کتی جهانگیری کارگردان مستند «قطار مسیر۶۰» در گفت‌وگو با «ابتکار» مطرح کرد سمفونی‌های خاطرات

سیدحسین رسولی
این روزها مستندهایی درباره موسیقی مورد توجه سینماگران و سینمادوستان قرار گرفته است. مستند «قطار مسیر۶۰» به کارگردانی و نویسندگی کتی جهانگیری یکی از این نمونه‌ها است که در گروه «هنر و تجربه» روی پرده رفته است. «قطار مسیر ۶۰» که با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته شده است از هشتم دی ماه در گروه سینمایی «هنر و تجربه» میزبان علاقه‌مندان به مستند است. این فیلم تلاش می‌کند به وقایع حوزه موسیقی ایران در دهه اول انقلاب از ‌زاویه دید دولت و مردم و همچنین تقابل­‌ها، تضادها و همراهی­‌ها تا رسیدن به فضای باز و ظهور دوباره موسیقی ‌پاپ بپردازد. حسام‌الدین سراج، کیوان ساکت، نادر مرتضی‌پور، صادق آهنگران، رامین بهنا، ‌محمد گلریز، مهرداد کاظمی، علی مرادخانی، ناصر فرهودی، جهانگیر زمانی، علی‌اکبر قاضی­‌زاده، فروغ بهمن‌پور، نعمت‌الله گلزار، حبیب‌الله معلمی، همایون رحیمیان، محمد میرزمانی و جمشید عزیزخانی افرادی هستند که در این مستند ۹۳ دقیقه‌­ای، از مسیری که موسیقی در ایران در دهه 1360 طی کرده است، می­‌گویند. به همین مناسبت سراغ جهانگیری رفتیم و با او گفت‌وگو کردیم.
گروه «هنر و تجربه» را چگونه می‌بینید؟
از چه نظر منظورتان است؟


از تمام جنبه‌ها؛ مخصوصا کیفیت اکران و نوع مخاطبی که دارد.
گروه «هنر و تجربه» اتفاق نویی در کشور ایران است. این گروه در گذشته نبوده است. فیلم‌هایی که مخاطب نداشتند در این گروه مخاطب پیدا کرده‌اند. به نظرم باید برنامه‌ها و نظام اکران و بودجه خود را به‌روز کند. این گروه به خوبی کار کرده است. مخاطب خاصی را تعریف کرده است. این گروه نسبت به سینمای بدنه، تماشاگران آموزش‌دیده و با دانش و تحصیلکرده دارد.
به سانس‌های این گروه انتقادی ندارید؟
سینماها حق دارند که سانس‌های پر‌فروش و پر‌مخاطب را به فیلم‌های پر‌فروش بدهند‌ بنابراین سانس‌های معمولی به برخی فیلم‌های دیگر می‌رسد.
مستند دیگری به اسم «بزم رزم» هم با موضوع موسیقی دهه 60 ساخته شده است ...
فیلم من برای سال 1392 است. در‌واقع‌ این فیلم دوم من است و فیلم اولم در سال 1389 ساخته شده است.
چرا این موضوع برای شما جذاب شد؟
هیچ گروهی در زمانی که من به سوی موسیقی دهه 60 رفتم به سراغ این موضوع نرفته بود. تحقیق کردم. روی موضوع کار کردم. در‌واقع‌ در دهه 1380 به این پدیده پرداختم.
در جایی خواندم که رشته مهندسی اقتصاد خوانده‌اید، چه شد سراغ مستندسازی رفتید؟
رشته‌ای را خواندیم که کشور ایران نمی‌خواهد. اینجا اقتصاددان نمی‌خواهد. از بچگی به سینما و تئاتر علاقه داشتم. کارم را از بازیگری تئاتر شروع کردم. بعد هم وارد عرصه سینما شدم. چند دوره فیلمسازی هم دیدم. سه چهار سالی پشت صحنه کار می‌کردم.
آقای هوشنگ گلمکانی به مستندهای گفت‌وگومحور می‌گوید مستندهای کله‌ای! در مستند شما هم با مصاحبه‌های فراوانی روبه‌رو هستیم.
از دوستان علاقه‌مند دعوت می‌کنم تا این فیلم را ببینند. البته فیلم من در سال 1392 ساخته شده است و کمی متفاوت با فیلم‌های امروز است. آقای گلمکانی درست می‌گویند. در فیلم‌های مصاحبه‌محور یکسری آدم می‌نشینند و حرف می‌زنند. این نوع مستند در تمام دنیا هم مورد توجه است ...
