حرکت دبـی بر لبه بحـــران

  محمدرضا مرادی
امارات در چند دهه گذشته سعی کرده است تا خود را به عنوان یکی از مهم‌ترین و موفق‌ترین اقتصادهای منطقه‌ای معرفی کند. در این میان دبی به عنوان مرکز اقتصادی امارات بیش از همه در این مسیر حرکت کرده است. اما امارتِ دبی که سعی داشت خود را به عنوان سوییس منطقه معرفی کند در سال‌های گذشته به ویژه یک دهه اخیر با چالش‌هایی مواجه بوده است. حتی در سال 2009 نیز این امارت تا مرحله ورشکستگی نیز پیش رفت. در این مطلب به برخی از چالش‌های اقتصادی امارات به ویژه شیخ نشین دبی خواهیم پرداخت.
 بحران دبی در سال 2009
نوامبر 2009 بود که ناگهان دولت دبی ناتوانی خود را از پرداخت بدهی‌های شرکت «دبی‌العالمیه» و «النخیل» اعلام کرد و از طلبکاران مهلتی جدید برای پرداخت بدهی خواست. این امر به معنای ورشکستگی در آن زمان بود و موجی از سؤالات در سطح دنیا در مورد دبی به عنوان اماراتی که متکی به گردشگری و املاک است به دنبال خود آورد. گفته می‌شود حدود ۹۵ درصد از تولید ناخالص داخلی دبی بر مبنای محصولات غیر‌نفتی است. تاکنون نفت کمتر از یک درصد تولید ناخالص داخلی دبی و گردشگری ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی دبی را به خود اختصاص داده است. این ارقام نشان می‌دهد که چرا دبی مجبور شد تا برای زنده ماندن تبدیل به یک اقتصاد پویا و متفاوت از صنعت نفتی شود.


اما چه چیزی باعث این بحران شد؟ دبی ساخت پروژه‌های بزرگی را از طریق گران کردن قرض و وام‌های سنگین شروع کرد، با از راه رسیدن بحران مالی جهانی در سال 2008 اما، دبی خود را در یک تنگنای مالی دید چرا که اکثر پروژه‌های این امارت نیازمند تامین مالی در کوتاه مدت بودند و در سایه این بحران، دبی در تهیه سرمایه لازم برای این منظور شکست خورد، اما برخی از اموالی که دبی از امارتِ ابوظبی از ابتدای سال ٢٠٠٩ دریافت کرده بود مانع از ورشکستگی کامل آن شد.
در واقع با افزایش بحران، ابوظبی در آخرین لحظات ورود کرد و برای نجات دبی از ورشکستگی ١٠ میلیارد دلاربه اقتصاد آن تزریق کرد و در کل ابوظبی ٢٠ میلیارد دلار در خلال بحران اقتصادی به دبی کمک کرد. این مسئله باعث شد تا دبی در نهایت از این مهلکه جان سالم به در ببرد. اما آیا وضعیت کنونی دبی باعث تکرار سناریوی سال ٢٠٠٩ خواهد شد؟ و آیا ابوظبی این بار نیز قادر به نجات دبی خواهد بود و نقش نجات دهنده و منجی را ا
یفا می‌کند؟
البته برخی معتقدند که برگشت بحران اقتصادی همانند سال ٢٠٠٩ برای دبی چندان محتمل نخواهد بود چرا که اقتصاد دبی در این سال‌ها رشد داشته است. اما عده زیادی هم هستند که معتقدند چه بسا بحران آتی برای دبی بزرگ‌تر از بحران ٢٠٠٩ باشد و این بار تنها امارتِ دبی‌ است که درگیر این بحران خواهد بود! آن هم به دلیل مشکلات فزاینده در بخش‌هایی که امارات را از سایر کشورهای خلیج‌فارس متمایز می‌کند است. کاهش قیمت نفت باعث می‌شود که ابوظبی به عنوان امارتِ متکی بر نفت قادر به نجات دبی نباشد بلکه بحران‌ها برای ابوظبی نیز در کمین هستند.
