شش ماه بدون سخنگو یک سال بدون نشست خبری

آیا دولت سخنگو نمی‌خواهد؟! این سوالی است که ماهها پاسخ خود را نیافته است. به گزارش جماران، محمدباقر نوبخت سخنگوی سابق دولت که همزمان رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور است، بعد از درخواست رسانه‌ها از رئیس جمهور برای سپردن سازمان برنامه به فرد دیگری از سخنگویی دولت استعفا داد و گفت که می خواهد همه توانش را صرف سازمان برنامه و بودجه کند.
در ابتدا می شد از نیامدن فرد دیگری به جای نوبخت، معنای «یا نوبخت یا هیچ کس» را برداشت کرد اما می شد این را هم تصور کرد که رئیس جمهور در حال فکر کردن به گزینه‌های جایگزین است. خداحافظی نوبخت از تریبون سخنگویی دولت با استیضاح وزرای سابق کار و اقتصاد در فاصله ای یک ماهه اتفاق افتاد و به همین خاطر می‌شد تصور کرد روحانی همزمان با انتخاب وزرای جدید خود، برای سخنگویی دولت نیز تصمیم می گیرد. اما این اتفاق نیز رخ نداد.
شخص رئیس جمهور هم از رسانه‌ها فاصله گرفته است و این یعنی دولت تصمیم گرفته خود را از رسانه و افکار عمومی دور نگه دارد. امسال خبری از سوالات زنده مجریان تلویزیون از حسن روحانی نبود و حتی همین گفتگوهایی که در شبکه‌های مجازی حاشیه و انتقاداتی به دنبال داشت نیز محدود شد و روحانی در سال 97 و بعد از خروج آمریکا از برجام فقط یک بار و آن هم به سوالات مجری صدا و سیما پاسخ داد. روحانی حتی یک نشست خبری با خبرنگاران هم برگزار نکرد و آخرین نشست خبری او در بهمن ماه سال 96 برگزار شد.
 اما روحانی در مهر ماه رحمانی فضلی وزیر کشور خود را به عنوان رئیس ستاد اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی کشور منصوب کرد. پرسش‌های سیاسی رسانه‌ها نیز در روزهای چهارشنبه و حیاط هیات دولت توسط محمود واعظی، رئیس دفتر روحانی پاسخ داده می‌شود. این موضوع باعث شد واعظی در عمل در جایگاه سخنگو قرار گیرد؛ سخنگویی که سوالات متنوعی را از سیاست‌های اقتصادی گرفته تا ادعای شکنجه ی اسماعیل بخشی پاسخ دهد.


این در حالی است که در چهار سال  اول ریاست جمهوری روحانی که دولت سخنگو داشت هم عملکرد دولت در حوزه اطلاع رسانی مورد انتقاد حامیان روحانی بود.
عبدالله ناصری، فعال رسانه ای اصلاح‌طلب در این باره به خبرنگار جماران می گوید: آقای روحانی و دولت خیلی به کارکرد و حساسیت افکار عمومی و رسانه آگاهی ندارند وگرنه در این شرایط حساس دولت را بی سخنگو نمی گذاشتند. دولت یا رئیس جمهور بی سخنگو چه از نظر داخلی و چه از نظر خارجی پدیده ای بی معناست. بنابراین نداشتن سخنگو را باید به خاطر درک نداشتن از اهمیت رسانه و ارزش قائل نبودن برای افکار عمومی باید طبیعی تلقی کرد.
 این فعال رسانه‌ای معتقد است: آقای رحمانی فضلی در دوره کوتاهی اخبار و گزارش‌هایی در ارتباط با تصمیم‌گیری‌های اقتصادی سران قوا می داد، اما نقش او هم در این زمینه بسیار کمرنگ شده است. باورم این است که آقای واعظی به طور غیررسمی نقش سخنگوی دولت را ایفا می کند. دولت روحانی اساسا نسبت به کارکرد رسانه و ضرورت هماهنگی رفتار دولت برای افکار عمومی خیلی اهمیتی قائل نیست. اگر چنین نبود در همان چهار سال اول یک فرد غیررسانه ای به عنوان سخنگو انتخاب نمی شد.
محمد مهاجری، روزنامه نگار و فعال سیاسی اصولگرا نیز به خبرنگار جماران می گوید: نه سخنگو داشتن ارزشمند است و نه سخنگو نداشتن غیرارزشمند. اگر دولت واقعا حرفی برای زدن داشته باشد هرکسی که در دولت باشد آن حرف را می زند و افکار عمومی نیز آن را می شنوند. اما اگر دولت حرفی برای گفتن نداشته باشد سخنگو یک موجود بیکار و بدون کارکرد خواهد بود. بنابراین اینطور نیست که تصور کنیم حالا که دولت سخنگو ندارد پس اتفاق تلخ مهمی رخ می دهد.