بله؛ ژانر مهمی است ...
در آن دوره هیچ منابع مهمی درباره موسیقی دهه 60 نداشتیم. همیشه اعتقاد دارم که اگر مستنداتی وجود نداشته باشد دیگر قطعیتی هم وجود ندارد! باید نریشن یا خاطره بگوییم. اما وقتی مستندات وجود دارد شما می‌توانید ساختار خوبی تعریف کنید. واقعیت امر این است که یکسری آدم در دهه 60 بودند و مجموعه‌ای از خاطرات را داشتند و من باید با آنها گفت‌وگو می‌کردم. تلاش کردم تضادها و تناقض‌ها را نمایش بدهم. حتی طنزی هم در جریان بود و من هم با شیطنت این را در فیلم گذاشتم. مثلا قطعه‌ای از موسیقی آقای گلریز را برای دوستی دیگر پخش کردیم تا او بگوید چه کسی است. چند تا حدس هم می‌زد. داستان اصلی این است که دوستانی که موسیقی‌های خاصی را خوانده‌اند چقدر در ذهن‌ها مانده‌اند.
بزرگ‌ترین چالش شما چه بود؟
تا اواخر دهه 60 که من شروع به کار کردم با چالش نبود اسناد و مدارک و مستندات روبه‌رو شدم. هیچ چیزی به جز خاطرات انسان‌ها نبود! حساسیت عجیبی هم روی موسیقی وجود داشت. منظورم دهه 80 است. تمام این‌ها موانع فیلم بودند. نکته دیگر این بود که جایی برای دیده‌شدن و نمایش‌دادن وجود نداشت. سال 1393 فیلم را به هنر و تجربه دادم و تا 1394 طول کشید. در بخش پروانه نمایش و مجوز هم به مشکل خوردیم.
عجب؛ پس بحث مجوز در سینمای مستند هم داستانی شده است. واقعا مجوزها برای سینمای ایران تبدیل به معضل عجیب و غریبی شده است. سوال این است که مستندی درباره موسیقی دهه 60 چه خطری برای جامعه دارد؟!
مجوز ما طول کشید و بعدش تب ساختن فیلم درباره موسیقی دهه 60 در دل دوستان افتاد. بعد هم اجازه داده شد مستندهایی درباره موسیقی ساخته شود.
فیلم شما را سانسور کردند؟
نه. هیچ سانسوری نداشتیم.
خیلی از مستندسازان می‌گویند هزینه ساخت مستند خیلی بالا رفته است. این اتفاق باعث نابودی مستند می‌شود. از سوی دیگر گروهی می‌گویند اگر با شبکه‌های خارجی اروپایی کار کنید پول خوبی هم در می‌آورید. نظرتان درباره اقتصاد مستند چیست؟
در کشورهای اروپایی هم مستند در میان فیلم‌های ارزان قرار دارد. یادم می‌آید مخاطبان مستند ایرانی برای مستندسازان خارجی خیلی جذاب بود. هر زمان که با آنها گفت‌وگو کردم به این موضوع اشاره کردند. البته با تفاوت قیمت ریال و ارز خارجی مستندسازی می‌تواند درآمد خوبی داشته باشد. دومین مسئله این است که قابلیت فروش در شبکه‌های خارجی برای همه وجود ندارد. شما نمی‌توانید با خیلی از شبکه‌های خارجی کار کنید. خیلی محدود است.
به نظر شما مستندسازی همچنان پلی برای ورود به فیلمسازی داستانی و تجاری است؟
همیشه در سینما یک چیزهایی است. خیلی‌ها می‌خواهند کارگردان شوند و در بخش‌های گوناگون سینما ورود می‌کنند. البته من عاشق تحقیق و پژوهش هستم. برای همین به مستندسازی علاقه دارم. به فیلم‌های من نگاه کنید کاملا متوجه می‌شوید. سختی‌های مستندساز هم برای کارگردان باید مورد توجه قرار بگیرد. هر کسی از این سختی‌ها فرار کند با مشکل مواجه می‌شود. فیلم‌های داستانی هم از این امر مستثنی نیستند. فکر کنید جمعیت انبوهی از علاقه‌مندان به سینمای داستانی وجود دارند که می‌خواهند وارد سینمای داستانی شوند. البته جمعیت کمی از طریق مستندسازی وارد سینمای داستانی می‌شوند.
سایر اخبار این روزنامه