البته ما از بخش نفت به دلیل اینکه از سال 2014 به دلیل سقوط قیمت نفت باعث بحران در کشورهای تولید‌کننده نفت شد در اینجا صحبت نخواهیم کرد بلکه در مورد بخش‌هایی سخن می‌گوییم که برای زمان طولانی حامی اصلی اقتصاد امارات و به ویژه دبی بوده است، به ویژه زمانی که دیگر کشورهای عربی خلیج‌فارس به دلیل قیمت پایین نفت در رنج بوده‌اند. اما این بخش‌ها بحران را تجربه خواهند کرد یا نزدیک به بحران قرار خواهند گرفت که می‌تواند اقتصاد امارات را در لبه پرتگاه قرار دهد. این بحران با توجه به وضعیت کلی و همچنین سابقه تاریخی دور از انتظار نیست. سه بخش املاک، گردشگری و مالی به عنوان رکن‌های غیر نفتی امارات و به ویژه دبی به شمار می‌روند که در شرایط کنونی بررسی شاخص‌های آن نشان دهنده در کمین بودن یک خطر بزرگ برای امارات است.
1-بخش املاک و قطار متوقف شد
بخش املاک در امارات به عنوان محرک اصلی فعالیت‌های اقتصادی به شمار می‌رود به ویژه این بخش از جانب امارت دبی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما این بخش یکی از حساس‌ترین و تاثیرپذیرترین بخش‌ها نیز به شمار می‌رود. در شرایط کنونی بخش املاک دبی روزهای ناخوش خود را می‌گذراند. علت این مسئله نیز این است که بخش املاک دبی برای سومین سال متوالی در حال رکود و نوعی عقب گرد است. گزارش بانک مرکزی امارات نشان می‌دهد که قیمت املاک در دبی به میزان7/4 درصد در سه ماهه سوم سال 2018 کاهش یافته است. در ابوظبی نیز قیمت املاک در این زمان 6/1 درصد کاهش یافته است.
یک کارشناس اقتصادی عرب در گفت وگو با شبکه بلومبرگ آمریکا در این مورد اعلام کرد: «قیمت ملک و املاک و ساختمان‌ها در دبی در سال ۲۰۱۸ به شدت سقوط کرد و این به علت بحران شدید در بخش ملک و املاک در امارات عربی متحده بوده است.» بلومبرگ تاکید کرد این شرکت‌ها از شدت سقوط ارزش سهام، گویی تکه تکه و نابود شده‌اند. به عنوان مثال، ارزش سهام شرکت املاک «داماک» در دبی در سال ۲۰۱۸، نزدیک به ۵۵ درصد کاهش یافت. ارزش سهام شرکت املاک «ایمار» در امارات عربی متحده نیز در سال گذشته میلادی نزدیک به ۴۵ درصد سقوط کرد. ارزش سهام شرکت ساخت و ساز «دیّار» نیز در سال ۲۰۱۸ بیش از ۳۵ درصد
کاهش یافت.
رویترز نیز در گزارشی مشابه اعلام کرد: «بخش املاک در نیمه اول سال 2018 میلادی با کاهش روبه رو شده؛ به‌گونه‌ای که میزان سرمایه‌گذاری‌ها در بخش ساختمان و املاک تجاری به میزان زیادی کاهش یافته است. ساختمان‌های دبی که با قیمت 626 دلار برای هر متر مربع فروش می‌رفت؛ اکنون به کمتر از 163 دلار برای هر متر مربع به فروش می‌رود.» این کاهش تقاضا به خاطر موج فروش املاک توسط اکثر سرمایه‌گذاران، سبب کاهش شدید ملک فروشی در دبی شده است. ساخت و سازی که ستون اقتصاد امارت دبی را تشکیل می‌دهد.
رویترز در گزارش خود تاکید می‌کند: «در برهه اخیر، بسیاری از تاسیسات گردشگری در دبی از هتل‌ها و بازارها و فروشگاه‌ها گرفته تا رستوران‌ها و کافه‌ها شاهد بسته شدن بوده است؛ این وضعیت می‌رود که شهر پول و تجارت جهانی را با سرعت در آینده نزدیک تبدیل به «شهر ارواح» کند.
