پاسخ منتجب نیا به شبهات مطرح شده از سوی موسوی خوئینی‌ها

آفتاب یزد- گروه سیاسی : اظهارات غافلگیرکننده‌ای که این روزها از سوی موسوی خوئینی‌ها از چهره‌های شاخص اصلاح طلب و البته از چهره‌های مطرح اوایل انقلاب مطرح می‌شود برای بسیاری باعث پرسش‌های فراوانی شده است. موسوی خوئینی‌ها که روزگاری در مجلس اول نایب رئیس بود و‌هاشمی رفسنجانی را به عنوان رئیس مجلس همراهی می‌کرد و البته شهره است به دادستان کل کشور در دهه 60 در گفت‌و‌گویی با ایرنا به روایتی تاریخی از قبل و بعد از انقلاب و شخصیت آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی می‌پردازد. اما این بار برخلاف همه خط مشی این چند ساله اصلاح طلبان، اظهارات موسوی خوئینی‌ها بی‌سابقه متحیرکننده و ظاهرا علیه مرحوم‌هاشمی است. صراحت موسوی خوئینی‌ها در روایت رفتار آیت‌الله‌هاشمی به قدری عجیب است که عده‌ای معتقدند او به عمد با بیان این روایات آیت‌الله‌هاشمی را مورد حمله قرار داده است و گروهی دیگر نیز آن را گویشی صادقانه و بی غل و غش از تاریخ می‌دانند. اگرچه او در این گفت‌و‌گو بارها درباره آیت‌الله‌هاشمی و رفتارهایش سخن می‌گوید اما تنها به بخشی از این گفته‌ها در ادامه اشاره می‌شود.

>اعتدالی نبود
او با بیان اینکه آیت‌الله‌هاشمی هیچ گاه در خط اعتدال نبوده بلکه یک سوپر رادیکال محسوب می‌شود، می‌گوید: «اگر آقای‌هاشمی در مسیر یک هدف، معتقد بود کاری باید انجام شود، دیگر هیچ‌مانعی را بر سر راه نمی‌پذیرفت؛ چه این مانع قانون باشد، چه اشخاص و حقوق دیگران. هر حقی را در قبال این حقی که معتقد بود باید زنده کرد، نادیده می‌گرفت. من به شخصه یکی از مواردی که بارها با ایشان صحبت می‌کردم، بحث قانون بود. ایشان معتقد بود کار باید راه بیفتد، برای راه افتادن کار می‌شود قانون را دور زد، می‌شود از رهبری اجازه گرفت. کما اینکه قبل از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌رفت از امام (ره) اجازه می‌گرفت. شاید هیچ‌کس به‌اندازه ایشان در اجازه گرفتن از رهبر چه زمان حضرت امام (ره) و چه زمان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، آنقدر مصر و سمج نبوده است.»


موسوی خوئینی‌ها ادامه می‌دهد: به هرحال ایشان عملگرا بود یعنی آنچه را که فکر می‌کرد درست است و باید پیش برود اقدام می‌نمود.
وی ادامه می‌دهد: «من سر این مسائل بسیار با ایشان اختلاف داشتم، نمی‌خواهم مواردش را مثال بزنم ولی گاهی می‌گفتم آقای‌هاشمی این کار درست نیست، خلاف قانون است...»

