زنجير ه سقوط

سقوط هواپیما ربطی به ملیت و کشور ندارد و این خبر آنقدر وحشتناک است که هر شنونده ای را از ترس به خود میخکوب کند. بهمن سال گذشته بود که خبر سقوط هواپیمای مسافربری تهران - یاسوج همه گیر شد. خبری که هنوز داغ آن به یک سال نرسیده است. فرودگاه یاسوج سه روز قبل یعنی جمعه21 دی سال جاری پس از 11 ماه، اولین پرواز رسمی خود را توسط هواپیمایی ماهان انجام داد. خبری خوش که می توانست فرودگاه داغ دیده را روی پا نشان دهد. با اين حال خبر سقوط هواپيما در کشور ما موضوعي تازه و نو نیست؛ بارها و بارها در سال‌های گذشته آن را شنیده ایم. فرسوده بودن ناوگان هوایی موضوعي نیست که متعلق به دیروز یا امروز باشد. سقوط هواپیما از آن دست خبرهایی است که برای مدت‌ها بر دل و جان مردم چنگ مي‌زند و آن‌ها را غمگین می‌کند. سقوط هر هواپیما به حتم جان باختن و یا زخمی شدن تعدادی از هموطنان ما و یا ملیت دیگری را در به دنبال دارد و این خبر ناگوار روز گذشته دوباره در صدر خبرها در كشورمان قرار گرفت. حال كه سقوط هواپیما خبرساز شده است چه فرقی می‌کند که باری باشد یا مسافري، نظامی باشد یا غیر نظامی. «سقوط هواپیما در کرج»، «هواپیمای سقوط کرده متعلق به ارتش بوده است»، «هواپیمای باری ارتش سقوط کرده است» این ها از اولین تیترهای فرستاده شده در رسانه های ایرانی و خارجی در مورد سقوط هواپیمای دیروز بود که صبح روز گذشته سقوط کرده است. خبری وحشتناک که تا مدت‌ها در اذهان مردم باقي خواهد ماند و به اين راحتي‌ها فراموش نخواهد شد.
سقوط بویینگ 707 نهاجا
هنوز ساعتی از باز شدن ادارات و محیط‌های کاری نگذشته که خبر سقوط هواپیما منتشر شد. تقریبا هشت ونیم صبح روز یکشنبه 24 دی هواپیمای بویینگ 707 کارگو، که یک هواپیمای جت تجاری باریک پیکر دوربرد با اندازه متوسط است و از بیشکک قرقیزستان حرکت کرده و باید در فرودگاه پیام کرج فرود مي‌كرد که به اشتباه در فرودگاه فتح نشسته و به علت برخورد با دیواره‌های باند خروجی، سانحه‌ای را پدید آورد. خبر ناراحت کننده است و دردناک. دود ناشی از فرود و متلاشی شدن قطعات جسم سنگین که همان هواپیماست در شهرکی در کرج مشاهده که می شود، همه به سمت صدای مهیب شنیده شده می‌دوند و آمبولانس‌ها، آتش‌نشانی‌های تهران و حومه، مسئولان سازمان هواپیمایی کشوري و مسئولان ارتشی کشور در اين منطقه حضور پيدا مي‌كنند. برخي می‌گویند صدای مهیبی در منطقه شنیده‌اند و صدای لرزش شیشه منازل همه را وحشت‌زده کرده است. برخی فکر کردند که زلزله آمده و عده‌ای هم چون در منطقه نظامی زندگی می‌کنند و احتمالش را می‌دهند کمتر مضطرب شدند. ظاهرا هنوز بسياري از افراد یا خواب بودند یا تازه بر سر میز صبحانه نشسته بودند و کارمندان و آن‌هایی که باید سرکار باشند مشغول خدمت کردن در محل كار. صدای همهمه و دویدن که به گوش می‌رسد همه سراسیمه از منازل‌شان بیرون می‌دوند؛ كم‌كم خبرها می‌پیچید. «هواپیما سقوط کرده»! اين هواپیما در محوطه شهرک زیبادشت کرج و در مقابل منازل ویلایی شهرک متوقف و متلاشی شده است و هر تکه‌ای از آن به سمتی پرتاب شده است. مسئولان در حال دور نگه‌داشتن مردم از محل حادثه و کنترل اوضاع هستند. اما مردم می‌خواهند خودشان ببینند و ضبط کنند. انگار می‌خواهند به جای همه فعال باشند. جای خبرنگار، مسئول آتش نشانی ، مسئول اورژانس و... التهاب و نگرانی و همچنین کنجکاوی حادثه رخ داده از چهره‌شان معلوم است و هر خبری را که دارند به همدیگر مخابره می‌کنند و همین باعث می‌شود خبرهای متناقض به یکباره زیاد شود. ازاین‌رو مسئولان ارگان‌های مختلف سعی در آرام کردن فضا و اطلاع رسانی درست پس از قطعیت ماجرا را دارند. آتش‌نشانی در حال پاکسازی و یافتن نشانی از سرنشینان احتمالی این هواپیماست تا هرچه زودتر عملیات درمانی روی آن‌ها انجام شود. اجساد که پیدا می‌شوند اطلاع رسانی صورت می‌گیرد تا به شایعات پایان گیرد. در خبرها آمد كه دماغه هواپيما با شهركي مسكوني برخورد كرده تا خاطره سقوط هواپيماي سي130 تداعي شود. بسياري نگران مردم حاضر در شهرك بودند كه خدا رو شكر اعلام شد خانه اي كه دماغه هواپيما با آن برخورد كرده خالي از سكنه بوده تا يك‌بار هم كه شده از سقوط هواپيما تعدادي شهروند جان سالم به در ببرند!
