بهمن شریفی، استاد نگارگری درگفت‌وگو با «ابتکار» مطرح ‌کرد خلاقیت، عنصر گم‌شده در نگارگری

فاطمه امین‌الرعایا
نگارگری، به عنوان یکی از قدیمی‌ترین هنرهای ایرانی دربرگیرنده بخشی از هویت ایرانی است. سال‌ها نگارگران با دستان توانای خود، با الهام از آنچه که در روزگار خود می‌دیدند و تلفیق آن با خیال‌پردازی‌های هنرمندانه‌شان، تلاش می‌کردند تا تصاویری از روزگار خود را برای آیندگان ثبت کنند. اما در نگارگری معاصر، آنچه بیش از هر چیز خودنمایی می‌کند، تقلید و مشق از کار اساتید قرن‌های گذشته است، گویی هنرمندان این عرصه، به جز مواردی انگشت‌شمار، علاقه چندانی در به‌کار بردن خلاقیت در کنار تکنیک فوق‌العاده‌شان ندارند. اما شاید جوانان بتوانند در این روند تغییری ایجاد کنند. این روزها شاهد نمایش آثار نگارگاران جوان در قالب یازدهمین جشنواره تجسمی فجر در بخش طوبی زرین هستیم. در همین راستا، گفت‌وگویی داشتیم با بهمن شریفی، استاد نگارگری، که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.
بخش نگارگری یازدهمین جشنواره تجسمی فجر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
تعداد شرکت‌کنندگان در این بخش چندان زیاد نبود، در صورتی که انتظار می‌رفت خیلی بیشتر از این از جشنواره استقبال شود. با توجه به تعداد کم آثار، نسبتا کیفیت آثار خوب بود، خصوصا دو اثر به نظرم شاخص‌تر از سایر آثار بودند، یکی اثر آقای فقیهی و دیگری اثر خانم صدیقه احمدی که ایده‌پردازی جالب و نگاه نویی در آن به چشم می‌خورد. در بخش تذهیب هم چند اثر شاخص وجود داشت که با تمام کارها متفاوت بود، یکی اثر خانم طهماسبی، آقای هنرور و دیگری خانم سیدان.


خلاقیت چه جایگاهی در میان آثار بخش تذهیب و نگارگری این دوره از جشنواره دارد؟
البته در میان آثار امسال، خانم صدیقه احمدی نگاه بسیار خلاقانه‌ای داشت اما متاسفانه اکثر آثار این حوزه ایده‌های تکراری دارند. متاسفانه هنوز جا نیفتاده یا آموزش داده نشده که هنرمند چگونه باید نگاه کند. برخی هنرمندان حتی جرئت به‌کارگیری خلاقیت در آثارشان را ندارند، ممکن است ایده‌هایی داشته باشند اما جرئت ارائه آن را ندارند چون می‌ترسند زیر سوال بروند.
یکی از مواردی که در خصوص بخش‌ هنرهای اصیل ما مثل نگارگری، تذهیب، سفال یا خوشنویسی مطرح می‌شود، استقبال کمتر مخاطبان به نسبت سایر رشته‌های هنری است. گویا مخاطب امروز حوصله دیدن و ارتباط برقرار کردن با این هنرهای اصیل، خصوصا هنری مثل تذهیب یا نگارگری را ندارد. آیا شما این ادعا را می‌پذیرید؟
من زیاد با این نگاه موافق نیستم. در چنین رویدادهایی که دربرگیرنده شاخه‌های مختلف هنری است و نگارگران کمتر از هنرمندان سایر بخش‌ها از آن استقبال کرده‌اند، ممکن است چنین به نظر برسد. اما اگر نگاهی به بی‌ینال‌ها بیندازید، کاملا فضایی متفاوت را تجربه خواهید کرد. اتفاقا این بی‌ینال‌های تخصصی مخاطبان بسیار زیادی دارند ولی طبیعتا وقتی هنری را ببینید که در بخشی از آن بسیار تکرار می‌شود، چنین امری اجتناب‌ناپذیر است. وقتی ما از تکرار مکررات دست برداریم و به نگاه حقیقی هنری دست پیدا کنیم که همان خلاقیت، حس و تاثیری است که اثر هنرمند روی بیننده می‌گذارد، هنر نگارگری می‌تواند یکی از پرمخاطب‌ترین هنرها باشد. چون نگارگری و تذهیب، هنرهای غنی ایرانی هستند و مخاطبان خاص خودشان را دارند.