>اظهارات 76
او حتی در ادامه اظهاراتش را به انتخابات سال 76 نیز می‌برد و برخلاف گفته‌هایی که چند روز پیش حسن روحانی در بزرگداشت دومین سالگرد آیت‌الله‌هاشمی گفته بود مبنی بر اینکه آخرین سخنرانی نماز جمعه آیت‌الله‌هاشمی (قبل از انتخابات 76)کمک بسزایی به پیروزی اصلاحات در آن سال کرد. او سخنانی خلاف آن می‌گوید. در گفته‌های موسوی خوئینی‌ها اینطور پیداست که اگر هم‌هاشمی از پیروزی خاتمی اکراه نداشت هم ترجیح می‌داده تا رقیب او که به وی گرایش دارد پیروز میدان باشد. او در ادامه به مطلب دیگری که بیانگر عدم توجه‌هاشمی به رای واقعی مردم است نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «انتخابات سال 76، یک وقت متوجه شدیم خبرهایی می‌آید که بالاخره می‌خواهند یک جوری بازی انتخابات را به هم بزنند و بناست همان کسی را که می‌خواهند روی کار بیاورند. من و کروبی رفتیم خدمت‌هاشمی، گفتیم آقای‌هاشمی ظاهرا آنچه می‌فهمیم بنا نیست انتخابات روال عادی و طبیعی خود را طی کند. البته ما هم آن موقع اطمینان خاطر جدی نداشتیم که حتما آقای خاتمی رای دارد؛ ولی می‌خواستیم هر کس به همان میزان که رای دارد شناخته شود و یک انتخابات آبرومندی برگزار شود. برای همین به ایشان گفتیم پرس‌وجو کنید ببینید اگر تمایل به یک فرد دیگری هست، از آنجا که آقای خاتمی هم دنبال پست و مقام نیست، کنار بکشد.»
وی درباره واکنش‌های پیش از انقلاب او نیز می‌گوید: «قبل از پیروزی انقلاب، خود انقلاب و نهضت برایش اصل مسلم بود و همه چیز برایش در حاشیه آن تعریف می‌شد. بعد از پیروزی انقلاب هم به دست آوردن قدرت، یک اصل مسلم در نگاه آقای‌هاشمی بود. من اینها را از زبان خودش شنیدم که می‌گویم.»
موسوی خوئینی‌ها ادامه می‌دهد:«دیگر برایش فرقی نداشت کسی برنجد یا بدش بیاید یا لازم باشد به تخت سینه کسی زده و او را کنار بزند.»
او درباره ریاست‌هاشمی در مجلس اول نیز روش‌های تند آن زمان را مورد انتقاد قرار می‌دهد و به همان تصویر مشهوری که در آن عکس زد و خورد نمایندگان با معین فر وزیر نفت وقت است و‌هاشمی در آن مشغول خندیدن اشاره می‌کند و می‌گوید: «من آن روش‌های تند را نمی‌پسندیدم. روش برخورد ایشان را هم نمی‌پسندیدم. من معتقد بودم اینها جمعیتی قانونی هستند و در مجلس با رای مردم حضور پیدا کرده‌اند. تا زمانی که نماینده هستند باید محترم باشند.»
موسوی خوئینی‌ها به همین جا بسنده نمی‌کند و در ادامه حتی به موضوع برخی خطبه‌های مرحوم‌هاشمی نیز اشاره می‌کند و اظهار می‌دارد: «مثلا در مسائل پولی و اقتصادی، در نمازجمعه مطرح کرد باید از کسانی که پول‌ در بانک‌ها دارند خمس بگیریم. این باعث شد یک مرتبه خلق‌الله پول‌هایشان را از بانک‌ها بیرون کشیدند. یعنی رادیکال‌ترین موضع درباره‌اندوخته‌های مردم در بانک‌ها را داشت؛ یعنی برویم سرک بکشیم چه کسی چقدر پول دارد. در حالی که سپرده‌های اشخاص در بانک‌ها، محرمانه است. البته این سخن، معلوم بود هیچ‌وقت نمی‌تواند اتفاق بیفتد ولی موضع ایشان بود. یا در مورد برخورد با خانم‌ها که بدحجاب بودند. ایشان در نمازجمعه گفت باید زندان مختص زنان درست کنیم به شکلی که نگهبان و همه عوامل آن زن باشند. من آن زمان دادستان بودم و گفتم عجیب است آقای‌هاشمی حداقل با ما که با او دوست و رفیق هستیم، مشورتی نکرده که این حرف خوب است، بد است، عملی است، شدنی است؟ یک مرتبه بگوییم که برای زن‌ها یک زندان مخصوص درست کنیم؟ در دنیا چه فکری می‌کنند. هرکسی به اتهام اینکه در خیابان حجابش را رعایت نکرده است یقه‌اش را بگیریم و به زندان بیندازیم. خطبه‌های نمازجمعه ایشان را در دهه 60 بخوانید سوپررادیکال‌ بود.»

