روزنامه خراسان
1397/11/13
حیرت زدگی اندیشمندان غربی در برابر «معجزه قرن»
انقلاب اسلامی، رویدادی بود که در هیچکدام از قالبهای طراحی شده از سوی نظریهپردازان غربی، نمیگنجید. تا پیش از آن، غربیها عادت کردهبودند که تمام انقلابها را، درون پارادایم ایدئولوژیهای مبتنی بر اومانیسم، تحلیل و بررسی کنند؛ اما انقلاب ایران، شبیه هیچکدام از آن ها نبود. یکی از دلایلی که انقلاب اسلامی مردم ایران، حتی از سوی دشمنان غربیاش، معجزه قرن نامیده شده، همین است. چارچوب نظری و علمی انقلاب ایران، عبور از باورهای مدرنیته غربی و ایجاد کننده گفتمانی تازه در دنیای سیاست بود. تا چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچکدام از قدرتهای آن روز دنیا، باور نداشتند که گفتمان دینی و رهبری یک مرجع تقلید که در تبعید روزگار میگذراند، بتواند چنان قدرتی تولید کند که قابلیت ساقط کردن رژیم پهلوی را داشته باشد؛ رژیمی که به زعم کارتر، در منطقه پرآشوب خاورمیانه، جزیره ثبات مد نظر آمریکاییها را ایجاد کرده بود. در گفتوگو با دکتر هادی وکیلی، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی، به بررسی دلایل «معجزه قرن» خوانده شدن انقلاب اسلامی پرداختیم. وی در مصاحبه با خراسان، ضمن اشاره به این موضوع که تعبیر «معجزه» بودن یا «شگفتانگیز» بودن انقلاب اسلامی، حتی در میان دشمنان خارجی انقلاب نیز رایج است، به بیان دلایلی که باعث استفاده از این تعبیر برای معرفی انقلاب اسلامی و مؤلفههای آن شد، پرداخت.آیا استفاده از تعبیر «معجزه قرن» بودن انقلاب اسلامی، تنها محدود به متفکران داخلی است یا خارجیها هم به آن اقرار دارند و از آن استفاده میکنند؟
ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که وقتی از معجزه بودن انقلاب اسلامی سخن میگوییم، طبعاً منظور ما، آن معنا از واژه «معجزه» که در حیطه آموزههای دینی و درباره پیامبران الهی مورد استفاده قرار میگیرد، نیست. استفاده ما از واژه معجزه، در واقع توصیفی است از بزرگ و شگفتانگیز بودن یک پدیده که به اعجاز و انجام کار ناممکن، پهلو میزند. اگر بخواهیم در این معنا به واژه معجزه بنگریم و اطلاق آن را به انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار دهیم، باید اعتراف کنیم که انقلاب اسلامی، بیتردید یک معجزه بود. استفاده از تعبیر معجزه برای انقلاب اسلامی، فقط محدود به آثار مربوط به طرفداران داخلی انقلاب اسلامی نیست؛ شما میتوانید در آثار بسیاری از تحلیلگران خارجی و حتی دشمنان آشکار انقلاب اسلامی نیز، این تعبیر را مشاهده کنید. به عنوان نمونه، میشل فوکو تحلیل گر غربی در کتاب «ایرانیان چه رؤیایی در سر میپرورانند؟» اذعان می کند که شخصیت امام خمینی(ره)، شخصیتی ویژه است؛ آن طور که میتوان شخصیت او را با شخصیتهای اسطوره ای و مافوق تصور بشر، مقایسه کرد و کاری که او انجام داد، کاری بود که در قالب ادبیات معاصر قابل توصیف نیست؛ الا اینکه بگوییم کاری از جنس کارهایی است که قدیسین و فرستادگان الهی در دورههای پیشین انجام میدادند. امثال فوکو، اصولاً مذهبی نیستند و حتی باید آن ها را ضد مذهب بدانیم، اما تعبیری که درباره انقلاب اسلامی و رهبر آن دارند، اینگونه است. دیگر نویسندگان و تحلیلگران غربی هم، مانند «فیلیپ هیرو»، انقلاب اسلامی را شگفتی قرن مینامند. هیرو مینویسد: «ایران در طول شش سال، بیش از آنچه همه ممالک دنیا در طول 60 سال شگفتی آفریده باشند، شگفتی آفریده است.» در بین افرادی که درباره انقلاب چنین سخنانی را بر زبان آوردهاند، میتوان سیاستمداران مشهوری مانند «برژنف»، رهبر وقت شوروی را هم دید. او تجدید حیات اسلام را در قالب انقلاب اسلامی، مهم ترین واقعه قرن بیستم مینامد.