از سوی دیگر وضعیت بازار املاک در بازار مالی دبی با شروع سال جدید میلادی 25 درصد افت کرده است. شاخص‌های جدول شماره یک بیانگر این واقعیت
 است.
اخیرا اتهامات زیادی علیه بخش املاک در امارت وارد شده است. کارشناسان معتقدند که امارات با استفاده از بخش املاک به پولشویی، تامین مالی تروریسم و فعالیت‌های در حوزه مواد مخدر می‌پردازد. به گونه‌ای که فعالیت بخش املاک به دلیل افزایش ساخت و سازها در شهرهای مختلف امارات دچار بحران شده و افزایش ساخت و سازها به عنوان پوششی برای پولشویی باعث شده است تا رکود شدیدی در بازار املاک امارات حاکم شود. بازار املاک یکی از سه ضلع قدرت دبی به شمار می‌آید و رکود در این بخش به معنای از دست رفتن 30 درصد قدرت دبی خواهد بود.
2-بخش مالی، فشار انباشتی بر بانک ها
برآوردهای رسمی نشان می‌دهد که سهم بخش‌های غیر نفتی در تولید جاری امارات بالغ بر 77/7درصد در سال ٢٠١٧ بوده است. اگر چه بخش املاک در راس بخش‌های غیر نفتی در امارات است اما اهمیت بخش مالی شامل بانک‌ها و بازارهای سرمایه کمتر از املاک نیست. اما این بخش نیز در حال حاضر با توجه به کاهش سرمایه‌گذاری‌های دولتی و خارجی با کاهش مواجه شده است و تاثیر این مسئله در بازار بورس دبی به عنوان سومین بازار بزرگ بورس جهان عرب مشهود است. بورس دبی در سال 2018با کاهش 16 درصدی(مطابق جدول شماره ۲) مواجه شده است.
بانک‌های اماراتی در حال حاضر در وضعیت بی‌ثباتی به سر می‌برند. بانک مرکزی امارات از بانک‌های این کشور خواسته است که ارزش هر مشتری را قبل از صدور دسته چک بسنجند چرا که در 5 ماه اول سال 2018 ارزش چک‌های برگشتی  بیش از 7 میلیارد دلار بوده است. تعداد این چک‌ها 1/2 میلیون فقره یعنی معادل 39/3 درصد از چک‌هایی است که سال 2017 کشیده شده و سال 2018 زمان بازپرداخت آن بوده است. به گفته کارشناسان این ارقام به معنای آن است که عملکرد اقتصادی امارات نیز کاهش می‌یابد زیرا بانک‌های امارات متحمل بحران ناشی از محاصره قطر نیز هستند که بر بخش مالی امارات تاثیر منفی گذاشته است. قطری‌ها پیش از این بزرگترین سرمایه‌گذاران در بازار املاک امارات بودند. البته هنوز هم قطری‌ها بزرگترین سهامداران در بانک عربی امارات به شمار می‌روند. از زمان آغاز بحران خلیج‌فارس وضع بانک‌های امارات بدتر شده است، زیرا آنها از کاهش دارایی‌ها و سپرده‌های مشتریان رنج می‌برند. علاوه‌براین بانک خلیجی فرانسه که در امارات و فرانسه فعالیت می‌کند وابسته به بانک خلیجی قطر است و این بانک شاهد سقوط بوده است. و این مسئله بر امنیت بخش بانکداری به عنوان یکی از قطب‌های اقتصاد امارات تاثیرگذار است.
