برای اصلاح‌طلبان فردا دیر است!

اصلاح‌طلبان مجموعه‌ای متنوع از گرایش‌های سیاسی خواهان ایجاد تغییر و دگرگونی در چارچوب نظام حاکم را در برمی‌گیرند که مخرج مشترک همه آنها بر دو ستون استوار است. ستون نخست ایجاد فضای مناسب برای تثبیت انقلاب اسلامی و بافت نظام جمهوری اسلامی است. به گونه‌ای که ایده‌های موجود درانقلاب 57 که برخاسته از بطن خواسته‌ها و گرایش‌های گوناگون سیاسی بود در مخرج مشترک یک نظام دموکراتیک بازتاب پیدا کرده و در قالب نظام جمهوری اسلامی ایران آرامش یافته و نهادینه شود. به عبارت دیگر اصلاح‌طلبان انقلاب اسلامی را به عنوان انقلاب بزرگ ملت ایران با آرمان‌ها و ارزش‌های والا و با محوریت مفهوم آزادی دراین آرمان‌ها و ارزش‌های والا می‌نگرند وخواهان آن هستند که این ارزش‌های والا حول محور آزادی در یک ساختار و بافت حکومتی قانونمند و متکی به قانون اساسی آرامش پیدا کرده و با جهت گیری‌های نهادینه شده زمینه‌های رشد، پیشرفت و توسعه ملی را فراهم سازد. از طرف دیگر با توجه به تجربه دهه‌های اخیر وضع موجود را منطبق با این آرمان‌ها و ارزش‌ها نمی‌دانند و بر این باورند که تفاسیری که از قوانین موجود در قانون اساسی از منظرنظری و تعریف عملیاتی تا کنون صورت پذیرفته نتوانسته استمرار بخش آن ارزش‌ها و اصول و نهادینه شدن آنها در پیکره رفتارها و کنش‌های سیاسی ساختار حاکم باشد. فلذا باید با حفظ این ساختار از درون زمینه‌های اصلاح و تغییر را ایجاد کرد. در این راستا است که از دوم خرداد تا کنون شاهد حدود 3 دهه گذار اصلاح طلبان با تجارب بسیار هستیم که نشان می‌دهد با توجه به بافت موقعیتی ناشی از گسترش نارضایتی عمومی از یک سو و مقاومت و رودرویی بخشی از مسئولان در جهت ایجاد تغییر از سوی دیگر، اصلاح‌طلبان باید در مرحله نخست تعیین تکلیف جدی با خود داشته باشند. اینکه آیا می‌توانند این دو ارکان اساسی را حفظ کنند؟ به عبارت دیگر به اصول و ارزش‌های انقلاب اسلامی در بهمن 57 و آنچه ملت ایران در آن زمان می‌خواسته استوار بمانند؟ آیا مردمی که هم اکنون در جامعه وجود دارند به آن اصول و ارزش‌ها پایبند هستند و اگر پایبندند وضع موجود را مناسب و متناسب با آن اصول و ارزش‌ها ارزیابی می‌کنند؟ در همین حال بخش‌های مهمی از قدرت اجازه حضور برای انجام اصلاح پذیرا هستند؟ فلذا آیا خواهند توانست در حوزه دوم یعنی حوزه اقدام وکنش در چارچوب دستگاه‌های دولتی و حکومتی تغییری به وجود بیاورند؟ پاسخ به این پرسش‌‌ها اهمیت جدی دارد. اگر با ورود به نهادی مثل مجلس قرار بود تغییراتی ایجاد شود مجالسی چون مجلس ششم و مجلس فعلی این توانایی را داشتند که تغییرات را ایجاد کنند و هر کدام از آنها با غلظت متفاوت اصلاح طلبی غلیظ‌‌تر در مجلس ششم و رقیق‌تر در مجلس کنونی این امکان برای آنها فراهم می‌شد، اما شاهد آن هستیم که در همین مجلس و حتی مجلس ششم این توانایی در جهت ایجاد تغییر برای آنها حاصل نشد و محدوده حرکت در این محیط در جهت ایجاد اصلاح منطبق با تعریف آنها از ارزش‌ها و اصول انقلابی حتی متعهدانه به انقلاب 57 و تعریف آنها از آرمان‌‌های امام صورت نپذیرفت. از این رو اصلاح طلبان در انتخابات آینده با چالشی جدی مواجه خواهند بود. اینکه آیا باز اصلاح طلب بمانند و در چارچوب اصلاح طلبی خواهان حضور جدی در نهادهای قدرت برای ایجاد تغییر در بستر گفتمان حاکم باشند یا اینکه تلاش کنند به جای فشار از پایین و چانه زنی از بالا به فرهنگ پروری درپایین و پرسمان از بالا روی آورند و به جای جهت گیری‌های رفرمیستی به رویکردهای تحول‌خواهانه روی بیاورند. تمایز میان اصلاح‌طلبی و تحول‌خواهی در یک چیز است؛اینکه اصلاح طلبان تغییر را با تکیه بر جایگاه‌های قدرت در دستگاه‌های دولتی و ایجاد دگرگونی از بالا به پایین ممکن می‌دانند، چارچوب‌های قوانین حاکم را پذیرا هستند و در پی اصلاح آنها بر می‌آیند. این در حالی است که تحول‌خواهان چارچوب‌های قانونی و نظام حکومتی را پذیرا هستند،اما بر این باورند که نمی‌توان با دل بستن به دست گرفتن قدرت در چارچوب‌های رسمی و دولتی دست به اصلاح زد و از مردم در حوزه عقلانیت ابزاری بهره برد؛ بلکه باید با تکیه بر نیروهای اجتماعی و فرهنگ پروری از پایین و پرسمان از بالا به معنای نظام پرسشگری نقادانه و شجاعانه از ساختارهای حکومتی وعاملیت‌های موجود در آنها وارد عرصه تکیه بر نیروهای اجتماعی و اصلاح از پایین به بالا نه در یک حرکت انقلابی که در یک جهت گیری تحول‌خواهانه شد. اینجا است که تمایز میان«Revolution» به معنای انقلاب و «Evolution» به معنای تحول پیش می‌آید. در همین معنا «Revolution» به معنای انقلاب دگرگونی از پایین به بالا را با ایجاد یک حرکت خشونت بار و ساختارشکنانه کلان دنبال می‌کند در حالیکه «Evolutionist»ها به دنبال ایجاد تحولات بنیادین، گسترده، دور از خشونت و ایجاد دگرگونی‌هایی هستند که موجب کارآمدی ساختارها با تغییر بافتار و عاملیت‌ها در آن باشد. از این رو اصلاح‌طلبان به جای دل بستن به نزدیک شدن به ساختارهای حکومتی و دست گرفتن پست‌های دولتی باید از فشار از پایین و چانه زنی از بالا عبور کرده و به سمت فرهنگ پروری از پایین و پرسمان در بالا روی بیاورند وگرنه فردا بسیار دیر خواهد بود.
* آینده پژوه سیاسی و اجتماعی