چرا خطر بروز جنگ در شبه جزیره کره منتفی است؟

صلاح الدین هرسنی- تنش در شبه جزیره کره و احتمال بروز یک جنگ پر شدت و تمام عیار هر روز بیشتر می‌‌شود. نشانه های این جنگ از تحرکات نظامی و راهبرد های اعلامی بازیگران بحران شبه جزیره به خوبی پیداست. آنچه بیش از همه خطر بروز جنگ در شبه جزیره را تشدید کرده است، تحرکات نظامی کره شمالی از یک طرف و راهبرد های تقابلی آمریکا از طرف دیگر است. این تحرکات زمینه ساز حضور کره جنوبی، ژاپن و چین و روسیه در بحران شبه جزیره شده است و این کشورها هم اینک نیروهای خود را در مرز‌های مشترک با کره شمالی مستقر کرده اند. به این ترتیب و با آماده شدن شرایط عینی بروز یک جنگ پر شدت، به نظر می رسد که شرایط وقت حاضر حیات سرزمینی شبه جزیره بیشتر با شرایط بازدارندگی همسواست، لذا خطر بروز جنگ تمام عیار در شبه جزیره به چند دلیل منتفی است:
اول آنکه قابلیت های نظامی کشورهای درگیر بحران یکسان است و با توجه به توانایی وارد کردن ضربه اول و دوم از طرف بازیگران بحران، وقوع هر گونه جنگی برنده ای نخواهد داشت. قراین و شواهد نشان می دهند که کره شمالی یک قدرت اتمی است و به مرحله بازدارندگی رسیده است و لذا آمریکا نمی‌تواند به این کشور حمله کند، چرا که زمان برای آمریکا برای شروع یک جنگ دیگر دیر شده است. در این ارتباط هم کره شمالی و هم آمریکا از ظرفیت های وارد کردن ضربه اول و دوم خود آگاهی دارند. لذاهر گونه اقدام نظامی آمریکا شبیه اقدامی که علیه سوریه و افغانستان نموده،با واکنش شدید و بی رحمانه کره شمالی پاسخ داده خواهد شد.
دوم آنکه منطقه شرق آسیا و منطقه اقیانوس آرام منطقه‌ای امن و مهمی برای منافع آمریکا است و آمریکا در راستای سیاست بلند مدت خود بی میل نیست که قدرت اصلی و برتر خود را دیکته و در این منطقه به نمایش بگذارد. تنها مانع اصلی هم بر سر راه آمریکا در این منطقه، کره شمالی است. بنابر این تمام تلاش آمریکا به رغم عزیمت ناو گروه تهاجمی در آب های شبه جزیره، فقط توقف برنامه هسته ای تسلیحاتی کره شمالی است.
سوم آنکه وقوع هر جنگی به معنای تنگ تر شدن دایره مهار کره شمالی و نیز افتادن این کشور در مرحله ای غیرقابل بازگشت خواهد بود. بدون شک، این وضعیت شرایط را برای مقامات پیونگ یانگ آنهم به رغم مستظهر بودن به حمایت های چین سخت خواهد کرد. بنابر این همه تحرکات نظامی مقامات پیونگ یانگ ابزاری برای باز دارندگی اقدامات تهاجمی آمریکاست.


چهارم آنکه آمریکا و متحدانش در این منطقه به رفتار های مقامات پیونگ یانگ عادت کرده اند. به عبارت دیگر نگرانی ها از تحرکات احتمالی پیونگ یانگ و سلسه اقدامات آزمایش های موشکی همچنان پابرجاست.بنابر این تحرکات نظامی آمریکا نمی تواند شرایط را برای متحدانش عوض کند. در این شرایط بازیگران بحران شبه جزیره ترجیح می دهند که از هرگونه خطای راهبردی و اقدام تحریک آمیز امتناع کنند.بدیهی است که در صورت هرگونه خطای راهبردی، تراژدی هیروشیما بار دیگر تکرار شود که محققا ابعاد فاجعه آن به سود هیچ طرفی نخواهد بود.
اما مهمترین دلیل که نشان می دهد خطر بروز جنگ در شبه جزیره منتفی است،اهدافی است که آمریکا آن را در پلان B خود دنبال می کند. هدفی را که آمریکا در این پلان دنبال می کند مهار و فشار بر چین است. این هدف آمریکا در راستای قاعده تبدیل بحران به فرصت قابل ارزیابی است. به واقع آمریکا می خواهد به بهانه کنترل کره شمالی،حضور خود را در شبه جزیره با هدف مهار چین گسترش دهد. تمهید این استراتژی به معنای آن است که آمریکا به دنبال حل و فصل بحران کره نیست، بلکه می‌خواهد وضعیت را به همین شکل بی‌ثبات نگه دارد تا هم اتحاد کشورهای منطقه با خود را به دلیل ترس از کره و چین تقویت کند و هم تا آنجا که می‌تواند حضور خود را تقویت کرده و چین را تحت فشار قرار دهد.
با همه دلایلی که برای منتفی دانستن بروز جنگ تمار عیار در شبه جزیره گفته شده است،تنها یک دلیل برای بروز جنگ وجود دارد و آن هنگامی است که هریک از طرفین بخواهند عقب نشینی مصلحتی طرف دیگر را به منزله از دست رفتن اعتبار و حیثیت و پرستیژ خود در رقابت های راهبردی بدانند. در این صورت اگر بحران کره به جنگ منتهی شود، به جرات می‌توان گفت که این جنگ برنده‌ای نخواهد داشت و تاوان آن را میلیون‌ها نفر در آسیای خاوری خواهند داد.