خاکِ سست

تصاوير فروش خاك هرمز در شبكه‌هاي اجتماعي با حاشيه‌هاي فراواني همراه بوده است. خاك رنگارنگ و زيبايي كه علاوه ‌بر جنبه تزييني در بحث‌هاي درماني نيز مورد استفاده قرار مي‌گيرد. برخي از كنشگران و رسانه‌ها نيز از قاچاق خاك هرمز يا صادارت آن خبر مي‌دهند كه البته مسئولان همانند هميشه اين موضوع را تكذيب مي‌كنند. اما معصومه ابتکار، رییس پيشين سازمان حفاظت محیط زیست برای نخستین بار به طور رسمی از قاچاق خاک ایران به کشورهای همسایه پرده برداشت، افشاگري كه با واكنش تند بسياري ازمسئولان مواجه شد. اما مساله‌اي كه نمي‌توان آن را هرگز تكذيب كرد، حراج خاك ايران با بحران مديريتي است. خاكي كه سالانه براساس آمارها دو ميليون تن از آن دچار فرسايش مي‌شود و به همين واسطه ايران در سكوي نخست فرسايش خاك، جهان قرار دارد. بحران فرسايش خاك به‌جايي رسيد كه روحانی در سخنرانی خود در جلسه رای اعتماد به وزیران پیشنهادی دولت دوازدهم، از برنامه دولت در زمینه مقابله با فرسایش خاک سخن گفت. همچنين نمایندگان مجلس در تير سال جاري کلیات لایحه حفاظت از خاک را به تصویب رساندند. تمامي اين سخنان و تصويب لايحه‌ها نشان‌دهنده عمق فاجعه بحران فرسايش خاك در ايران است. اما باوجود تمامي اين سخنان و قانون‌ها، اجراي يك‌سري پروژه‌ها و اقدامات و تصميم‌گيري‌ها توسط برخي از دولتمردان، بحران فرسايش خاكي كشور را تشديد مي‌كند. وزارتخانه‌هايي همانند وزارت كشاورزي و سازمان حفاظت محيط زيست در رأس آن‌ها قرار دارند؛ نهادهاي متولي كه وظيفه حفاظت از اين خاك را برعهده دارند اما با برخي مجوزها و موافقت‌ها خود به معضلي براي خاك وطن تبديل شده‌اند. طرح«زراعت در اراضی زیر اشکوب» و طرح«کشت در اراضی شیب دار» نمونه‌هاي كوچكي از اين اقدامات است. طرح هایی که به نوعی آغاز مجدد واگذاری‌های فله‌ای اراضی ملی در کشور و تکرار تجربه تلخ واگذاری میلیون‌ها هکتار از اراضی ملی در دو دهه گذشته در قالب طرح طوبی، فلاحت در فراغت، بوستان خانواده و باغ شهرهاست. طرح‌هايي كه در آن علاوه بر حراج منابع ملي، افزايش بحران فرسايش خاك را درپي داشته است. در اين‌سال‌ها بسياري از كارشناسان هشدارهاي بسياري درباره پيامدهاي فرسایش خاک داده‌اند كه گوش شنوايي براي آن وجود نداشته است. به جرأت مي‌توان گفت، بحران امنيت غذايي، کاهش نرخ نفوذپذیری خاک و رشد شتابان بیابان‌زایی مهم‌ترين پيامدهاي فرسايش خاك در ايران است. براساس آمار، میزان کل فرسایش خاک در جهان 26 میلیارد‌تن است و سهم ایران از آن در حدود دومیلیارد تن است.
کاهش نرخ نفوذپذیری آب در خاک
يكي از مهم‌ترين پيامدهاي فرسايش خاك، بحث کاهش نفوذ آب در خاک در درازمدت است كه موجب کاهش میزان سفره‌های‌زیرزمینی می‌شود. باتوجه به برداشت‌هایی بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی در بیشتر مناطق کشور، شاهد پدیده بیابان‌زایی هستیم. بیابان‌زایی از اینجا شروع می‌شود که حتی اگر بارندگی نیز در کشور رخ بدهد، به‌دلیل حرکت خاک‌دانه‌ها، تمامی منافذ ورودی آب پر شده است و دیگر امکان نفوذ آب در خاک وجود ندارد.
عوامل انسانی و طبیعی در افزایش فرسایش خاک در کشور موثر است. تغییر اقلیم به ویژه در کشورهای مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران و نیز تغییر کاربری اراضی جنگلی و مرتعی و تبدیل آن به دیم زارها موثر است.خاک که فرسوده می شود، آب ها را گل آلود و عمر مخازن و سدها را کوتاه می‌کند. نمونه بارز این موضوع سد کرج است که حدود 50درصد آن رسوب کرده و بنابراین امکان ذخیره آب در آن کم شده و این در حالی است که روز به روز میزان جمعیت پایین دست رود کرج و سایر رودها بیشتر می شود و نیاز به آب افزایش می یابد. زمانی که سد از رسوب پر می‌شود، خطرات بزرگ اقتصادی و اجتماعی درپی دارد. در کشور ما چند عامل موجب می شود که در هنگام بارش باران به طور طبیعی فرسایش خاک اتفاق بیفتد. یک عامل درشت و تند بودن بارندگی هاست، زیرا اگر باران نرم و ریز باشد به تدریج در خاک فرومی رود اما اگر درشت باشد، شروع به فرسایش می کند. دومین علت این است که کوه های کشورمان شیب تندی دارند و این موضوع موجب می شود فرسایش اتفاق بیفتد. سومین عامل فقر یا فقدان پوشش گیاهی است زیرا گیاه هم خاک را حفظ می کند و هم مادر رودخانه هاست. چهارمین علت هم خشک بودن خاک هاست، زیرا چند ماه باران نمی‌آید و اگر خاک خشک باشد و باران بیاید، خاک را دچار فرسایش می کند.