>سکوت جنجالی که شکست
موسوی خوئینی‌ها اما از چهره‌هایی بود که در همه این سال‌ها سکوت کرده بود و بسیاری هنوز با مواضع او در این سال‌ها آشنا نبودند. سکوت چندین ساله او صرفا از آیت‌الله پرفروغ دهه شصت یک شخصیت پشت پرده ساخته بود که اگرچه در بسیاری از امور سیاسی اصلاح طلبان تاثیرگذار است اما نه در بیان عقاید و نه در حضور در رسانه‌ها چندان علاقه و میلی نشان نمی‌دهد. حال آنکه موسوی خوئینی‌ها در حالی سکوتش را می‌شکند که یکی از جنجالی ترین اظهارات ممکن را در طول همه این سال‌ها بر زبان می‌آورد به شکلی که هم آیت‌الله‌هاشمی را زیر سوال می‌برد هم رابطه میان اصلاح‌طلبان و‌هاشمی را.
اظهارات موسوی خوئینی‌ها یادآور دوره اصلاحات و عمق فاصله میان اصلاح طلبان و آیت‌الله‌هاشمی است که در آن دوره جریان اصلاحات شدیدترین نقدها را نثار مرحوم‌هاشمی می‌کردند. اما این بار اصلاح طلبان مستاصل و در شگفت از چگونگی واکنش به اظهارات موسوی خوئینی‌ها و ماجرای آیت‌الله‌هاشمی هستند به نوعی که نمی‌دانند اکنون باید طرف کدام یک را بگیرند چرا که از هر زاویه‌ای جریان اصلاحات خودش را زیر سوال قرار می‌دهد.

>به صلاح نبود
در جست وجوی درستی یا نادرستی برخی گفته‌های موسوی خوئینی‌ها به سراغ رسول منتجب نیا می‌رویم، او در گفت‌و‌گو با آفتاب یزد می‌گوید: « قسمت عمده مصاحبه برادر و دوست عزیزم آقای موسوی خوئینی‌ها را خواندم اما معتقدم در شرایط فعلی که بخش زیادی از تندروها و افراطیون که هم در زمان‌هاشمی و هم بعد از فوت او وی را سد راه خود می‌دانستند و بیشترین حمله‌ها را به او کرده‌اند اکنون فرصت تشدید این حملات را پیدا می‌کنند. چرا ما باید در چنین شرایطی‌هاشمی را به نقد بکشیم. به هر حال از نگاه من این نگاه نقادانه شرایط و زمان خاصی را می‌طلبید که الان شرایطش مساعد نبود. به هر حال همین بزرگان در همان جبهه‌هایی هستند که آقای‌هاشمی نیز در سال‌های آخر عمرش به واسطه آن مشکلات بسیاری را تحمل کرد؛ مشکلاتی که تاوان حمایت از اصلاح طلبان بود.»
وی ادامه می‌دهد: «در شرایطی که هنوز هم او مورد هجمه تندروها است این که او را اینگونه نقد کنیم که در نظر مردم یک فرد تند رادیکال غیر منطقی و قانون شکن جلوه کند درست یا غلط به صلاح نبود. آن هم از چهره‌هایی که چندین سال است اظهارنظر نمی‌کنند. اکنون همین گفته‌ها فرصت خوبی برای دشمنان‌هاشمی به وجود می‌آورد که او را و جریان اصلاحات را با هم بکوبند.»

