درباره رویکرد وزرای جدیدالورود

این روزها بطور عمده دو اتفاق مهم در اقتصاد کشور در حال وقوع است.اولی که همه آن را با گوشت/پوست / جانمان درک می‌کنیم گرانی و نوسانات قیمتی است.بطوریکه ممکن است قیمت یک پفک که با نهاده‌ها‌ی دامی تولیده شده است(!) صبح یک قیمت داشته باشد و شب یک قیمت.به عبارت ساده یک زمانی هنگام خرید ارز فروشنده قیمت‌ها‌ را چک می‌کرد اما حال فروشنده برای فروش یک دبه ماست سرشار از پالم(!) هم رجوع به فاکتور می‌کند و چه بسا با رابط هم تماس بگیرد تا مطمئن گردد قیمت‌ها‌ تغییر نکرده باشد.فلذا از این بابت گفتم گوشت /پوست/ جانمان، چرا که ضربه‌ها‌ی اقتصادی، زندگی روزمره طبقات مختلف اقتصادی جامعه را تحت تاثیر
قرار داده و چه بسا مختل کرده است.
البته آن طبقه‌ای که از رانت سرشار بهره می برد کماکان از گزند تکانه های اقتصادی در امان است.ضمن آنکه از یاد نبریم همه را نباید با یک چوب راند، هستند اقشاری که تولید کننده- سرمایه‌دار هستند و کماکان از لحاظ اقتصادی پاک بوده و ترجیح داده اند مانند برخی از هم کیشان خود، جلای وطن نکنند و همچنان داشته های خود را در خدمت ترقی کشور قرار دهند.لیکن من حیث المجموع اوضاع معیشتی مردم خوب نیست و برای عده ای، دیگر سفره ای
نیست که نق بزنیم چرا کمرنگ و خلوت شده است.


حتما از شما هم این روزها کم تقاضای قرض و کمک مالی نشده است.خانواده ای که روزگاری به اصطلاح دست اش به دهانش می رسید و محتاج کسی نبود امروز مجبور است به اقوام و دوستان برای صد هزارتومان رو بزند.چرا؟
زیرا فرزندی که به تازگی ازدواج کرده از کار بیکار شده است، حقوق بازنشستگی به موقع واریز نشده، وسایل خانه خراب شده و نیازمند تعمیر است وقص علیهذا .
اما اتفاق دوم کمی تا قسمتی زیر پوستی است.آن اتفاق هم این است؛ تغییر در رویکرد برخی وزارتخانه های اقتصادی دولت از جمله اقتصاد و شهرسازی همراه با تغییر وزرای آنان.دژپسند وزیر اقتصاد روحانی چند روز پیش نسخه‌ای جدید برای دور زدن تحریم‌ها ارائه داده بود. اسلامی وزیر راه وشهر سازی نیز چند روز قبل اظهار کرده بود : « دولت‌ها همواره وقتی می‌خواهند کار بزرگی را سریع انجام دهند، از ظرفیت مهندسی نیروی مسلح‌شان به‌عنوان پتانسیل استفاده می‌کنند. طبق قانون اساسی و طبق ضوابط قانون‌های دائمی ما، تکلیف نیروهای مسلح است که به مدد دولت بیاید و همه دولت‌ها از این ظرفیت استفاده کرده‌اند.»
اگر این دو اتفاق را در کنار هم قرار دهیم با توجه به فضای موجود می توانیم به یک نتیجه برسیم.دولت حسن روحانی از آنجا که امید خود را به برجام و ایضا اروپا از دست داده نگاه خود را در امور اقتصادی تغییر داده است و به نوعی بیش از گذشته چشم به دستان نیروهای خاص در داخل دارد. به نظر می رسد رفتن آخوندی و کرباسیان نیز این تغییر رویکرد را تسهیل کرده است. این دو علی الخصوص وزیر مسکن وشهرسازی سابق، دیدگاه / ایدئولوژی را داشتند که حاضر نبودند به هیچ قیمتی آن را کنار بگذارند.اما این موضوع در مورد وزرای جدید صدق نمی کند و مشخص است که اهل انعطاف
هستند.
حال پرسشی که می‌تواند مطرح باشد این است؛آیا با توجه به این تغییر رویکرد محسوس ،وضعیت اقتصادی / معیشتی مردم متحول می شود؟برای پاسخ به این سوال باید به چند سال قبل بازگردیم.سال 1384. محمود احمدی نژاد که آمد به نوعی همین نگاه را داشت و همزمان با قدرت گرفتن او، این نیروها نیز بیشتر و راحت تر وارد اقتصاد کشور شدند.البته نباید تصور شود در دولت قبل از دولت او، نیروهای خاص ظهور و بروز نداشتند؛خیر.بلکه در دولت مدعی مهرورزی ، این حضور شدت بیشتری گرفت و واگذاری های عمده ای رخ داد.
به هرحال کارنامه این دولت پس از گذشت بیش از
6 سال از پایان عمر آن، پیش روی همگان است.به طوری که با یک سرچ ساده می توان فهمید حتی اقتصادانان اصولگرا نیز نگاه مثبتی به این کارنامه ندارند و بخشی از معضلاتی که اکنون دولت روحانی با آن درگیراست مولود سوء مدیریت دولت احمدی نژاد می باشد.دیروز نتایج یک پژوهش رسانه ای (خبرآنلاین ) نشان می داد چرا دولت مدعی مهرورزی ثروتمند ترین دولت جمهوری اسلامی بوده است.بر اساس این پژوهش دولت احمدی نژاد نیمی از کل درآمد حاصل از فروش نفت در 40 سال گذشته را کسب کرده اما نتوانسته با آن اقدام مفید و درخوری انجام دهد. در حقیقت یک فرصت سوزی آشکار در این دولت رخ داده است.چه بسا اگر با این درآمدهای افسانه ای یک سرمایه گذاری مطمئنی صورت می گرفت اکنون که کشور در تنگناهای اقتصادی قرار دارد می توانست منبع درآمدی داشته باشد.
پس شاید به سادگی بتوان نتیجه گرفت تزی که برخی وزرای جدیدالورود اقتصادی روحانی از آن دم
می زنند قبلا یک بار امتحان شده است.ضمن آنکه آن زمان که این تز پیاده شد کشور تحت چنین فشارهایی نبود و دولت اصلاحات با نوع سیاست خارجی خود، تهران را از زیر ضرب دول اروپایی بیرون
برده بود.
من هم مثل هر وطن دوستی خواستار نگاه به درون برای حل مشکلات هستم اما « چگونه» ؟ اگر ساختارهای اقتصادی کشور سالم بود و بخش خصوصی واقعی و پویایی داشتیم چرا که نه.لیکن اینکه بخواهیم راه رفته دیگران را مجددا طی کنیم به جز آنکه دیدگاه جامعه را به توانایی‌ها/ پتانسیل داخل مخدوش می‌کنیم آورده بهتری نخواهیم داشت.سپس آن می شود که عده ای تصور
می کنند باید از خارج مدیر وارد کنیم تا بیاید مشکلات ما را مرتفع کند .
جوهر کلام این وجیزه روشن است؛هرکس باید جای خود قرار گیرد. خدمات نیروهای مورد اشاره در حوزه تخصصی خود برکسی پوشیده و پنهان نیست و جای تقدیر هم دارد اما لازم است نیروها وارد موضوعاتی نشوند که در تعارض با ذات وجودی شان است.از این رو به نظر می‌رسد شایسته است رئیس جمهور روحانی مراقب رویکرد وزرای جدید خود باشد.به اندازه کافی این دولت جزیره‌ای عمل
کرده است.