شرحی که به یک کتاب می‌ارزید!

سخنان چند روز پیش وزیر نفت آقای زنگنه در کنفرانس خبری اش به مناسبت چهل سالگی انقلاب، به قول قُدما: «شرحی است که به یک کتاب می‌ارزد.» ایشان در گفت‌وشنودشان با خبرنگاران از بدقولی مسئولین عراق تا ناز و کرشمه کشورهایی مثل ایتالیا و یونان که با وجود معافیت حاضر به خرید نفت از ما نیستند، گلایه کرد. سخنان وزیر نفت، شرح کوتاهی بود از حال و هوای روابط پُر فراز و فرود و ناثبات میان کشورها در عرصه بین الملل. با این همه اما، اگر با دیده ریزبین تر بنگریم، در روابط بین الملل همه این دگرگونی‌ها در رفتار و کردار کشورها، امری طبیعی و حتی پیش پا افتاده است وجای گلایه نیست! کشورهایی که تا دیروز در صف خرید نفت ایران از سر و کول هم بالا می‌رفتند، امروز اما یا نفت نمی‌خرند یا اگر هم پایِ معامله بیایند و نفتی بخرند، برای پول سُلفیدن هزارجور شامورتی بازی درمی‌آورند. سبب این رفتار سراپا دیگرگونه خریداران نفت را تنها و تنها باید در منافع ملی آنها جُست. در رابطه میان دولت-ملت‌ها‌ مفاهیمی مثل: فداکاری، قدرشناسی، برادری و حتی دوستی کارکرد چندانی جز در ادبیات دیپلماتیک ندارد و آنچه چراغ راه کشورها است، منافع و سودآوری‌ها‌ی فوری و درازمدت آنها است. اگر کشورها با یکدیگر رابطه اقتصادی برقرار می‌کنند، نه به دلیل دوستی که به این سبب است که در بُرشی از زمان منافع‌شان در گروِ پیوند اقتصادی با کشور هدف قرار دارد. کشورهایی مثل چین و روسیه و... اگر امروز با ما بر سر مهر هستند، نه عاشق مردم ما هستند و نه به اصطلاح «خورده‌بُرده‌ای» از ما دارند. آنها در جز به جز استراتژی اقتصادی و سیاسی‌شان، منافع ملی‌شان را درنظر دارند و اگر بوی ضرر را از هزار فرسخی به مشام بکشند، آنی در تغییر رفتار و چرخیدن به سوی رقبای ما تردید وتزلزلی از خود نشان نمی‌دهند. آنچنان که در طول تمامی این سال‌ها‌ این نکته را به اثبات رسانده‌اند و در کمتر از چند ساعت، مارآسا پوست‌انداخته‌اند! اگر امروز گلایه‌ای هست، به برخی مسئولین سیاست خارجی ما و مدیران اقتصادی ما بازمی‌گردد که نصیحت‌ها‌ی دلسوزان کشور، روزنامه‌نگاران واهالی فن را در این سال‌ها‌ پُشت گوش‌انداختند و...

... به جای رونق بخشیدن به اقتصاد غیرنفتی و پر و بال دادن به کار آفرینان و شکار سرمایه گذاران خارجی و زنده کردن کارخانه‌ها‌ و کارگاه‌ها‌، به چاه نفت دلخوش کردند. در شرایطی که سال‌ها‌ است متخصصین حوزه نفت از کاسته شدن نقش استراتژیک و اقتصادی نفت با انرژی‌ها‌ی جایگزین وکشف منابع جدید نفت و. .. دم می‌زندند اما، مسئولین ما متاسفانه با سهل انگاری‌ها‌ی خود دو دستی به چاه‌ها‌ی نفت چسبیدند و شرایط را به وضع بسیار پیچیده امروز کشانده‌اند که صنعتی که روزی سلاح استراتژیک ایران در برابر کشورهای دیگر بود، با کم کارکرد شدنش،حالا نه قاتل نان که بلای جان اقتصاد ما شده است! در چنین شرایطی، برای گذر از شرایط دشوار این روزها، چاره‌ای نداریم تا به برخی اصلاحات در ساختمان سیاست خارجی مان دست بزنیم. امروز نیاز بنیادین کشور ما ترمیم دوباره روابط با کشورهای تاثیرگذار در اقتصاد جهان و منطقه
است. دوری گزیدن از شعار و آویختن به
حبل المتین منافع ملی در روابط خارجی تنها را برون رفت از شرایط دشوار کنونی است. دست نیاز دراز کردن به سوی جوانان کاربلد، متخصصین امر سیاست خارجی و اقتصاددانان، می‌تواند تا حدودی ما را از اوضاع فعلی دور کند. هر چند که نوشداروی اصلی درد امروز جامعه ما، ریشه سوز کردن ناکاربلدی‌ها و فسادها و اصلاح ساختاری مدیریت کشور است. تا مادامی که اصلاح برخی روندها در حوزه سیاست خارجی و اداری ما جدی گرفته نشود، متاسفانه اقرار باید کرد که اقتصاد ما از دایره آسیب و خسارت‌های بزرگ خارج نخواهد شد و پُل اقتصاد ما همیشه آن ورِ آب خواهد بود!