>در انتخابات 76 چه گذشت؟
اما رسول منتجب نیا مسئول اجرایی مجمع روحانیون مبارز و نماینده مجمع در ستاد رئیس‌جمهور اصلاحات در سال 76 نیز هست؛ بد ندیدیم تا روایت موسوی خوئینی‌ها از آن انتخابات را و اینکه در حقیقت در آن زمان چه گذشت از او بپرسیم. وی در این باره می‌گوید: «من چند روز قبل از روز اخذ رای در استان کردستان بودم. می‌دیدیم چگونه علیه کاندیدای ما تبلیغ می‌شود.»
وی می‌گوید: «آن موقع دو مدرک ارائه شد. روز پنجشنبه قبل از روز اخذ رای از تاکستان عده‌ای آمدند و مواردی را مطرح کردند. یک خبر هم از لرستان آمد که کار مشابهی انجام شده بود. این ماجرا را در مجمع روحانیون به دبیر کل مجمع انتقال دادم و گفتم که ظاهرا سرنوشت انتخابات جور دیگری رقم بخورد. همان طور که آقای موسوی خوئینی‌ها گفتند ایشان و دبیرکل مجمع بعد از این گزارش شبانه به سراغ آقای‌هاشمی رفتند و قرار بود که نتیجه این ملاقات را به ستاد بگویند. قرار شد که فردا قبل از نماز صبح همه برای آمادگی در انتخابات حضور یابیم تا اگر تخلفی بود سریع رسیدگی کنیم. اما فردای آن روز دیدم که تعداد کمی در ستاد حاضر شدند وقتی گفتم چرا بقیه نیامدند اعلام کردند جلسه منتفی شد و باید بساطمان را جمع کنیم، چرا که خبر بدی را آقایان کروبی و موسوی خوئینی‌ها از آقای‌هاشمی نقل کرده‌اند.»
منتجب نیا ادامه می‌دهد: «در روز رای‌گیری ما مرتب با استان‌ها تماس گرفتیم و گزارش‌های تهران را هم دنبال می‌کردیم، به ما خبر دادند که صف طولانی تشکیل شده و خبر چندانی از رای به آقای ناطق نیست. آنجا بود که دریافتیم ما پیروز شدیم.»
منتجب نیا اظهار می‌کند: «حتی قبل از ظهر روز رای‌گیری باز هم از خرم آباد زنگ زدند که تعرفه‌ها تمام شده است. تماسی با بشارتی جهرمی که وزیر کشور بود، گرفتم که یعنی چه تعرفه قبل از ظهر تمام می‌شود؟ و حالا که تمام شده است چرا به آنجا تعرفه نمی‌رسانید، گفتند که تعرفه در راه است و به زودی به دست آنها می‌رسد اما تعرفه‌ها نرسید و انتخابات خرم آباد قبل از ظهر به نوعی تمام شد.»

>آن نماز جمعه
از منتجب نیا درباره سخنرانی نماز جمعه قبل از انتخابات سال 76 توسط‌هاشمی و اینکه آیا آن اظهار نظر به نفع اصلاح طلبان تمام شد یا نه سوال می‌کنیم او می‌گوید: «هاشمی واقعا آن روز به نفع اصلاح طلبان سخن گفت.»
وی ادامه می‌دهد: «از سویی در روز انتخابات‌هاشمی یکی از پسرانش را به ستاد انتخابات وزارت کشور می‌فرستد تا به عنوان نماینده رئیس جمهور بر شمارش آرا نظارت کند. وزیر کشور وقت اجازه نمی‌دهد تا پسر رئیس جمهور وقت وارد ستاد شود، می‌گوید که ما در قانون چنین چیزی نداریم قانون مشخص کرده که وزارت کشور مسئول است و رئیس جمهور نیز باید از طریق وزارت کشور نظارت کند، بنابراین می‌گویند کسی را به عنوان نماینده رئیس جمهور نمی‌توانیم بپذیریم. پسر‌هاشمی به او زنگ می‌زند که وزیر کشور اجازه نمی‌دهد که ما وارد ستاد شویم و نظارت کنیم. آقای‌هاشمی پیامی را به وزیر کشور می‌دهد که درست است که در قانون نیامده که رئیس جمهور می‌تواند نماینده‌ای را برای نظارت بر ستاد انتخابات بفرستد اما درقانون آمده است که رئیس جمهور هر وقت که خواست می‌تواند وزیر کشور را عزل کند. این نکته خیلی مهمی است. او چنین تهدیدی را انجام می‌دهد تا اینکه وزیر کشور راضی می‌شود پسر‌هاشمی بر انتخابات نظارت کند. همین دو موضوع تلاش‌هاشمی را نشان می‌دهد که خوشبختانه رای مردم انجام شد. بنابراین نمی‌توان‌هاشمی را در انتخابات 76 سرزنش کرد.»