چرا ویژگی‌های طراحی فرم نگارگری ما به سمت ایده‌های امروزی نمی‌رود؟ در مکاتب مختلف نگارگری، بسیاری از نگارگران با توجه به ویژگی‌های دوران زندگی خودشان اثر خلق می‌کردند، اما نگارگری این عصر گویا از بطن جامعه فاصله گرفته است.
در نگارگری، نگاه سنت‌گرایی وجود دارد. این نگاه سنت‌گرایی چندان با مدرنیته همخوانی ندارد. در گذشته هرچه را به تصویر می‌کشیدند، وجود داشت و با سبک و سیاق سنتی هنر نگارگران همخوانی داشت اما امروز نمی‌توانیم دوره قدیم را در دوره معاصری که دوره هواپیما و شاتل فضایی است، منطبق کنیم چون این وسایل جزو صنعت اروپایی است که با زندگی ما آمیخته شده است. امروز هیچ چیز ما، حتی لباس پوشیدن‌مان مانند گذشته نیست که در نوع خودش حرکت جدیدی داشته باشد. زندگی ما به سمت زندگی غربی می‌رود. در چنین شرایطی طبیعتا با آنچه که واقعیت شما بوده تضاد پیدا می‌کنید و این موضوع باعث ایجاد فاصله بین نگارگری و شرایط امروز جامعه شده است.
آیا راهی وجود ندارد که نگارگران این عصر، فرهنگ جدید را با حفظ اصالت هنر نگارگری، با استفاده از هنرشان به نسل بعد منتقل کنند؟
به نظر من این اتفاق تا 80 درصد تنها در آثار استاد فرشچیان رخ می‌دهد. آثار سنتی جایگاه خودشان را دارند، اما از این زاویه به نظر من، تنها نگاه معاصر مانند آثار استاد فرشچیان یا هنرمندانی که در این زمینه فعالیت می‌کنند، می‌توانند از عهده چنین امری بربیایند.
چگونه باید تفکر جامعه هنری را به سمتی ببریم که هنر نگارگری برای نسل‌های بعد هم باقی بماند؟
هدف همین است. مطمئن باشید در آثاری که امروز تولید می‌شوند، آثاری وجود دارند که حتما ماندگار خواهند شد. در همین نمایشگاه هم چنین آثاری به نمایش گذاشته شده‌اند. این آثار دیدگاه‌های نو هستند. اما چگونگی این اتفاق بیشتر از هر چیز به سیاست‌گذاران و کسانی که بودجه تعریف می‌کنند باز می‌گردد. بستگی دارد که این افراد چقدر نگاه ویژه‌ای به این موضوع داشته باشند و چه معیارهایی را در نظر بگیرند که ما به این هدف برسیم.
حمایت سازمان‌ها و نهادهای دولتی در معرفی درست این هنر در جهت ماندگاری هرچه بیشتر آن چگونه بوده است؟
امروز متاسفانه بخشی از این بخش‌ها تبدیل شده‌اند به مکانی برای پول درآوردن. به این فکر می‌شود که چه چیزی ارائه کنیم که بهتر پول بدهند، نه اینکه چه ارائه کنیم که هنر را نمایش بدهیم. به همین دلیل ممکن است در بسیاری از بازارها یا نمایشگاه‌های بین‌المللی که مهم است و اتفاقا دنبال هنر ما هستند، ما آثار هنری را ارائه ندهیم ولی کارهای دیگر را پوشش بدهیم چون می‌گوییم پول در آنها است.
با توجه به همه این موارد و با نگاهی به تمام جشنواره‌ها وبی‌ینال‌های این حوزه، آینده نگارگری و وجود تفکر در این هنر را چطور ارزیابی می‌کنید؟
من به جز دو سه اثر، تفکر چندانی در آثار نمی‌بینم. خلاقیت اصلا تعریف نشده است. مدرسی که با هنرجوی خود کار می‌کند، در وهله اول باید خودش خلاقیت و درک مناسبی از آن داشته باشد تا بتواند آن را آموزش دهد، که ما در این بخش بسیار فقیریم و باید این وجه را تقویت کنیم تا در آینده شاهد آثاری عمیق‌تر در این حوزه باشیم.