حمایت خانواده از بیمار مبتلا به سرطان

سال هاست که پزشکان و روانشناسان بر این باوراند که در کنار درمان‌های مختلفی همچون درمان ید رادیواکتیو و شیمی درمانی و ... حمایت های عاطفی و روانی از جانب خانواده ها و نزدیکان و جامعه ، کمک شایانی در روند بهبودی بیماران مبتلا به سرطان دارد . بیماران در کنار تحمل سختی های بیماری و مراحل درمان ، تحت استرس ها و اضطراب ها و تنش های عاطفی و روحی فراوانی نیز قرار دارند ، یکی از مهم‌ترین وظایف خانواده و اطرافیان و سایر افراد جامعه که به نحوی با این بیماران برخورد دارند ، حمایت روانی است. منظور از حمایت علاوه بر پشتیبانی مالی و خدمات درمانی ، حمایت عاطفی و روانی است که در کنار خط اول درمانی به یاری بیماران می آید و موجب سرعت بخشیدن به روند درمان و بهبودی می شود .اهمیت حمایت روانی به اندازه ای است که در برخی از کشورها ، سلامت روانی و عاطفی به عنوان علايم حیاتی ششم در کنار سایر علايم حیاتی همچون نبض ، دمای بدن ، فشار خون و ... قرار داده شده و طبق استانداردی که برای آن معین شده ارزیابی می‌شود.از زمان آگاهی نسبت به بیماری و انتظار برای شروع و طی کردن مراحل مختلف درمان و معالجه ، بستری شدن در بیمارستان ، ترخیص و مراقبت‌های بعد از خروج از بیمارستان ، تلاش برای زنده ماندن و زندگی کردن و ... در تمامی این مراحل بیمار در بحرانی ترین شرایط عاطفی و روحی قرار می‌گیرد و گاهی اوقات چنان سطح آسیب پذیری بیمار افزایش می یابد که بیمار گرفتار برخی از بیماری های روحی-روانی همچون اضطراب، افسردگی می شود . روانپزشکان و روانشناسان برای یاری رساندن به بیماران اقدامات لازم را انجام می دهند و حتی رشته های تحصلی جدیدی با نام پایکوآنکولوژی و روانپزشکی مشاوره پایه گذاری شده اند ، در کنار تمامی این موارد ، نقش خانواده ها از همیشه پررنگ تر می‌شود. خانواده ها با توجه به توانایی های عاطفی درون‌شان ، رفتارها و بازخوردهای خاصی را بروز می دهند. خانواده‌هایی که ارتباط موثر مناسبی میان اعضایش برقرار است در کمک رسانی به بیمار خود می توانند موفق تر و بهتر عمل كنند . حمایت خانواده در بالا رفتن سطح کیفیت زندگی و پیشرفت در روند درمان و بهبودی سریع تر بیماری و افزایش امید به زندگی در بیمارنقش بسزایی دارد . تحقیقات و داده‌های یافت شده به خوبی نشان می دهند که میان حمایت عاطفی و دلگرمی خانواده و سیر بهبودی بیماری رابطه ای مستقیم برقرار است ، به اين معنا که هر چه حمایت خانواده بیشتر و مثبت تر باشد، روند بهبودی نیز سریع تر خواهد بود و بیمارانی که از این حمایت ها برخوردار بوده اند، نسبت به سایر بیماران روند درمانی و عوارض های بیماری با روحیه ای مثبت تر ، واکنش بهتری داشته‌اند. علاوه بر خانواده وجود دوستان خوب نیز بسیار مفید و کمک کننده است . مراقبت از بیماران تنها مربوط به زمان درمان بیمار نيست بلکه این مراقبت‌ها درطول درمان و بعد از درمان به علت تغییر نیازهای بیمار ادامه می یابد و وظیفه مراقب بسیار زیاد و مهم است . امروزه لازم نیست بیمار تمام مدت درمان را در بیمارستان بماند و می تواند ادامه روند درمان را در منزل ادامه دهد ، در این زمان خانواده ها نقش مراقب را بر عهده می‌گیرند . فردی که به عنوان مراقب بیمار مسئولیت پذیرفته است، همانند شاهراهی برای زندگی بیمار است و در کنار آمدن بیمار با بیماری و شرایط جدیدی که برایش پیش آمده تاثیرات مثبت و گاهی منفی دارد . هرچه این مراقب آموزش و آگاهی های لازم را دریافت كرده باشد بهتر می تواند به بیمار کمک و حمایت كند . خانواده‌هایی که در این زمینه اطلاعات کافی ندارند، می توانند از پزشکان معالج و پرستاران راهنمایی‌های لازم را دریافت كنند و در صورت لزوم می توانند از افراد دوره‌دیده کمک بخواهند .