3. کاهش تعداد گردشگران برای اولین بار در سال‌های اخیر
بخش گردشگری یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی امارات به شمار می‌رود. با این حال این بخش هم در حال تجربه بدترین وضعیت خود در سال‌های اخیر است. دفتر رسانه‌ای دبی اعلام کرده رشد میزان گردشگران خارجی از دبی در 9 ماهه نخست سال 2018 متوقف شده است. دبی که میلیاردها دلار برای ساخت بناهای توریستی مانند برج خلیفه-بلندترین برج جهان- هزینه کرده است در 9 ماهه نخست سال ٢٠١٨، 11/58 میلیون گردشگر جذب کرده و این دقیقا همان تعداد در سال ٢٠١٧ است و رشدی نداشته است در حالی که دبی هزینه‌های بیشتری را برای رشد گردشگری صرف کرده است. بخش گردشگری که درآمد آن به 109 میلیارد درهم معادل 29 میلیارد و ٧٠٠ میلیون دلار تا پایان سال ٢٠١٧ بوده و بیشتر گردشگران از هند، عربستان و انگلیس بوده‌اند اما پس از ١٥ سال، رشد گردشگری در دبی متوقف شده و حرکت هواپیماها در فرودگاه بین‌المللی دبی به آرامی صورت می‌گیرد و ترافیکی در کار نیست. خواننده ممکن است تصور کند این ارقام نشان دهنده این است که بخش گردشگری در امارات در بحران به سر نمی‌برد اما در واقع کاهش رشد در یکی از بخش‌های مهم اقتصاد امارات یک بحران واقعی و بزرگ است. اگر رشد بخش گردشگری کاملا متوقف شود چه اتفاقی می‌افتد؟ علاوه‌بر این طبیعت و ماهیت بخش گردشگری در امارات با کشورهای دیگر متفاوت است. به عنوان مثال وقتی ما در مورد کشوری مثل مصر یا ایران صحبت می‌کنیم گردشگری این کشورها متکی بر آثار تاریخی چند هزار ساله آن است اما امارات به صورت سالانه پروژه‌های بزرگی فقط با هدف جذب توریست اجرا می‌کند. براساس گزارش موسسه «الوطنی کابیتال»، کل پروژه‌های اجرا شده در دبی از نوامبر 2017 تا آغاز سال 2018، 302 میلیارد دلار بوده است. پروژه‌هایی هم که قرار است در سال 2018 و 2019 اجرا شود به ارزش حدود 107 میلیارد دلار است. این پروژه‌ها با هدف جذب گردشگر قرار است اجرا شود اما در سال ٢٠١٨ موفق نبوده‌اند این به این معنا است که ما در حال صحبت کردن در مورد خسارت‌های میلیاردی تنها به دلیل توقف رشد گردشگران هستیم.
تعداد گردشگران خارجی دبی در نیمه نخست سال 2018 نیم درصد کاهش یافت. بر اساس داده‌های رسمی اداره گردشگری دبی، امارات در شش ماه منتهی به سی ام ژوئن 2018، میزبان 8/1 میلیون گردشگر خارجی بوده است که فقط یک شب را در این امیرنشین سپری کرده‌اند. دبی در نیمه نخست سال 2017 میزبان 8/06 میلیون گردشگر بود که در آن زمان افزایش 10/6 درصدی را نشان می‌داد.
از سوی دیگر طرح امارات برای افزایش جذب گردشگر از عربستان 100 درصد شکست خورده است. این شکست پس از سند چشم انداز 2030 محمد بن سلمان و سیاست‌های وی برای برگزاری کنسرت‌های مختلط، برنامه‌های رفاهی، بازکردن کازینو و قمارخانه‌ها و طرح‌های گردشگری به وجود آمده است. این در حالی است که دبی در چهار ماهه نخست سال 2016 پذیرای 476 هزار گردشگر از عربستان بود که 14 درصد نسبت به سال 2015 افزایش محسوب می‌شد مسئله‌ای که عربستان را در صدر کشورهایی که به دبی گردشگر می‌فرستاد قرار داد. اما در چهارماهه نخست سال 2017 میزان گردشگران سعودی از دبی بر خلاف پیش‌بینی‌ها به 440 هزار نفر رسید که نسبت به سال 2016 به میزان 7/5 درصد کاهش یافته است. اداره گردشگری دبی اعلام کرده که تعداد گردشگران سعودی در چهار ماهه نخست سال 2017 به میزان 20 هزار گردشگر کاهش پیدا کرده است. این مسئله هند را در صدر کشورهای گردشگر در مورد دبی قرار می‌دهد و عربستان به مکان دوم تنزل پیدا
 کرده است.
