کامل حسینی- فعال اجتماعی

مکان‌هایی به عنوان جاذبه‌های توریستی شناخته می‌شوند که از جمله آن‌ها می‌توان به پارک‌های جنگلی، کنار رودخانه‌ها و غیره اشاره کرد. هر ماه و هر سال این مکان‌ها پذیرنده مهمانانی از نزدیک‌ترین و دورترین نقاط کشور هستند که سبب می‌شود بیشتر اوقات این مکان‌ها مملو از انواع پسماندها شود و بدین ‌ترتیب از طرق مختلف به محیط زیست آسیب وارد می‌کنند.
راهکارهای فراوانی از جانب کارشناسان و فعالان محیط زیست پیشنهاد شده که در برخی از آن راهکارها برعهده مردم و در برخی دیگر برعهده دولت است. سازمان‌های مدنی هم به عنوان رابط میان فعالیت‌های دولت و مردم و عضوی از نظام اجتماعی کل نقش خود را در بهبود وضعیت اجرا می‌کنند. من در اینجا قصد ندارم به وظایف هر کدام بپردازم زیرا در ظرفیت این نوشته کوتاه نمی‌گنجد بلکه قصد دارم به مسئله‌ای به ظاهر ساده و فراموش شده اما مهم در این رابطه بپردازم و آن هم اشاره به فراخوان و آموزش مردم از طریق نشانه‌ها و الگوهای عملی نسبت به حفظ محیط زیست است؛ یعنی در فرآیند اقدامات برای حفظ محیط زیست و اجرای برنامه‌ها، الگوی مدیریتی دولت (سازمان محیط زیست) باید به گونه‌های آموزنده و عملی، مردم را به حفظ محیط زیست و آلوده نکردن آن دعوت نماید.
برای مثال در برخی پارک‌های جنگلی و نقاط سرسبز توریستی و حتی کنار رودخانه‌های دوردست و خلوت کمترین سطل زباله‌ای دیده می‌شود یا برای مدت طولانی است که دیده نمی‌شود، از قضا مشاهده مصداق بی‌توجهی دولت در برخی زمان‌ها در همین عدم یا کمبود سطل زباله‌ها است و سهل‌انگاری در این مورد سبب بی‌توجهی بیشتر مردم می‌شود و در نهایت، اندرز و تبلیغِ گفتاری ره به جایی نمی‌برد.
با توجه به گستردگی محصولات امروزین هر جا مسافران و گردشگران حضور دارند انبوه پسماندها هم وجود خواهد داشت حتی در دورترین و خلوت‌ترین نقاط! بر همگان معلوم است که هنگام سفر به مکان‌های توریستی و اتراق در مکان‌های دور افتاده و خلوت زباله‌های زیادی خود به خود تولید می‌شوند که روی دست مسافران می‌مانند و در صورت نبودن سطل زباله‌ها یا دور از دسترس بودن آن‌ها سبب کم تحملی و سرانجام رها کردن آن همه زباله در همان محیط سرسبز و جنگلی می‌شود! باید سطل زباله‌های فراوانی در نزدیک مسافران وجود داشته باشد، در واقع تعدد زیاد آن‌ها خود نوعی یادآوری اخلاقی به گردشگران است.


بهانه دولت این است که مردم خود اهمیت چندانی به حفظ محیط زیست نمی‌دهند و یا این گونه سطل‌ها توسط خود مردم مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرند اما در هر حالت وجود بالذات این گونه سطل‌ها خود نوعی نقش الگوبرداری و فراخوانی مردم به سوی پاکیزه نگه داشتن محیط زیست هستند.
در برخی مکان‌ها انباشت فراوان زباله دیده می‌شود، حتی کنار سطل زباله‌ها هم با چنین مواردی رو به رو بوده‌ایم؛ هر از چند گاهی سازمان محیط زیست با همکاری شورای شهر منطقه یا دهیاری روستاها می‌توانند آن منطقه را پاکسازی نماید و با تعبیه سطل‌های زباله گسترده و آموزش به مردم از طرق مختلف، دوباره آن‌ها را وارد چرخه همکاری و معاونت در حفظ محیط زیست نمایند؛ بدیهی است که اتخاذ چنین رویکردهایی امید را در دل مردم زنده نگه می‌دارد که هنور مردم و محیط زیست‌شان برای دولت اهمیت فوق العاده و حیاتی دارند. مشارکت مردم در امر محیط زیستگاه باید از طریق الگوهای عملی زنده دولت و به عنوان پیشرو برای مردم ظاهر شود و این یعنی جذب بیشتر مشارکت‌های مرد‌می‌در امر محیط زیست. برخی تدابیر و رفتارهای مدیریتی که در قبال محیط زیست و توسط دولت اتخاذ می‌شود، به گونه‌ای غیرمستقیم و دوگانه هدایت، تعلیم و تربیت مردم نسبت به دوستی با محیط زیستی است؛ از طرف دیگر محیط زیست ستیزی آثار خود را در کوتاه‌مدت و دراز مدت بر جای خواهد گذاشت.