تب اطلاعات عمومی چه تاثیری بر جامعه دارد؟ «مسابقه هفته» توی گوشی!

گروه جامعه: خیلی قبل‌تر، جدول بود. خانه‌های سیاه و سفید که سفیدهایش با پاسخ سوال‌های ردیف‌های افقی و ستون‌های عمومی پر می‌شد. فرقی نمی‌کرد جدول اطلاعات، کیهان یا ... ؛ «جدول‌حل‌کن بودن»، نشانه‌ای بود از اطلاعات عمومی بالا داشتن! بعدها جدول‌ها متنوع‌تر هم شدند؛ شرح در متن و فضایی و ... هم آمدند. البته سودکو و بازی‌های ریاضی و هوش هم بودند که دیگر اطلاعات عمومی نبود. مجلات جدول، اپلیکیشن‌های موبایل شدند. از جهانگیر پارساخو و جدول‌هایش تا نرم‌افزارهای طراحی جدول امروز، هنوز جدول، سنجه خوبی برای اطلاعات عمومی است و البته راهی برای گذران وقت. اما سوالات جدول، در جدول نمانده‌اند.
پنجشنبه شب‌ها بسیاری در دورهمی‌ها و مهمانی‌ها شب جمعه، منتظر حضور منوچهر نوذری در قامت مجری «مسابقه هفته» بر صفحه تلویزیون بودند. خیلی‌ها پاسخ سوالات را قبل از شرکت‌کنندگان می‌دادند و بسیاری هم دوست داشتند که اطلاعات عمومی خود را پیش روی مجری توانمند مسابقه هفته محک بزنند و حتی آن قدر خوب باشند که به «اونی که تو فیلم بود» دقیق اشاره کنند و به «فینال فینالیست‌ها» برسند. شاید حتی در تعریف‌های آدم‌ها از یکدیگر، یکی این بود که «اطلاعات عمومی‌اش آن قدر خوب است که می‌تواند در مسابقه هفته شرکت کند».
این روزها تب «اطلاعات عمومی» جور دیگری در جامعه سر برآورده است. سال‌ها بعد از این که مسابقه تلویزیونی از سوال و جواب‌های مجری به مسابقات فعال‌تری رسیده بود، حالا باز هم «پنج ستاره» و «برنده باش» با سوالات اطلاعات عمومی و جایزه‌های پلکانی ریالی مخاطب جذب می‌کنند. دنیای آنلاین و موبایل‌ها هم از این تب دور نیستند. از برنامه‌-بازی‌هایی مثل «کوئیر آو کینگ» (Quiz of King) تا «آباکیو» و «اسنپ‌کیو»، مردم را به چالش اطلاعات عمومی دعوت می‌کنند. اما این اطلاعات عمومی، به جز سرگرمی، فایده دیگری هم دارد؟
فاطمه، 26 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد که چند اپلیکیشن بازی‌های اطلاعات عمومی روی گوشی‌اش دارد در این باره می‌گوید: «پدر و مادرم از قدیم عاشق جدول حل کردن بودند و من هم به جدول علاقه‌مند شدم. الان هم اپلیکیشن جدول روی گوشی‌ام دارم و هم دو سه اپلیکیشن مسابقه‌های اطلاعات عمومی را بازی می‌کنم». وی در پاسخ به سوالی در مورد میزان اطلاعات عمومی‌اش و اینکه داشتن اطلاعات عمومی به چه درد زندگی‌اش می‌خورد، یادآور می‌شود: «اطلاعات عمومی‌ام بد نیست. هم زیاد کتاب می‌خوانم و هم خبر و مطالب مختلف را پیگیری می‌کنم. از نظر اجتماعی داشتن این اطلاعات عمومی بد نیست. هم خیلی‌ها فکر می‌کنند آگاهی‌ات زیاد است و این وجه مثبتی برای شخصیتت محسوب می‌شود و هم اینکه در معاشرت‌ها همیشه حرفی برای زدن داری. با این حال جز این تاثیر خاصی ندارد. مگر اینکه در یکی از این مسابقه‌ها بتوانی جایزه بزرگی را ببری!».


محمدرضا، 34 ساله که کارمند یک نهاد پژوهشی است نیز در این باره می‌گوید: «کلا دانستن که بد نیست، اما چیزهای زیادی هست که لازم است بدانیم و نمی‌دانیم و چیزهای زیادی هم هست که می‌دانیم، اما دانش‏مان عمقی نیست». وی اضافه می‌کند: «خیلی وقت‌ها تجربه‌های زیسته ما هم برای دیگران جزو اطلاعات عمومی محسوب می‌شوند. مثلا ممکن است من در طول زندگی به چندین حوزه ورود کرده باشم و اطلاعاتی درباره آن داشته باشم یا کاری مثل کار من که پژوهشی است، شامل پژوهش‌هایی در حوزه‌های مختلف و متفاوت شود که نیاز باشد درباره آنها مطالعه کنم و این اطلاعات هم به بانک اطلاعات عمومی‌ام اضافه شود. آن وقت شاید حتی ندانم پایتخت فلان کشور کجاست و بهمان شاعر در کدام قرن زیسته است، اما باز هم دارای اطلاعات عمومی بالا به حساب بیایم». محمدرضا تصریح می‌کند: «کلا دانش و اطلاعات سقف و حد و انتها ندارد. هر چه بیشتر بدانیم، باز هم چیزی نمی‌دانیم. به قولی «همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر زاده نشده‌اند». در این شرایط شخصا فکر می‌کنم اگر آدم اطلاعاتش را در حوزه‌های تخصصی متمرکز کند، بهتر و موفق‌تر است».
