شاه رفت ولي زندگي شاهانه ادامه دارد

اشرافي‌گري و مستضعفان، كاخ‌نشيان و كوخ نشينانان، بالاي شهر و پايين‌شهر و ... همه از واژگان متناقضي است كه سال‌ها در گوش مردم زمزمه شده و نمادي براي تمايز اين نظام و رژيم‌قبلي بود ولي به نظر اين روزها تمام سرپوش‌هايي كه روي هم‌سان بودن عملكرد برخي مسئولان با شخصيت‌هاي رژيم قبل گذاشتند ناكارآمد شده‌است و مسئولان يكديگر را به شاه بودن و شاهانه زندگي كردن متهم مي‌كنند! البته اين رويه چندان نيز دور از ذهن نبود زيرا مردم چشم و گوش دارند و مي‌بينند و مي‌شنوند كه در جامعه چه مي‌گذرد اما اينكه مسئولان يكديگر را با القابي مانند غرب‌زده و شاه صدا مي‌كنند، افكار را درگير مي‌كند كه مگر اين افراد در بطن نظام در بالاترين مناصب مشغول فعاليت نيستند پس چرا بايد اين وضعيت باشد؟! نمونه بارز و علني آن به موضوع حمله عزت‌ا...‌ضرغامي، رييس پيشين صداوسيما به حسن‌روحاني در جلسه شوراي عالي فضاي مجازي بازمي‌گردد. زماني كه مشاجره لفظي ميان اين دو شخصيت به درگيري كشيده مي‌شود و رييس دولت، عضو شوراي عالي فضاي‌مجازي را از جلسه اخراج مي‌كند و ضرغامي نيز با تمرد از دستور رييس جلسه فرياد مي‌كشد ما شاه را بيرون نكرديم كه اين رفتارها را شاهد باشيم!
اعتراض به زندگي‌شاهانه
حال در ادامه اين رويه و برچسب‌هاي شاهانه! روز گذشته در مجلس شوراي اسلامي نيز سیدناصر موسوی لارگانی در نشست علنی ديروز (سه‌شنبه، 16 بهمن) مجلس شورای اسلامی، در نطق میان دستور خود گفت: باوجود تمام دستاوردهای بی‌نظیر و گسترده انقلاب اسلامی که مجالی برای بیان آن‌ها نیست، بسیاری از موضوعاتی که این روزها در کشور اتفاق می‌افتد، زیبنده انقلاب اسلامی نیست. وی با بیان اینکه برخی مسئولان، اصل انقلابی خود را فراموش کرده‌اند، ادامه داد: فرهنگ خدمت‌رسانی در برخی مسئولان بسیجی‌وار نیست؛ تدابیر لیبرالی دولت باعث شده که طی پنج سال اخیر سفره خانواده‌ها روز به روز کوچک‌تر شده و تورم افسارگسیخته کمر مردم را بشکند. عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: امید دولت اعتدال به گره‌گشایی‌های برجام و حتی دل بستن به وعده‌های اروپایی‌ها در خصوص برجام بدون کدخدا هم باعث شد دولت به جای کار جدی، فقط تماشاگر این فاجعه اقتصادی باشد. موسوی لارگانی گفت: قرار بود برجام چرخ زندگی مردم را هم‌راستا با چرخ سانتریفیوژها به حرکت درآورد؛ یعنی نتایج اقتصادی داشته باشد ولی متاسفانه مسئولان ما امروز در تریبون‌های رسمی می‌گویند که هدف برجام اقتصادی نبوده است.این نماینده مردم در مجلس دهم افزود: این اظهارات موجب می‌شود که اعتماد مردم سلب شده و هر روز بیشتر از مسئولان فاصله بگیرند. وی خطاب به وزیر امور خارجه تصریح کرد: آقای ظریف بیایید با مردم رو راست باشیم؛ چالش‌های پیش روی کشور در حوزه تبادلات مالی متوجه تحریم‌های ثانویه آمریکا است و نه پایبندی به لوایحی همچون FATF و پالرمو.عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: تجربه شکست خورده برجام را به خاطر داشته باشید و ورود به ساز و کاری جدید در شرایط تردید و پس از اتلاف وقت فراوان با تعطیلی پایان خواهد یافت. موسوی لارگانی خطاب به ريیس‌جمهور تصریح کرد: مردمی که به شما رای داده‌اند، کاهش مشکلات اقتصادی را توقع داشتند؛ این روزها جوانان حامی شما بعد از پنج سال سرخورده شده و همه حامیان سابق شما در حال سبقت گرفتن از یکدیگرند تا در اعلام برائت از وضع موجود عقب نمانند. وی گفت: آقای ريیس جمهور! درکنار این موج ناامیدی و همزمان با انفجار قیمت ارز، سکه و مسکن، تصاویری از تفریح شما در توچال و جشن تولد معاون اول‌تان در کاخ سعدآباد، جان و دل همه را آتش زد؛ آیا نشنیده‌اید این سخن مردم را که می‌گویند اگر تفریح گروهی‌تان تمام شده، سری همه به بازار بزنید و از نزدیک ببینید که چه بر ما می‌گذرد. عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی بیان کرد: انگار حضرات آن‌قدر فراغ بال دارند که بی‌اعتنا به مصائب این روزهای ملت، به کاخ‌نشینی و خوش‌گذرانی می‌پردازند؛ مردم شاه را از کشور بیرون نکردند که برخی از مسئولان در نظام جمهوری اسلامی برای خود زندگی شاهانه در لواسان و شمال شهر تهران تشکیل دهند و فرزندان‌شان را به سويیس و کانادا بفرستند. موسوی لارگانی افزود: چگونه ممکن است فردی با 40 سال کارمندی و مسئولیت، امروز هزاران میلیارد تومان سرمایه داشته باشد؛ مردم انقلاب نکرده‌اند تا نظام بانکی کشور از همه کشورهای لاییک ربوی‌تر باشد و فساد اقتصادی سازمان یافته روز به روز گسترش یابد. وی تصریح کرد: آقای روحانی! گوشت که دیگر حصر و فیلتر نیست که به قول خودتان دست شما نباشد و مقصر دولت پنهان باشد؛ صفی که اکنون برای خرید گوشت منجمد تشکیل شده همان صفی است که در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به ما رای داده‌اند؛ چرا ما با عملکردمان کرامت مردم را این‌گونه خدشه‌دار می‌کنیم.
خواسته مردم در چله انقلاب


پيش از اين نيز اعتراض‌هايي صورت گرفته بود ولي آيا نبايد فكري به حال اين آسيب‌هاي روحي به مردم كرد؟! زماني كه از تريبون‌هاي رسمي و صداوسيما، اين نوع زندگي براي مردمي به نمايش گذاشته مي‌شود كه برخي از آن‌ها نان شب ندارند بخورند، مسئول برخورد نكردن با اين مقامات كجاست؟! آيا بايد با اظهارات تامل‌برانگيز ونابخردانه مانند مصباحي مقدم، مردم را مجرم جلوه دهيم كه شما راي داديد پس مقصر هستيد؟! يا آنكه دستگاه‌ها و نهادهاي نظارتي را به پاي ميز محاكمه‌ كشاند كه چرا در اين مدت خفته بوديد؟!‌ زندگي شاهانه هر روز در خطوط ويژه و ميان مردم خودنمايي مي‌كند و چراغ‌هاي گرداني كه نورشان چشم مردم را اذيت مي‌كند و ويراژ دادن‌هاي رانندگان‌شان دل‌هاي آن‌ها را خون مي‌كند، موضوع مخفي و سري نيست كه كسي از آن اطلاع نداشته باشد ولي چرا آن‌هايي كه دست‌شان مي‌رسد كاري نمي‌كنند! نكته‌اي است كه بايد در اين چله انقلاب به آن پاسخ داده شود نه اينكه براي به نطق‌ها و فريادها منتهي شود و هيچ راهكاري براي آن در مقابل چشم‌ مردم به نمايش گذاشته نشود.