کبوتران عاشقی که در راه خانه به خون تپیدند

شهروند| سه روز از حادثه تروریستی سیستان‌وبلوچستان می‌گذرد. حادثه تلخی که ‏باعث شهادت 27 نفر از پرسنل مرزبانی سپاه شد و تعداد دیگری را هم مجروح کرد. این ‏حادثه چهارشنبه شب در جاده خاش به زاهدان هنگامی رخ داد که اتوبوس حامل ‏نیروهای مرزبانی در مسیر بازگشت و تعویض شیفت بودند. عملیات انتحاری از سوی ‏گروه تکفیری«جیش العدل» صورت گرفت. علاوه برشهادت جمعی از نیروهای مرزبانی در ‏این حادثه تعدادی هم بشدت زخمی شدند که براساس اعلام روابط عمومی قرارگاه ‏قدس جنوب شرق نیروی زمینی سپاه تعدادی از آنها در بخش مراقبت ویژه بستری ‏هستند.  ‏
اما بیشتر شهیدان این حادثه تروریستی از اهالی استان اصفهان بودند. نیروهای لشکر14 ‏امام حسین(ع) اصفهان برای حراست از مرزهای شرقی به استان سیستان‌وبلوچستان اعزام ‏شده بودند؛ مثل حسنعلی ترکیان. پاسداری که پس از دو هفته در مسیر بازگشت ‏طعمه حمله ناجوانمردانه تروریست‌های تکفیری قرار گرفت و به شهادت رسید. آن‌چه ‏در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی «شهروند» با خواهرزاده این سپاهی شهید است:  ‏
  دایی شما چند‌سال داشت؟
حدود 44 سال. ‏


  شما چطور از این حادثه مطلع شدید؟
همان چهارشنبه شب از طریق تلویزیون متوجه این حادثه تروریستی شدیم. اما خب اصلا فکرش را ‏هم نمی‌کردیم که دایی حسن هم در همان اتوبوس است. چندبار با تلفن همراهش تماس گرفتیم، اما ‏فایده‌ای نداشت. تلفن بوق می‌خورد اما کسی پاسخگو نبود. کم‌کم نگرانی ما بیشتر شد. اما تا صبح ‏اطلاع درستی نداشتیم. هرکسی چیزی به ما می‌گفت، تا این‌که درنهایت پنجشنبه صبح به‌طور ‏قطعی شهادت دایی را متوجه شدیم.‏
  براساس اعلام سپاه پاسداران تعداد زیادی از شهدای این حادثه تروریستی اهل استان ‏اصفهان بودند.‏
تا جایی که من اطلاع دارم 23 نفر از این عزیزان اصفهانی هستند. البته نه شهر اصفهان، شهرستان‌های ‏مختلف. همه این افراد از لشکر 14 امام حسین سپاه به زاهدان اعزام شده بودند. تا جایی که ‏اطلاع دارم وظیفه حراست مرزها هم برعهده آنها بوده.‏
  شما هم اهل اصفهان هستید؟
بله. البته اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم اهل «درچه» هستیم. حدود 9 کیلومتر با اصفهان فاصله دارد.در ‏مسیر اصفهان به نجف‌آباد است. این شهر 7 محله دارد که ما اهل یکی از محله‌های آن هستیم. دایی ‏حسن هم اهل همان منطقه است.‏
  چند‌سال بود که در سپاه مشغول خدمت بودند؟
تقریبا 15 سالی می‌شد. بعد از پایان خدمت سربازی. دایی با دیپلم وارد سپاه شد  و به‌طور قراردادی ‏به سپاه رفت. بعد از 5‌سال به‌طور رسمی به سپاه پیوست. در این مدت هم توانست لیسانسش را ‏بگیرد. در  این چند‌سال اخیر هم که از طرف لشکر به نقاط مرزی اعزام می‌شد.‏
  شما آخرین بار کی او را دیدید؟
حدود 5 ماه پیش بود. او مدام در ماموریت بود، من هم مشغله کاری زیادی دارم، به همین دلیل ‏دیر به دیر همدیگر را می‌دیدیم.‏
  چند وقت بود که به استان سیستان‌وبلوچستان اعزام شده بود؟
حدود 2 سالی بود. در این مدت هم هربار یک ماه آن‌جا بود و چند روزی به خانه می‌آمد. البته در ‏این حادثه اخیر، آن طور که  از مادرم و سایر اقوام شنیدم 16 روز بود که به آن‌جا رفته بود و در مسیر ‏بازگشت این حادثه رخ داد. ‏
  یعنی آقای ترکیان در مسیر بازگشت به خانه بوده که این حادثه رخ داده است؟
بله همه آنها در مسیر بازگشت و تعویض شیفت قربانی این حمله تروریستی شدند. واقعا حادثه ‏تلخی است، کل خانواده عزادار شد. اصلا توقع چنین حادثه‌ای را نداشتیم، زن دایی‎ام خیلی بی‏تابی می‌کند، من که جرأت رودررو شدن با او را ندارم، در این مدت هم اصلا زن دایی را ندیدم اما ‏می دانم که حالش واقعا بد است. سایر اعضای خانواده هم حال و روز خوبی ندارند، واقعا حادثه ‏تلخی بود.‏
  مراسم تشییع جنازه کی برگزار می‌شود؟
پیکرها به اصفهان منتقل شدند، اما هنوز مراسم تشییع جنازه مانده است. براساس چیزی که از طرف ‏لشکر به ما اعلام شده فکر می‌کنم روز یکشنبه بعد از مراسم تشییع جنازه دایی را در همان ‏زادگاهش «درچه» دفن می‌کنیم. ‏