آیا وقوع چنین معجزهای برای غرب قابل پیشبینی بود؟
با توجه به شرایط ایران، خاورمیانه و جهان در دوران اوجگیری انقلاب اسلامی، هیچ کس و با هیچ محاسبهای، گمان نمیکرد که بتوان رژیم پهلوی را ساقط کرد و موازنه قدرت را در منطقه خاورمیانه به هم ریخت. انعکاس این دیدگاه در خاطرات و سخنرانیهای بسیاری از سیاستمداران دنیا و به ویژه غربی، قابل احصاست. آمریکاییها واقعاً تا چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، باور داشتند که شاه، محکم سرِ جای خودش نشسته است.
از اصطلاح جزیره ثبات برای ایران استفاده میکردند.
دقیقاً؛ تعبیر «جزیره ثبات» را کارتر در نطق ژانویه 1978 خودش در تهران و در ضیافتی که شاه به مناسبت کریسمس برای او تدارک دیده بود، بر زبان آورد. آمارهایی هم که منتشر میشد، مانند نرخ رشد ناخالص ملی و ... که برای غربیها ملاک قابل قبولی برای مطالعات مربوط به شکلگیری انقلابها بود، چیز خاصی که بشود آن را حَمْل بر قریبالوقوع بودن انقلاب کرد، نشان نمیداد. بنابراین، تقریباً از نظر مطالعه مؤلفههای قدرت، احتمال بروز انقلاب، نزدیک به صفر بود. در خارج از ایران، حتی کشورهایی مانند چین و شوروی هم از شاه حمایت میکردند. بنابراین، نمیتوانیم برای فهم دلیل بروز انقلاب، به سراغ مؤلفههای رایج غربیها برویم و باید مخالفان شاه را در نظر بگیریم. این در حالی بود که در آن زمان، هیچ کس وزن خاصی برای مخالفان رژیم و به ویژه مخالفان مذهبی شاه، در نظر نمیگرفت. هیچ کدام از تحلیلگران، حتی در مخیلهاش هم نمیگنجید که رهبری امام خمینی(ره) و انگیزه مذهبی بتواند چنان قدرتی تولید کند که توانایی ساقط کردن رژیم پهلوی را داشته باشد.
آنچه اشاره کردید، در بررسی بُعد عملی دلایل «معجزه قرن» خواندن انقلاب اسلامی مؤثر است؛ اما اگر قرار باشد در بُعد نظری هم، به این موضوع توجه کنیم، باید چه مواردی را مد نظر قرار دهیم؟
به نکته خوبی اشاره کردید. بگذارید به این پرسش، اینگونه جواب بدهم که یکی از مواردی که میتواند به ما در فهم چرایی معجزه خواندن انقلاب اسلامی یاری دهد، درک چرایی وقوع انقلاب اسلامی است. انقلابی اسلامی، بر مبنای الگویی کاملا نوظهور و جدید اتفاق افتاد و شکل گرفت؛ الگویی نوظهور و جدید که نه فقط برای فعالان دنیای سیاست، بلکه برای نظریهپردازهای علوم سیاسی و انقلابشناسی هم، شگفتانگیز و غیر قابل فهم بود. تا پیش از انقلاب اسلامی، تمام انقلابهای اتفاق افتاده در جهان، درون پارادایم ایدئولوژیهای غربی شکل گرفته بود؛ از انقلاب فرانسه بگیرید تا انقلاب روسیه، کوبا و حتی الجزایر. به همین دلیل، چه در عرصه نظر و چه در عرصه عمل، هیچ کس گمان نمیکرد که بتوان خارج از این چارچوب و مبتنی بر دیدگاه و ایدئولوژی دیگری، انقلاب کرد. ظهور الگوی جدید، دو الگوی عمده پیشین، یعنی لیبرالیسم و