این آمارها نشان می‌دهد سیاست‌های بن‌سلمان تاثیر منفی بر سفر گردشگران سعودی به دبی داشته است. در واقع سند چشم انداز 2030 بن سلمان تاثیر منفی بر یکی از سه ضلع اقتصادی دبی داشته است. علاوه‌بر این، رقابت شدید دبی با بازار مالی ترکیه و رونق مجدد صنعت گردشگری در مصر نیز بر وضعیت دبی تاثیر منفی گذاشته است. به همین دلیل پیش‌بینی می‌شود که منحنی گردشگری در دبی در آینده همچنان دچار نزول و افت باشد و این نشان دهنده آن است که یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی دبی، جذابیت خود را از دست خواهد داد و ممکن است که این وضعیت امارات و به ویژه دبی را به سمت پرتگاه پیش ببرد.
 دبی، در مسیر تبدیل شدن به شهر ارواح
اخیراً روزنامه القدس العربی در گزارشی اعلام کرد، تعداد خط‌های تلفنی که در دبی امتیازشان باطل شده و تعداد کودکانی که مدارس این امارت را ترک می‌کنند نشان از موج فرار از دبی است. فروپاشی شرکت «برج‌های کاپیتال» میخی بر تابوت سیستم مالی دبی خواهد بود و بحران این شرکت بزرگترین حادثه در تاریخ سیستم مالی این امارت(دبی) است. این شرکت با اتهام‌های متعددی از جمله استفاده از اموال سرمایه‌گذاران این شرکت در صندوق حمایت از درمان مواجه است که شرکت تمامی این اتهام‌ها را رد می‌کند. برای نخستین بار در 35 سال گذشته می‌توان مغازه‌های خالی در بازار طلای دبی مشاهده کرد، این در حالی است که پیش از این سخت می‌شد مغازه‌ای برای اجاره یا خرید در بازار پیدا کرد. علاوه‌بر این طبق گزارش القدس العربی، در مرکز تجاری «المرکز العربی» ، «سان ست مال» و «الغریر» مغازه‌هایی وجود دارد که تمام هفته بسته است. همچنین 18 هتل که برخی از آنها از هتل‌های مشهور دبی هستند، درهایش بسته
شده است.
بیش از ۹۰درصد ساکنان دبی اتباع خارجی هستند، ولی تعدادی از مدارس مخصوص اتباع خارجی تعطیل شده است. به‌گفته شرکت‌های حمل‌و‌نقل، تعداد خانواده‌هایی که دبی را ترک می‌کنند بسیار بیشتر از تعدادی است که برای سکونت به دبی می‌آیند. به‌رغم ادامه ساخت‌و‌ساز مسکن در دبی، تعداد زیادی از خانه‌ها و آپارتمان‌ها خالی مانده است. به‌دلیل کاهش اجاره‌بها، بازار مسکن دبی در سال ۲۰۱۷ در رتبه دوم بدترین‌ها بازارهای جهان ایستاد. طی یک سال گذشته، بهای سهام شرکت مستغلات اعمار، بزرگ‌ترین شرکت ساختمانی دبی، ۳۸درصد سقوط کرده است.
  نتیجـــه
دبی در شرایط ناخوشایندی قرار گرفته است. بازار سهام دبی در سال 2018 بدترین سال خود را از 2008 تجربه کرده است. نگرانی و نارضایتی در مورد تجارت در دبی از آوریل آشکار شد، زمانی که شیخ محمد بن راشد آل مکتوم حاکم دبی جلسه‌ای را با بیش از 100 مدیر اجرایی  شرکت‌ها برگزار کرد. شیخ محمد و پیشینیانش یک روستای ماهیگیری را برای تبدیل شدن به قطب مالی، تجارت و گردشگری ساخته‌اند اما همه چیز در حال تغییر است.