پرويز کردواني در مصاحبه‌اي در باره فرسايش خاك گفته است:« ما در ایران فرسایش خاک هم در کوهستان و هم در دشت به وفور داریم. افراط انسان ها در قطع درختان یکی از عوامل بسیار موثر است، این در حالی است که اگر اقدام به قطع درختان می‌کنیم باید سه کار انجام دهیم تا هم جنگل حفظ شود و هم فرسایش خاک اتفاق نیفتد؛ این سه کار داشت، کاشت و برداشت است. ما در کشور دو مرحله داشت و برداشت را داریم اما کاشت نداریم که این روند یکی از دلایل فرسایش خاک است، زیرا درخت است که خاک را حفظ می کند. اما در مراتع هم دام زیاد موجب شده که پوشش گیاهی از بین برود و در واقع زیاد بودن دام ها نسبت به ظرفیت مراتع مشکل اساسی است. این در حالی است که در اجرای طرح تعادل دام و مرتع هم اشتباهاتی به وقوع پیوست و در جای دیگر بیشتر فرسایش خاک به وجود آمد.دلیل این موضوع آن است که معمولا سه اتفاق برای دام هایی که از مراتع خارج می شوند، رخ می دهد؛ یکی این است که دامدار از اقوام یا دوستان دامدار خود می‌خواهد که اجازه بدهند دام های آن‌ها هم در مراتع‌شان چرا کنند، بنابراین وضعیت بدتر می شود. اتفاق دیگر این است که اگر دامداران جایی را برای چرای دام های خود پیدا نکنند، آن‌ها را به کشتارگاه می فرستند. سومین اتفاق هم این است که وقتی عشایر اسکان می‌یابند موجب نابودی مراتع می شود. در این میان مساله دیگر فرسایش هایی است که به علت زراعت دیم به وجود می آید. مزارع دیم را در ارتفاعات به وجود می آورند و در جاهایی که شیب بسیار تند است، شخم می‌زنند و به دلیل شیب تند، حتی شخم زدن هم به درستی انجام نمی شود، در نتیجه فرسایش خاک اتفاق می افتد و خاک این مناطقبه اصطلاح بی‌حال می شود.
او با اشاره اقدامات فنی درباره فرسايش خاك گفت: «به عنوان مثال لوله کشی گاز و آب در کوهستان‌ها که برای انجام این کار جنگل‌ها و مراتع را از بین می‌برند و خاک را بیرون می‌ریزند و پس از اینکه بارندگی می‌شود، این خاک‌ها را با خود پایین می آورد. مساله دیگر ساختمان سازی و ویلا سازی در دامنه مراتع است که به دلیل رعایت نکردن بسیاری از مسائل موجب فرسایش خاک می شود. اما خاک که فرسوده می شود، آب ها را گل آلود و عمر مخازن و سدها را کوتاه می کند. نمونه بارز این موضوع سد کرج است که حدود 50درصد آن رسوب کرده و بنابراین امکان ذخیره آب در آن کم شده و این در حالی است که روز به روز میزان جمعیت پایین دست رود کرج و سایر رودها بیشتر می شود و نیاز به آب افزایش می یابد. زمانی که سد از رسوب پر می شود، خطرات بزرگ اقتصادی و اجتماعی درپی دارد. بنابراین یکی از عوارض و پیامدهای فرسایش خاک، پر شدن سدها و خطرناک شدن سیلاب هاست. زیرا سیلابی که آب آن صاف باشد، خطرناک نیست اما سیلابی که در آن سنگ و رسوبات وجود داشته باشد، خطرناک است و می تواند همه چیز را نابود کند.در کشور ما از یک سو فرسایش آبی و از سوی دیگر فرسایش بادی شدید است. فرسایش بادی هم به این ترتیب است که در مناطق خشک که بارندگی ندارد، دام زیاد نگه می دارند و پوشش گیاهی را از بین می برند.یکی از راه های جلوگیری از فرسایش خاک این است که در شیب های تند اقدام به زراعت دیم نکنند و حداکثر شیب باید از صفر تا 20 درصد باشد تا فرسایش خاک اتفاق نیفتد.این در حالی است که ما زراعت دیم در شیب های 60 و 80 درجه داریم. در شیب 20 درصد تا 60 درصد نباید کشاورزی انجام شود و در شیب 60 درصد به بالا نباید دام وارد شود، زیرا فرسایش ایجاد می کند و در مقابل باید جنگل کاری انجام شود تا این جنگل ها در شیب تند، خاک را حفظ کنند».