سوسیالیسم را به چالش کشید و این برای سیاستمداران و نظریهپردازان علوم سیاسی، یک اتفاق شگفتانگیز محسوب میشد. الگویی که انقلاب اسلامی ارائه کرد، الگویی مبتنی بر عبور از اومانیسم و در پی احیای انسان و جامعه بر اساس هدایت الهی بود. گفتمان انقلابهای پیشین، همگی درون گفتمان مدرنیته شکل گرفت و اجرا شد؛ اما انقلاب اسلامی، اصولاً علیه گفتمان مدرنیته غربی و بر مبنای خروج از زیر بیرق آن شکل گرفت. هرچند مدرنیته به عنوان یک الزام تکنولوژیک مورد نیاز است، اما به عنوان یک راهبرد هدایتی و تربیتی برای بشر، مسیری انحرافی است و باید به سراغ الگوی الهی رفت. کلیدواژههای تولید شده در انقلاب اسلامی، کاملاً بدیع و نوظهور بود و قبلاً وجود نداشت. افزوده شدن پسوند اسلامی به کلمه انقلاب یا به واژه جمهوری، برای نظریه پردازان غربی کاملاً نامفهوم و جدید بود. غربیها در مفاهمه کلید واژههای انقلاب اسلامی، تا سالها دچار اشکال بودند؛ کنفرانس برگزار میکردند که بتوانند مفهوم انقلاب اسلامی و مفهوم جمهوری اسلامی را درک کنند و بر سر معنا و مفهوم آن به نتیجه برسند.
انقلاب اسلامی، فضای جدیدی را برای تنفس فکری انسانها ایجاد کرد؛ به قول «میشل فوکو»، «انقلاب ایران، خدا را مجدداً به صحنه تاریخ برگرداند.» انقلاب ایران، انقلاب بازگشت به خداباوری در صحنه سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع بود. در واقع انقلاب اسلامی را میتوان به رویکردی تعبیر کرد که برای عبور از مدرنیته و باورهایی که غرب به دنبال نهادینه کردن آن هاست، شکل گرفت. به همین دلیل انقلاب اسلامی را معجزه قرن نامیده اند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
پس از انتشار تصاویر ماهواره ای از میزان خسارت ها به پایگاه نواتیم، دیروز نیز تصاویر ماهوارهای پایگاه رامون ارتش صهیونیستی منتشر شد که نشان می دهد علاوه بر آشیانه ها، مراکز تجهیزات نظامی نیز توسط موشک های بالستیک ایران هدف قرار گرفته است (خراسان) امیر واحدی: اینبار با بمبافکن su ۲۴ پاسخ ویرانگر میدهیم / سردار حاجیزاده: صد در صد میزنیم (جوان) جنگ رسانهای در فضای موشکی (کيهان) پیام صریح ایران به جنگطلبان صهیونیست (تجارت)
سایر اخبار این روزنامه
سازوکار مالی اروپا محدود و زیاده خواهانه
حیرت زدگی اندیشمندان غربی در برابر «معجزه قرن»
به جشن 40 سالگی رسیدیم
آژیرخطر برای لژیونرهای ایرانی
بازخوانی تفکر استاد شهید مطهری به بهانه زادروز ایشان
آپارتمان های اضافی دولتی در تهران را بفروشید
کوه اروپا موش زایید
مجلس در آزمون مقابله با سوداگران
توصیه های حاج علی اکبری به ائمه جمعه
«تختی»منشأحاشیههای روز اول جشنواره فجر
ورود یک محموله بزرگ گوشت به کشور
زیر گذر حرم تا قبل از احداث پارکینگ بسته نمی شود
آغاز عمره بعد از حج 98
پس اندازی با طعم بورس