اندر حکایت مصايب رسانه

مدت ها پیش که روزنامه نگاری می‌خواندم، استادی داشتیم که حقوق مطبوعات تدریس می‌کرد. او هر جلسه ابتدا با مثال و نمونه های موردی از تخلفاتی که می توانست از سوی رسانه‌ها صورت گیرد، در کلاس درس مطرح و نمونه شکایت‌ها مورد بررسی قرار می گرفت. در تمام جلسات کلاس رعایت حقوق و جایگاه رسانه‌ها مورد تاکید بود و در واقع می آموختیم که اگر یک رسانه هر روز در پی طرح کردن هزاران «آیا» و«چرا» و«چگونه» باشدها و نبایدها نباشد و اگر نتواند برای رسیدن به حقیقت فرضیه سازی کند، دیگر رسانه نیست.
به یاد دارم که استادمان برای آنکه شاگردانش را متوجه اهمیت وجود رسانه ها و رسالت کار روزنامه‌نگاری کند از قهرمان فیلم ها برای‌مان یاد می‌کرد؛ اینکه در تمام فیلم ها قهرمان قصه یا کارگاه پلیس است که به دنبال کشف جنایتی هولناک در پرونده ای است یا وکیلی که خود را به آب و آتش خواهد زد برای دفاع از بی‌گناهی یا حکایت قاضی عادلی که تمام هم و غمش صدور رای به عدالت است.اما در کناراین قهرمان‌های قصه فیلم‌ها، استاد از حرفه روزنامه نگارو خبرنگار نیز به عنوان قهرمان یاد می کرد. روزنامه نگار یا خبرنگاری که در همان فیلم می توانست در کنار کارگاه پلیس ، وکیل و قاضی قرار گرفته و به روند مسیر برای احقاق حق کمک کند. ما با صحبت های استاد تصویر روزنامه‌نگاری را در ذهن نقش می بستیم که با طرح پرسش های پی در پی و فرضیه ساختن و طرح هزاران شک و یقین که شاید برای برخی بسیار کلافه کننده باشد، تلاش می کرد كه به کشف حقیقت و رازهای پشت پرده دست پیدا کند و این تصویر چه خوب دنیای رسانه ها را می ساخت. درواقع حق و رسالت یک رسانه به عنوان قهرمان قصه ها اگر چیزی بیش از این نباشد کمترهم نیست و اگر رسانه رکن چهارم دموکراسی است نباید از آن خورده گرفت و باید پذیرفت که شیوه کار این قهرمان محبوب همین است.
چند روزی است که حکم پنج سال زندان برای یکی از همین اصحاب رسانه کشور به جرم افشاي پرونده ای که بعد ها به نام املاک نجومی مشهور شد، صادر شده است.بله، حکمی برای یاشارسلطانی، مدیر مسئول سایت معماری نیوز و اسکان نیوز که هر دو رسانه‌های تخصصی در رابطه با اخبار و اطلاع‌رسانی تخصصی معماری و شهرسازی و به طور کل مسائل تخصصی شهری هستند.اما همه این پنج سال برای افشای املاک نجومی نیست بلکه یک سال آن مربوط به شکایت سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور در زمان ریاست ريیسی اصلاح طلب است که متاسفانه در پی سوءتفاهمی این شکایت صورت گرفت.
ماجرا خیلی ساده است، نامه ای که بعدها گفتند از اساس جعلی بوده برای اولین بار از سوی یکی از سایت هایی که در رابطه با اخبار ساخت و ساز فعالیت می کند، منتشر می شود و سلطانی نیز آن را از روی همان سایت منتشر کننده اولیه برداشت کرده و منتشر می‌کند.


ريیس شورای ششم سازمان نظام مهندسی ساختمان ازکارشناس حقوقی شورای مرکزی می‌خواهد که پیگیری نامه صادره شود، اما سایتی که ابتدا نامه را منتشر کرده بود به سرعت نامه منتشر شده روی سایت خویش راحذف می کند و انتشار دهنده اولیه نامه، به خطا یاشارسلطانی معرفی می شود. بعدها ريیس وقت شورای مرکزی دستور رضایت و پس گرفتن شکایت را به کارشناس حقوقی شورا می دهد اما آن قدر امروز و فردا و به قول معروف دست دست شد که ريیس وقت تغییر کرده و ريیس دیگری در شورای مرکزی بر صندلی سازمان نظام مهندسی ساختمان تکیه می زند.
آنچه ريیس شورای مرکزی کنونی برای تصمیم‌گیری در رابطه با طرح شکایت از یاشار سلطانی گرفت، چون ريیس وقت شورای ششم در پي پس گرفتن شکایت و دادن رضایت بود اما در دوره جدید، کارشناس حقوقی شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی موضوع دیگری را برای سلطانی مطرح می کند؛ مبنی بر اینکه یاشارسلطانی تعهد کتبی دهد که هیچگاه گزارش و خبری علیه سازمان نظام مهندسی ساختمان و به‌خصوص اعضاي شورای مرکزی در هیچ دوره و زمانی ندهد.با طرح این شرط که شرطی عجیب بود و با اهداف و حقیقت وجودی هیچ رسانه ای هیچگاه در یک راستا نبوده و جورهم نمی‌شود زیرا تفاوتی بسیار زیاد میان یک رسانه مستقل با سایت روابط عمومی ادارات که به طور دايم در حال تعریف و تمجید از مدیران‌شان هستند وجود دارد، موجب می شود این درخواست نابجای کارشناس حقوقی شورای مرکزی از سوی یاشار سلطانی رد شود.
حال با توجه به سوءتفاهمی ساده در درج یک خبر که انتشار دهنده اولیه نیز سلطانی نبوده،چه خوب است مدیران سازمان نظام مهندسی که شعار اصلاحات و شفافیت سرمی دهند با صرف نظر از این شکایت و پس گرفتن آن نشان دهند که هم راستای جناح مخالف خود نیستند و هم به رسالت حقیقی رسانه ها باور دارند .باید به یاد داشت اگر رسانه در مسیر صحیح خود قرار گیرد، به خوبی می‌تواند در کنار دستگاه عدل، کمک رسان خواسته ها و نیاز‌های مردم باشد و این رسالتی بزرگ در کنار همه مصايب آن است.