مناظره برسر اصلاحات و اصول

شما رفتید خارج؛ من جان دادم!
علیرضا زاکانی در ابتدای این جلسه با اشاره به موضوعات سیاسی کوی دانشگاه سال ۷۸ و ۸۸ اظهار کرد: معتقد هستم گوهر اسلام و اهمیت انقلاب اسلامی مشخص شد. انقلاب به پیروزی رسید، عظمت برای مسلمین فراهم و نظام سلطه به چالش کشیده شد. در این مسیر هرجا عظمت ایران را خواستیم و از رهبری تبعیت کردیم و نوکری مردم را کردیم، پیروز بودیم و بر خلافش اگر عمل کردیم آسیب دیدیم. ما برای چهل سال گذشته افتخار می‌کنیم اما در نیمه راه هستیم. توفیقات زیادی داشتیم، نواقصی هم داشتیم؛ چراکه هم دشمن بیرونی داشتیم و موانعی هم در داخل بوده است. دشمن خارجی ما مشخص است؛ آمریکا و صهیونیسم است. او تاکید کرد: مانع درونی، ضدانقلاب و ریزش‌های ماست یعنی آنهایی که به واسطه خوف و طمع وارد انقلاب شدند و به واسطه نرسیدن به موضوعات خود ریزش داشتند و یا بر اساس سختی‌ها ریزش داشتند. اهمیت مانع داخلی از دشمنان خارجی بیشتر است. ایلنا نوشت؛ معتقد هستم آنچه جزو موانع داخلی است پرستش قدرت ثروت و قدرت بیگانه است. امروز در کشور عده‌ای طمع ثروت‌ اندوزی دارند، از قدرت‌های بیرونی تبعیت می‌کنند. با زر و زور و تزویر شرایط را به سمتی می‌برند که مردم را در راستای اهداف و آرمان‌هایشان قرار دهند. تا وقتی این موانع داخلی اصلاح نشود، ما نمی‌توانیم به اهداف انقلاب اسامی برسیم. زاکانی با اشاره به اهداف انقلاب اسلامی تصریح کرد: اول انقلاب اسلامی می‌دانستیم چه نمی‌خواهیم و چه می‌خواهیم اما نه تجربه‌اش را داشتیم و نه نیروی انسانی آن را. اما امروز در چهل سالگی کسی از ما نمی‌پذیرد آزمون و خطا کنیم.
افزایش امید در جامعه
این چهره سیاسی اصولگرا با بیان اینکه باید امید را در جامعه افزایش داد، گفت: کسانی که به مسیر ثروت‌اندوزی می‌روند مافیای پنهان هستند و رابطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را ایجاد کرده‌اند و این مانع اصلی است نه تعریفی از اصلاحات دارند و نه مشکلات مردم برایشان مهم است. راحت دروغ می‌گویند و تهمت می‌زنند اگر در عرصه اقتصادی کم بیاورند دست در جیب دانشجو می‌کنند. او با تاکید بر اینکه ما هر دو طرف را محکوم کردیم، گفت: من روز جمعه وارد شدم آن تخریب‌ها را دیدم، مشخص شد عمده تخریب‌ها از درون کوی است. تحقیقاتی هم شد که ثبت و ضبط است. نیروی انتظامی هم تخریب کرد باید حق و حقیقت را گفت. کشته‌سازی صورت گرفت، اربعین درگیری صورت گرفت. ما به عنوان یک نیروی انقلابی هم ضرب و شتم دانشجو و هم پلیس را محکوم می‌کنیم. سه نفر پلیس شهید شدند. ماحصل این مسیر می‌خواستند این باشد که نظام با چالش اساسی روبه‌رو شود. زاکانی ادامه داد: آن زمان ما با دانشجویانی به کوی رفتیم، تاجزاده و معین و شمس‌الواعظین آمدند. وضع را که دیدم خودم را حائل دانشجو و نیروی انتظامی کردم. از هر دو طرف می‌خوردم و همه را به آرامش دعوت می‌کردم. در آن ایام برای من واضح شد تاجزاده و دوستانشان دوست ندارند این موضوع جمع شود. مسئولانی مثل معین با استعفا دادن آتش را بیشتر می‌کردند. عده‌ای اراذل و اوباش آمدند در زمانی که تاجزاده به دانشجوها اعلام می‌کرد داخل بروید اراذل گفتند کجا برویم ما تازه آمده‌ایم.


دانشجو را ذبح نکنیم
او تصریح کرد: تاجزاده و دوستانش دم از آزادی می‌زنند اگر یادشان باشد آن سال روز یکشنبه ما درخواست تجمع کردیم، حق‌شناس به من زنگ زد گفت تاجزاده خوشحال است که شما می‌خواهید تجمع قانونی برگزار کنید. باید با تحکیمی‌ها راهپیمایی بگذارید. من گفتم وای به حال مملکتی که شما مدیر سیاسی‌اش هستید. زاکانی گفت: در آن زمان من مسئول بسیج دانشجویی بودم، اطلاعیه من را می‌خوانید، شما چهره‌های جدید نفاق هستید. شما فقط نیروی انتظامی را محکوم می‌کنید که این جفاست. من می‌گویم سنگ زدن را محکوم کنید. ما به عنوان بسیج دانشجویی محکوم کردیم آقای نقدی به من زنگ زد که علی این چیست؟ گفتم دروغ است و من تکذیب می‌کنم. او تصریح کرد: من می‌گویم دانشجو را ذبح نکنیم، این ظلم به دانشجو است که وقتی کم می‌آورید آن را ابزار می‌کنید. این سازمان یافته بودن و نبودن که شما می‌گویید عین خواسته آمریکاست، یعنی این که سناریوسازی می‌کنید، چهل سال این کار را کردید و دیگر تمام شد. من دو طرف را محکوم می‌کنم نه یک طرف را، اما یک بار شما آن طرف را محکوم نکردید. من نفاق دارم یا طرفداران شما که کشته‌سازی کردید؟ نفاق را من دارم یا شماها و دوستانتان که قایم شدند و گفتند که ما را دزدیدند. من بغض دارم؟ من که در وسط ماجرا بودم.
ادامه صفحه7 1