لزوم رعایت اخلاق و عدم سوء استفاده از موقعیت‌ها

جبهه اصولگرایان به دلیل شرایط بد اقتصادی بسیار امیدوار است که پیروز انتخابات سال ۱۴۰۰ باشد. این پیش بینی در صورت تداوم ناکارآمدی اعتدالیون و عدم اتخاذ سیاست هوشمندانه توسط اصلاح طلبان دور از انتظار نیست و واقع بینانه است. به همین دلیل مدعیان فراوانی از جبهه اصولگرایان برای رسیدن به این موقعیت خیز برداشته اند. یکی از این افراد سعید جلیلی است. تا این‌جای ماجرا مشکلی نیست و هر کس این حق را دارد به هر نحوی که می تواند به جامعه خدمت کند. رعایت اخلاق و عدم سوءاستفاده از جایگاه ضمن اینکه از ارزش های انسانی و اسلامی پذیرفته شده در جامعه است، دارای ممنوعیت و محدودیت قانونی نیز است. سعید جلیلی به هر دلیل و شايد در راستای فعالیت های انتخاباتی علاقه‌مند است با صنوف مختلف از جمله فرهنگیان دیدار داشته باشد( طبق اظهار صریح ایشان در جلسه با تشکل های معلمی). این علاقه‌مندی نیز حق شخصی ایشان است و هیچ‌کس نمی تواند منکر این حق شود. اشکال کار از آنجا شروع می شود که جلیلی نه به عنوان کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری، بلکه به عنوان نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی خواستار دیدار و شنیدن مشکلات و مطالبات فرهنگیان می‌شود. با توجه به اینکه پیش از این علاوه بر سازمان اطلاعات سپاه، پلیس امنیت نیز با تعدادی از فرهنگیان دیدار و با آنان به گفت‌وگو نشسته بود، این ظن قوت گرفت که شورای عالی امنیت ملی با هماهنگی دفتر رهبری سعی در تهیه گزارش در خصوص مطالبات فرهنگیان دارد. این دعوت نه تنها مورد مخالفت تشکل ها صورت نمی گیرد، بلکه به دلیل ورود دو جایگاه حاکمیتی و قانونی یعنی نمایندگی رهبری و شورای عالی امنیت ملی، مورد استقبال تشکل ها نیز قرار می گیرد.
طاهره نقی یی، دبیرکل سازمان معلمان ایران پس از تماس دفتر جلیلی، عادل عبدی ،مشاور وزیر را براي هماهنگی به مسئول دفتر جلیلی معرفی می کند و ایشان نیز با تشکل‌های معلمی هماهنگی لازم را صورت می دهد. این ارتباط و دعوت آنچنان با صراحت و از موضع ارتباط نهادهای حکومتی و دولتی صورت می گیرد که هیچ شک و شبهه ای در حقانیت این دیدار باقی نمی گذارد. به طوری که قبل از دیدار وقتی نمایندگان سازمان معلمان ایران به عادل عبدی متذکر می شوند که این ملاقات باید از جایگاه حقوقی باشد و دیدار با جلیلی از منظر حقیقی وجاهتی ندارد. عادل عبدی اطمینان خاطر می دهد که اين مساله بي شك در راستای فعالیت های شورای عالی امنیت ملی است. در حین برگزاری جلسه و مطابق با اظهارات دکتر سعید جلیلی مبنی بر مسافرت های استانی و دیدار با صنوف مختلف مشخص می شود که این دیدار بیشتر جنبه شخصی دارد. با این وجود تشکل ها هر کدام بنا به سلیقه وتفکر حاکم بر تشکل شان به بیان ایده ها می پردازند. این بخش اول تخلف دکتر جلیلی است که با استفاده از جایگاه حقوقی‌اش، سوءاستفاده شخصی از این دیدار انجام می دهد. بخش دوم به رسانه‌ای شدن این دیدار مربوط می‌شود. با توجه به اینکه این دیدار به ظاهر با عضو شورای عالی امنیت ملی صورت گرفته و تشکل‌ها در رسانه ای کردن این دیدار مردد بودند، خبر دیدار به صورت یک‌طرفه و گزینشی از سوی دکتر جلیلی رسانه ای می شود.
بخش سوم که مهم‌ترین و چالش برانگیزترین پروسه دیدار است، وانمود جلوه دادن دیدار از جایگاه حقیقی دکتر جلیلی است. در حالی‌که تشکل ها به صورت رسمی به دیدار با عضو شورای عالی امنیت ملی دعوت شده بودند و بر این باور بودند که این دیدار در راستای برنامه‌های شورای عالی امنیت ملی است.بخش چهارم که می تواند مصداق تبلیغ علیه نظام و تخریب چهره متمدنانه نظام تلقی شود، معرفی سعید جلیلی به عنوان دولت در سایه است. اصطلاح دولت در سایه می تواند مترادف عالیجناب خاکستری باشد. دولت در سایه همچنان می تواند تداعی کننده تضاد بین دولت رسمی و جناح مخالف باشد. این جناح در عین بی مسئولیتی از قدرت بالا برای مداخله در امور برخوردار است. در هر صورت جاانداختن اصطلاح دولت در سایه در اذهان عمومی، وهن نظام جمهوری اسلامی است.دکتر جلیلی به عنوان تربیت یافته و دانش‌آموخته یکی از معتبرترین مراکز علمی و مذهبی باید پاسخگوی این سوال باشد که چرا به نام نماینده مقام معظم رهبری و شورای عالی امنیت ملی خواستار ملاقات با تشکل های معلمی می شود ولی دیدار جنبه شخصی به خود می گیرد و سوءاستفاده تبلیغاتی می‌شود و خود را دولت در سایه می نامد.