پیش دستی آمریکا برای نابود کردن افغانستان

یک: چند روز قبل، آمریکا با طرح ادعای بی دلیل، فاطمیون و زینبیون، دو گروه مدافع حرم و مستقر در سوریه را به بهانه های واهی تحریم کرد. نکته قابل تامل، نبودن این دو گروه در چرخه تصمیم گیری، فعالیت و روابط اقتصادی است. در واقع این دو گروه هیچ کنشگری سیاسی و اقتصادی ندارند و صرفا گروه های اعتقادی برای پاسداری از حریم اهل بیت در سوریه هستند. بارها نیز اعلام شده این گروه ها ماموریت شان در منطقه غرب آسیاست و زندگی نامه منتشر شده از شهدای این دو گروه نشان می دهد، هدف اصلی آن ها آزادی قدس شریف و مبارزه با صهیونیست است. اما حقیقت این تحریم چیست؟ دو: در پس پرده حوادث تحریم این دو گروه سناریوی خطرناکی نهفته است. آمریکایی ها با کانالی که در شمال ایجاد کردند، عناصر بسیار زیادی از رهبران و کادر داعش را از منطقه سوریه و عراق خارج و به شمال افغانستان منتقل کردند. این عناصر، افراد جلاد و رهبران اصلی داعش در عراق و سوریه اند که بعضا از گروه های بومی افغان ،عرب یا ایغورها تشکیل می شوند. هدف اصلی آمریکا ایجاد درگیری و تاسیس پایگاه ثابت داعش در افغانستان است که هدف آنان با تشکیل داعش، نا امن سازی ایران، از بین بردن امنیت در نوار مرزی چین، درگیر کردن هندوستان و تاثیر گذاری بر اقتصاد پاکستان و حضور نظامی بلند مدت در افغانستان است، کشوری که هم با چین هم مرز است و هم با ایران. به عبارت دیگر آمریکا از این فرصت به دنبال ضربه زدن به امنیت ملی افغانستان و منطقه بهره مند خواهد شد. در حالی که تهدید بالقوه آمریکا در مبارزه با داعش، جمهوری اسلامی ایران است. آمریکا می داند که ایران توان مقابله با این گروه را دارد و اگر دولت مرکزی پاکستان و افغانستان از ایران برای مبارزه با داعش کمک رسمی بگیرند، به معنای آن است که کابل و اسلام آباد هم در کنار بغداد، بیروت، صنعا، دمشق و غزه به عنوان یک محور مهم و اساسی، منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی را تهدید خواهند کرد. سه: هدف قرار دادن «زینبیون» و «فاطمیون» طرح آمریکا برای جلوگیری از این پیوند فرهنگی و امنیتی بود. البته نباید فراموش کرد آمریکایی ها ماه هاست به پاکستان برای مبارزه با تروریسم پشت کردند و کابل را سرکار گذاشتند! کاری که در عراق با رد و تعویق کمک به بغداد برای مبارزه با داعش انجام دادند. چهار: چالش پیش روی منطقه، مسئله مبارزه با داعش در سال 2019 است. آمریکایی ها خواهان استقرار داعش در این منطقه هستند تا ضمن مهار محور مقاومت، پایگاه خود را در این کشور تحکیم بخشیده و حضور خودشان را تقویت کنند.بر پایه این تحلیل در می یابیم که چرا جمهوری اسلامی ایران، سیاست دفاع پیش دستانه یا تهاجمی را به عنوان سیاست جدید، در اختیار نیروهای رزمی خود قرار داده است. تمام رزمایش های اعلامی انجام شده در سال جدید، بر پایه سیاست تهاجمی بود. بدین معنا ایران سناریوی دیگری را در پیش گرفته است. فرماندهان نظامی ایران به این جمع بندی رسیدند که اگر می خواهند با داعش در شرق یا هر نقطه دیگری مقابله کنند، نباید منتظر بمانند تا تهدید به مرزهای سرزمینی نزدیک شود. هرچند ایران از ابتدا در قبال حمایت از محور مقاومت که زینبیون و فاطمیون از اعضای آن هستند، هیچ گاه قصد انتقال آن ها به شرق خود را نداشت اما، هدف گذاری انجام شده نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تهدیدات پیش رو، سیاست دیگری اتخاذ کرده که واشنگتن تصورش را نمی کرد. ایران به رویکرد سیاست دفاع پیش دستانه روی آورده و این مسیر را طی امسال عملیاتی کرده تا در قبال داعش یا هر تهدید دیگر، منفعلانه قدم بر ندارد. هدف آمریکا در عراق و سوریه، قطع خط محور مقاومت بود و نتیجه آن خروج اجباری این کشور از منطقه، در حالی که هدف آمریکا از انتقال داعش مبارزه با چیزی است که از آن به عنوان «سرافعی» یاد می شود. پنج: البته نباید فراموش کرد که هدف از تحریم فاطمیون و زینبیون توسط واشنگتن، علاوه بر مهار این محور، نوعی قطع آینده فعالیت آن ها در مناطقی است که خاستگاه فکری آن ها برای مبارزه با داعش است. در واقع آمریکایی ها می ترسند در صورتی که کابل و اسلام آباد رسما از محور مقاومت بخواهند به این دو کشور در مبارزه با تروریسم، مستشاری نظامی و انتقال تجربه داشته باشند، فرهنگ حاکم بر زینبیون و فاطمیون همانند نفوذ فرهنگ حزب ا... در مناطق غربی سوریه، به این مناطق منتقل شود و بسیاری از مذاهب و اقوام مستقر در این دو کشور را تحت تاثیر خود قرار دهد.