شاهین، 40 ساله، کافی‌شاپ‌دار، نیز نکته انتهایی سخنان محمدرضا را تکرار می‌کند و می‌گوید: «اگر ارتباطات‏مان را سطح‌بندی کنیم، دورترین سطح ارتباطی، یعنی ارتباط‏مان با مردم می‌گوید که هر آن چه باعث شود شما وجهه و شخصیت مثبت‌تری در جامعه داشته باشید، چیز خوبی است. حالا ظاهر مناسب باشد، عطر خوشبو یا اطلاعات عمومی، فرقی ندارد. باید بپذیریم که مردم از کسی که اطلاعات عمومی‌اش بالاست خوش‏شان می‌آید». وی اضافه می‌کند: «با این حال در قرن حاضر، به عنوان قرن اطلاعات و ارتباطات، همه اطلاعات تنها از جنبه ارتباطی کاربردی نیستند. اطلاعات این روزها تخصصی شده‌اند. شاید ابن سینا یا فارابی به خاطر آگاهی از چند حوزه پزشکی، دین، عرفان، ادب، نجوم و ریاضیات قابل تقدیر باشند، اما در عصر ما سخت و حتی غیرممکن است که کسی در چندین رشته تخصصی صاحب نظر و اندیشه باشد. رشته‌ها ریز و تخصصی شده‌اند و یک متخصص در همان حوزه تخصص خود هم چیزهای زیادی برای دانستن دارد که وقتی برای سرک کشیدن به دیگر حوزه‌ها برایش نمی‌گذارد». شاهین تاکید می‌کند: «این موضوع البته دو لبه دارد. در حالت عام، مردم از یک ریاضیدان یا پزشک متخصص انتظار دارند همه چیز را بدانند و اگر در پاسخ به سوالی بگویند نمی‌دانم، ممکن است در ذهن برخی کلا علم و دانش‏شان زیر سوال برود و مثلا بگویند «این را که بچه 6 ساله هم می‌داند!». اما واقعیت این است که دانش عمیق آن پزشک متخصص از علم پزشکی مثلا در حوزه قلب یا مغز، کاراتر و کاربردی‌تر از هر اطلاعات عمومی است که شاید هر بچه 6 ساله‌ای بداند و این پزشک متخصص نداند. نتیجه این که برای ارزش‌گذاری اطلاعات، باید بدانیم که این اطلاعات را در چه ساحتی نگاه می‌کنیم؛ صرفا ارتباطی یا کاربردی؟».
وی تصریح می‌کند: «البته همه این مسائل نسبی است. من به عنوان کافی‌شاپ‌دار قاعدتا اطلاعاتم درباره باریستایی یا درست کردن یک پنینی خوب، باید کافی باشد. اما برای ارتباط با مشتریانم لازم است که از سیاست، فوتبال و ادبیات هم چیزهایی بدانم. در واقع گاهی اطلاعات عمومی، هر چند مستقیم کاربردی نیستند، اما به طور غیرمستقیم باعث می‌شوند شما آدم موفق‌تری باشید. شاید این اطلاعات عمومی به چندوجهی شدن دانش آدمی هم کمک کنند».
شما چطور فکر می‌کنید؟ اطلاعات عمومی اصل هستند یا فرع؟ به قولی غذا هستند یا ادویه؟ برخی پژوهش‌های پزشکی می‌گویند که اطلاعات عمومی نشانی از حافظه خوب شماست و البته افزودن آن می‌تواند به جلوگیری از فرآیندهایی مثل زوال سلول‌های مغزی و آلزایمر و فراموشی کمک کند. فعال شدن مغز با ذخیره، تحلیل و بازیابی این اطلاعات و حضور ذهن، تمرین خوبی برای اطلاعات جدی‌تر به شمار می‌رود. با این حال شاید در شرایطی که این تمرین‌ها به «مسابقه» تبدیل شده و اصل شده‌اند، یادآوری این نکته مهم باشد که در دنیای امروز، داشتن اطلاعات عمیق و تخصصی برگ برنده مهم‌تری در موفقیت‌های اجتماعی همچون کسب‌وکار به حساب می‌آیند. پس شاید بهتر است کنار ادویه اطلاعات عمومی، کمی دانش هم بریزید!