیگر تمرکز ندارند. اغلب بازیگران و گروه اجرایی پیش از نمایش، سرشان در گوشی همراه است. واتسآپ و تلگرام و اینستگرام را مداوم چک میکنند. اکثرا درگیر این چیزها هستند. «تمرکز» هم بسیار کلیدی است. نرمش و تمرین باید باشد. بازیگر باید از استرس روزمره و بدوبدو دور شود.» وی تاکید میکند: «انجام یوگا و ورزشهایی که تمرکز را افزایش میدهد برای بازیگران حیاتی است. یک بازیگر با رعایت دقیق تمرینات و داشتن مطالعه فراوان و چنین کارهایی باید روی صحنه برود و شاید یک اتفاق هنری تاثیرگذار هم بیفتد. در بهترین حالت اینگونه است که یک بازیگر مهارتی را بلد است و چهارتا دیالوگ میگوید، اشکی هم میریزد، گاهی هم میخندد و آخرش هم اجرا تمام میشود و میرود خانه. به قول معروف همه چیز اینگونه تمام میشود و پی کارش میرود. تماشاگر هم هیچ ارتباطی با اجرا نمیگیرد و تنها اطلاعاتی سطحی از قصه دستگیرش میشود.»
بازیگران کاربلد در برابر بازیگران دمدستی
اگر بخواهیم بازیگران را دستهبندی کنیم، با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم خواهیم کرد. اگر به شکل کاربردی بخوایم توضیحی ساده و معمولی بدهیم، اینگونه است که بازیگران به شش دسته: آماتور علاقهمند، حرفهای گرانقیمت، سلبریتی، دانشجوی جوان جویان نام، کهنهکار کاربلد سختگیر ولی همراه و در نهایت بازیگران دمدستی تقسیم میشوند. بازیگران آماتور علاقهمند آنهایی هستند که تک و توک در کارهای تئاتری حضور دارند. انگیزه چندانی هم برای ادامه تئاتر ندارند و تنها داشتن رزومه کوچکی برایشان کافی است. همین که بگویند در چند کار بودهاند برایشان کفایت میکند. حرفهای گرانقیمت آنهایی هستند که در سینما و تلویزیون هم مشهور شدهاند و دستمزدهای آنچنانی طلب میکنند. آنها در کارهای خاص بازی میکنند و معمولا باید گروه بزرگ و پولداری باشد. البته برخی از آنها هم به جوانان کاربلد احترام میگذارند و حتی تهیهکننده کار آنها میشوند. حتی گروهی از هنرمندان مطرح را هم روانه کار جوانان میکنند. سلبریتی هم آنهایی هستند که در فضای مجازی برو و بیایی دارند. برخی از آنها الکی معروف هستند و گروهی دیگر هم به شدت پولدار و اشرافیاند و هزارتا هم آشنا و دوست دارند. دانشجوی جوان جویای نام، گروه بزرگی از بازیگران تئاتر را تشکیل میدهند. بسیاری از آنها امید دارند تا به تئاترهای حرفهای برسند. نوید محمدزاده نمونه مهمی از این بازیگران است که حالا در سینما هم تبدیل به ستاره شده است. تئاترهای او هم مملو از تماشاگر است. کیفیت بسیار بالایی هم دارند. البته تعداد کمی از این بازیگران موفق میشوند که جای بررسی بسیار دارد. به نظر میرسد که دانشگاهها دیگر محیط خوبی برای پرورش بازیگران نیستند. بازیگران کهنهکار کاربلد سختگیر هم داریم. آنها معمولا در اجراهای مهم بازی میکنند. گاهی به جوانان هم احترام میگذارند و در آثارشان هستند و اگر کار خوبی به آنها پیشنهاد شود با دستمزد پایین هم بازی میکنند. سیامک صفری نمونه چنین بازیگری است. آنها به خوبی توجهات را به یک اجرای تئاتر جلب میکنند و کارشان را به خوبی بلد هستند. بازیگران دمدستی هم آنهایی هستند که دانش و تکنیک آنچنانی ندارند ولی دمدست هستند. در بیشتر کارها دیده میشوند. از سالنی به سالن دیگر میروند. در کار هر کارگردانی بازی میکنند. فقط باید اجرای عموم داشته باشد. تنها روی صحنه بودن برایشان مهم است. البته همین جا تاکید کنیم که این دستهبندی قطعا اشکالاتی دارد و تنها برای روشنشدن وضعیت بازیگران این کار را انجام دادیم. بنابراین همین جا باید اذعان کنیم که بدون شکلگیری گروههای حرفهای و پرکاری مانند گروه تئاتر «لیو»، کیفیت بازیگران تئاتر بسیار پایین میآید. تفاوت بازیگران بسیار زیاد شده است. مثلا بازیگرانی مانند محمدحسن معجونی کیفیت بسیار بالایی دارند و در عین حال بازیگران دیگری را میبینیم که در سالن اصلی تئاترشهر هم اجرا میروند ولی اجرای آنها خندهدار است! در سیوهفتمین جشنواره تئاتر فجر هم چندین کار را مانند «پدران»، «مرگ و پنگوئن»، «او»، «آرش» و... را تماشا کردیم. کیفیت بازیهای بازیگران به شدت متفاوت است. مثلا نمایش «آرش» به کارگردانی گلچهره دامغانی بسیار عجیب بود. بازیگران نشستند روی صندلی و مونولوگ گفتند! اما نمایش «مرگ و پنگوئن» بازیهای استانداردی داشت. آنها تلاش میکردند خود را در موقعیت استثنایی نمایش قرار بدهند و تماشاگر را به باور قصه و کاراکتر برسانند. حالا اینکه چقدر موفق بودهاند، بستگی به باور تماشاگر دارد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
گزارشی از بررسی کیفیت کار بازیگران در سیوهفتمین جشنواره تئاتر فجر
رضا بهبودی: چرا نقدها را نمیخوانند؟!
علیرضا صدقی
به بهانه یک تشییع
«ابتکار» از تلاش گروهی انگشتشمار برای عدم کفایت رئیسجمهوری گزارش میدهد
هزینههای بیهوده از خانه ملت
شورای شهر پایتخت به اظهارات شهردار اسبق تهران واکنش نشان داد
طلبکاران شهرداری پشت دیوار حاشای قالیباف
«ابتکار» از مولفههای وحدت و انسجام درونی گزارش میدهد
امروز، روز اقدام عملی است
گزارش « ابتکار» از حضور محمدجواد ظریف در پنجاه و پنجمین نشست امنیتی مونیخ
ایران نیاز به صبوری استراتژیک دارد
«ابتکار» اقدام بانک مرکزی در راستای بازگشت ارز حاصل از صادرات را بررسی میکند
مشوقها، مسکنهای موقتی؟!
امنیت غذایی، چالش پیش روی بشر
چگونه میتوان جهان را تا سال 2050 تغذیه کرد؟
ماجرای شایعه استعفای وزیر ارشاد مرور شد
سریال تکذیبها
رئیس مجلس شورای اسلامی:
دولت پاکستان پاسخگو باشد
پیکر پوران شریعترضوی پشت درهای بسته حسینیه ارشاد
سخنگوی قوه قضاییه:
حکم بانک سرمایهایها در حال انشاء است