بي‌معرفتي و بي‌تعهدي به هوادار

نویسنده: دنيا حيدري نزديك شدن به واپسين روزهاي ليگ، پرسپوليسي‌ها را بر آن داشته تا با دست كشيدن از تمرين، قبل از آنكه با پايان بازي‌ها دست‌شان به جايي بند نباشد، ‌ميخ خود را براي دريافت مابقي مطالباتشان محكم بكوبند. تصميم عجولانه‌اي كه شايد آنها را به هدف‌شان برساند، اما پرسپوليس را وارد حاشيه مي‌كند. اعتصاب، ترفندي كه فوتبالي‌ها هر از چندگاهي براي تحت فشار قرار دادن باشگاه‌ها براي انجام تعهداتشان به آن چنگ مي‌اندازند، بدترين واژه‌اي است كه هوادار پرسپوليس طي روزهاي گذشته شنيده است. واژه گزنده‌اي كه بي‌شك به راحتي مي‌تواند شيريني قهرماني ليگ شانزدهم را به كامشان تلخ كند.  دست كشيدن از تمرين، آنهم در روزهاي حساسي كه سرخپوشان بايد خود را مهياي بازي مهم با الوحده امارات و صعود به مرحله بعدي رقابت‌هاي ليگ قهرمانان كنند، بدون ترديد همانطور كه علي پروين، ‌اسطوره پرسپوليس نيز بدان اشاره مي‌كند، بي‌معرفتي است. بي‌معرفتي كه ضربه مهلك آن به طور مستقيم متوجه تيم و هواداران آن مي‌شود. هواداراني كه در طول اين فصل هرگز سرخپوشان را تنها نگذاشتند، اما گويا قرار است در ميانه راه و درست زماني كه چشم انتظار صعود به مرحله بعدي رقابت‌هاي ليگ قهرمانان آسيا هستند، به حال خود رها شوند.
بازيكنان پرسپوليس در حالي دست از تمرين كشيده و اعتصاب كرده‌اند كه مدعي هستند باشگاه به تعهدات خود در قبال آنها عمل نكرده و تكليف مانده مطالباتشان را در اندك زمان باقي‌مانده تا پايان فصل مشخص نكرده است. حال آنكه نحوه اعتراض آنها خود بدترين نوع بي‌توجهي به تعهداتي است كه چه از لحاظ حرفه‌اي به قراردادهاي خود و چه از لحاظ اخلاقي به هواداران تيم دارند.  در واقع بازيكنان با اعتصاب، گام در همان راهي گذاشته‌اند كه باشگاه را بابت آن توبيخ مي‌كنند و اين نمي‌تواند تصميم درستي براي رسيدن به هدف باشد. چراكه توجه و عمل به تعهدات همان اندازه كه وظيفه باشگاه‌هاست، ‌وظيفه حرفه‌اي و اخلاقي بازيكنان نيز هست و عدم پرداخت مطالبات نمي‌تواند بهانه خوبي براي شانه خالي كردن بازيكنان از زير آن باشد. پرسپوليس امسال با حواشي مختلفي دست به گريبان بود. حاشيه‌هايي كه به موقع مديريت شد تا خدشه‌اي به قهرماني اين تيم وارد نكرده و مانع از آن نشود، اما گويا حالا قرار است پرسپوليس با يدك كشيدن عنوان قهرماني ليگ شانزدهم ضربه فني شود. آن هم به دليل مسائل داخلي كه مثل هميشه ريشه در مشكلات مالي دارد. با اين وجود اما بدون شك مي‌شود اين مشكل را هم به مانند ديگر مشكلاتي كه در طول اين فصل گريبان پرسپوليس را گرفته بود، با تدبير به موقع حل و فصل كرد. شايد آن زمان كه كاپيتان‌هاي تيم به همراه سرمربي به دفتر مديرعامل رفتند و دست خالي بازگشتند، اما حالا به نظر مي‌رسد اين مشكل به لجبازي تبديل شده است. لجبازي كه دود آن به طور مستقيم به چشم پرسپوليس و هوادارانش مي‌رود. اين را حضور بي‌نتيجه و شايد هم دير هنگام مديرعامل و عضو هيئت مديره باشگاه در تمرين پرسپوليس نشان مي‌دهد  وقتي نمي‌تواند بازيكنان را از تصميم اشتباهي كه اتخاذ كرده‌اند، منصرف كند.  بدون شك، وظيفه بازيكن تمرين كردن است و دست كشيدن از تمرينات با هر بهانه‌اي، ‌توجيه‌پذير نيست، اما آنچه كه مسلم است، ‌در مواقع بحران و زماني كه تصميمات اشتباه مي‌رود تا به حاشيه‌هايي اساسي تبديل شود، ‌اين وظيفه بزرگ‌ترهاي تيم است كه با مداخله به موقع، مانع از آن شوند كه اشتباهات كوچك و پيش‌پا افتاده، كار را به جاهاي باريك بكشد، اما شايد مديرعامل پرسپوليس تصور مي‌كرد كه قهرماني به معناي پايان كار است؟ تصور اشتباهي كه باعث شد نتواند عكس‌العمل مناسبي برابر اعتصاب غيرمنطقي بازيكنان تيم داشته باشد و حالا بايد در انتظار نتيجه‌اي بود كه شايد در پايان 90 دقيقه بازي با الوحده خود را به بدترين شكل ممكن نشان دهد.