«جیم کران» نویسنده کتاب «شهر طلا: دبی و رویای کاپیتالیسم» در سال 2009 می‌گوید دبی به عنوان سوییس خاورمیانه شناخته می‌شود یعنی مکانی که در میانه خشونت‌های منطقه‌ای برای تجارت ساخته شده است. اما اکنون یک مشکل به وجود آمده است. امارات که دبی بخشی از آن است تبدیل به یک بازیگر فعال در خشونت‌های منطقه‌ای هم شده است و مشغول جنگ شهری در لیبی تا یمن و همچنین همراهی با عربستان در تحریم و محاصره قطر شده است. جیم کران می‌گوید:«این وضعیتی است که دبی خود را در وسط آن گرفتار می‌بیند و تقصیری در این مورد ندارد. شما می‌توانید با همسایگان خود بجنگید یا با آنها تجارت کنید. انجام هردوکار با هم یعنی تجارت و جنگ واقعا سخت است. درخواست قطر از شهروندان خود برای ترک امارات باعث شوک به تجارتی شد که قطر آن را از مرکز دبی مدیریت می‌کند. بیش از ۲۳۰ سرمایه‌گذار قطری در بورس‌های ابوظبی و دبی سرمایه‌گذاری کرده اند، طبق آمارها بیش از ۳۰۰ سرمایه‌گذار قطری در شیخ‌نشین دبی، عجمان، شارجه و راس‌الخیمه اقدام به خرید مسکن و ساخت‌وساز مسکن و برج تجاری نموده‌اند. دبی عملا ناچار است از سیاست‌های جنگ‌طلبانه محمد‌بن‌زاید، ولیعهد ابوظبی و حاکم واقعی امارات متحده عربی، تبعیت کند. او و محمد‌بن‌سلمان، ولیعهد عربستان ، نه‌تنها در جنگ یمن دخالت کرده، بلکه از حدود ۱9 ماه پیش قطر را در وضعیت محاصره قرار داده‌اند.»
علاوه‌بر این سرانه هر فرد از درآمد داخلی دبی به سالانه 37 هزار دلار در سال 2018 کاهش یافته است، در حالی که این عدد در سال 2013 معادل 45 هزار دلار بود و پیش‌بینی می‌شود در سال 2020 به سالانه 36 هزار دلار کاهش یابد. طبق اطلاعات موجود ضرر و زیان شرکت هواپیمایی فلای دبی به میزان 122 درصد افزایش یافته و سود آن نیز 12 درصد کاهش داشته است.
«میرمحمد علی خان» کارشناس اقتصادی ساکن دبی هم در مقاله‌ای با عنوان «اقتصاد دبی مانند تکه یخی در صحرا ذوب می‌شود» در پایگاه تحلیلی «مدرن دیپلماسی» با بررسی چالش‌های پیش روی اقتصاد این امارت‌نشین تاکید کرده که «اقتصاد دبی درحال فروپاشی است».
بررسی بخشی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی امارات و به ویژه دبی نشان دهنده این است که سه بخش اصلی قدرتِ دبی یعنی املاک، گردشگری و بازار سرمایه بر لبه بحران حرکت می‌کنند. با توجه به سیاست‌های امارات در منطقه به ویژه وارد شدن به جنگ یمن و محاصره قطر، نمی‌توان شاهد شکوفایی در وضعیت اقتصادی امارات بود. در واقع اقتصاد و جنگ در کنار هم نمی‌توانند رشد کنند. امارات برای نجات از وضعیت کنونی و دور شدن از لبه بحران، تنها یک راه پیش روی خود دارد و آن نیز دوری از مداخله در بحران‌ها و تجاوز به کشورهای دیگر است. چرا که شیخ نشین‌های خلیج‌فارس توان مدیریت این‌گونه چالش‌ها را ندارند و در نهایت در صورت عدم تغییر سیاست‌های مداخله‌گرایانه خود به پرتگاه اقتصادی و حتی سیاسی نیز خواهند رسید. دبی که روزگاری نه چندان دور تنها یک روستای ماهیگیری بود توانسته به عنوان یکی از مهم‌ترین بازارهای مالی جهان خود را مطرح کند. اما اوضاع دبی به شدت به توسعه‌طلبی‌های محمد بن زاید ولیعهد امارات وابسته است. دبی حتی اگر نخواهد درگیر جنگی در منطقه شود به ناچار شاهد تاثیرات مخرب جنگ طلبی‌های بن زاید قرار خواهد گرفت.