شخصی که وظیفه مراقبت از بیمار را بر عهده گرفته را می تواند در ردیف بخشی از تیم درمانی قرار داد . از وظایفی که مراقب بیمار بر عهده می گیرد، می توان به دادن داروها به بیمار ، توجه به عوارض جانبی بیماری و ثبت و گزارش آن‌ها به تیم درمانی ، انجام درست تجویزهای پزشک و اطلاع از زمان تست ها وآزمایشات و جواب آن‌هاست ، مراقب باید اطلاعات لازم درخصوص بیمار و بیماری را از پزشک دریافت كند و افراد تیم درمانی و راه‌های برقراری با آن‌ها را برای مواقع ضروری بداند ، با شرایط اورژانسی آشنایی داشته باشد تا بتواند به موقع به بیمار کمک كند؛ همانند زمانی که تعداد گلبول های سفید خون بیمار کاهش می یابد و از نشانه های آن تب است. یکی از مناسب ترین حمایت ها را شاید بتوان مربوط به زمانی که قصد کمک‌رسانی در انجام فعالیت های روزانه به بیما ر را داریم دانست ، به دلیل تغییر كردن شرایط بیمار، بهترین اقدام این است که به جای استفاده از روش های قبل به دنبال یافتن روش های خلاقانه ترو منعطف تر باشیم . هرگز فراموش نکینم از به کار بردن این جمله ها که «تو شجاع یا قوی هستی»خودداری كنيم زیرا این سخنان بیمار را مجبور می کند که در نقش و قالب یک فرد قوی ظاهر شود درحالی که گاهی نیاز به بیان و بروز احساسات و حتی گریه کردن دارد و این خود موجب تحمیل فشار مضاعف بر بیمار می شود . درمواردی که نمی‌دانیم چگونه می توانیم به بیمار کمک كنيم، بهتر است از خود او سوال کنیم که چگونه می‌توانیم به وی یاری رسانیم و به چه چیزی احتیاج دارد . با دوستان صمیمی و نزدیک برای سر زدن و تماس گرفتن با بیمار هماهنگ کنیم ، در مواردی که فرد بیمار صاحب فرزند است، مراقبت از فرزندان کوچک و در انجام برخی وظایف خانه و کار به وی یاری رسانیم ، برای دوره ها و جلسات درمانی ، بیمار را همراهی كنيم و تا آنجا که می توانیم، در کنارشان بمانیم ، یادمان باشد که با بیمار همانند یک فردی سالم وعادی رفتار کنیم و درمورد سرطان زیاد سوال پیچش نکنیم و بیشتر درمورد موضوعات مختلف دیگر و مورد علاقه اش صحبت کنیم . اگر بیمار در کمک گرفتن برای انجام برخی از فعالیت هایش از خانواده و دوستان تعارف می کند و معذب است ، به او این اطمینان را بدهیم که بدون توقع و انتظار درکنارش باقی خواهیم ماند و وجود او برای‌مان بسیار با اهمیت است . فقط به گفتن اینکه اگه کاری داشتی به من بگو اتکا و بسنده نکنیم . در برنامه ریزی فعالیت هایی که به بیمار نیز مرتبط است، حتما از بیمار نیز نظر خواهی کنیم و او را نیز شریک كنيم و بدون هماهنگی با بیمار اقدامی نکنیم .یادمان باشد کمک و حمایت باید تا اندازه ای باشد که در فرد بیمار احساس ضعف و ناتوانی از انجام کارهای روزمره ایجاد نکند.مراقبت و حمایت از بیمار به چند دسته تقسیم می شود ، اولین قدم مراقبت جسمانی است . فرد بیمار بسته به نوع بیماری و تجویز پزشک ممکن است نیاز به تغییر برنامه غذایی ، ورزش های خاص ، مکمل ها و غذاهای تقویتی و غیره داشته باشد و در این مرحله برای آگاهی و به دست آوردن اطلاعات کافی می توانید همان طور که در بالا به آن اشاره شد این اطلاعات را از پزشک ، پرستاران ، بیمارستان ، شرکت در گروه های حمایتی بیمار و خانواده ومطالعه به دست آورید . با داشتن این آگاهی می توانید برای بالا بردن سطح مراقبت از بیمار یک برنامه ریزی مناسب داشته باشید . دومین مرحله علاوه بر مراقبت از جسم ، مراقبت از روح بیمار بوده که بسیار آسیب پذیر شده است. در مراحل بیماری ، بیمار دچار ناامیدی می شود و افکار مزاحم و آزار دهنده و ناامید‌کننده به سراغ وی می آید ، با تقویت روحیه بیمار می توان به وی در پشت سر گذاشتن و تحمل بیماری و افزایش سطح روحیه و نشاط کمک كرد . می‌توان در این مرحله با استفاده از چند روش ساده مانند آرام كردن خانه و محل زندگی ، تلقینات مثبت و امید دادن ، همراهی و انجام ورزش هایی که مناسب حال بیمار است ، از بیکاری تا جایی که توان بیمار این اجازه را می دهد ممانعت كرد، زیرا بیکار ماندن و انجام ندادن فعالیت موجب صدمه به روحیه بیمار می‌شود ، برگزار کردن و رفتن به مهماني نیز موجب افزایش روحیه بیمار می شود اما باید توجه داشت انجام بیشتر از حد این عمل موجب خستگی بیمار خواهد شد و نباید از صبح تا شب با رفت و آمدهای اضافی بیمار را خسته کرد ، گاهی نیز نیاز به انجام دادن فعالیت خاصی نیست، همین که به صحبت های بیمار با صبوری گوش دهید بیمار آرام خواهد شد .