اعلام اسامی جانباختگان


با گذشت چند ساعت از حادثه سقوط اما اسامی10 تن، پیکرهای شناسایی شده که اعلام می شود و نام یک زن در بین آن‌هاست. از 15 تن از جانباختگان این حادثه نام آن‌ها زودتر شناسایی و رسانه‌ای می‌شود و بقیه نام‌ها با ذکراینکه« احراز هویت آن‌ها متعاقبا اعلام می شود» هم به رسانه‌ها گفته می‌شود.۱ـ غفور قجاوند۲ـ محمد باقر ندری۳ـ جواد سلیمانی۴ـ محمد عبدلی۵ـ عزیراله علیزاده۶ـ سعید قاسمی۷ـ فریدون شیخی۸ـ شاکر آجرلو۹ـ مریم زارعی نژاد ۱۰ـ علی افروغ. ده تنی هستنید که در این هواپیمای باری که برای ماموریت و مردمیاری به قرقیزستان رفته و با باری از گوشت قرمز به کشور بازگشته، حضور آن‌ها با قطعیت اعلام می شود . محمدرضا طاهری، مصطفی محمودی،جواد مرادی، حمید رضا لطفیان و داود ذوالفقاری از سرنشینانی بودند که در لیست پرواز این هواپیما نام‌شان دیده می‌شود. مهرداد علی بخشی مدیر ستاد مدیریت بحران سازمان پزشکی قانونی کشور،« از ۱۶ سرنشین هواپیما، یک نفر زنده ماند و ۱۵ نفر جان خود را از دست دادند» خبر می‌دهد و می‌گوید که اجساد را به پزشکی قانونی استان البرز بردند تا مراحل تکمیلی و اطلاع رسانی‌های بعدی به دقت انجام گیرد.
تنها بازمانده
می‌گویند یک نفر زنده است اما خبرها ضد و نقیض است. یکي می‌گوید خلبان است و دیگری می‌گوید مهندس پرواز بوده است. در همان ساعت‌ها که کلی خبر بالا پایین می‌رود، روابط عمومی سازمان هواپیمایی کشوری آب پاکی را روی دست رسانه‌ها می ریزد و می‌گوید من نمی‌توانم بطور یقین از زنده بودن خلبان یا فرد دیگری اطلاع دهم. با اين حال خبرگزاري‌هاي رسمي خبر دادند كه «فرشاد مهدوی‌فر» تنها بازمانده این سانحه شناسایی که به مراکز درمانی برده می‌شود. جعبه سیاه هم پیدا می‌شود و مسئولان قول اطلاع رسانی دقیق‌تری را در چند روز آینده می‌دهند. اما مردم می‌گویند که به ما که نمی‌گویند چه خبر است؟ دیگری از سانحه‌های هوایی گذشته خاطره می‌گوید و آن یکی هم به حال خانواده این جانباختگان غصه می‌خورد. یکی از خلبانان ایرانی به «قانون» می‌گوید:« باید صبر کرد تا خبرها اعلام شود.نباید سریع به دنبال مقصر باشیم» او در ادامه با اشاره به عوامل دخیل در سوانح هوایی معتقد است که «در این حادثه باید مشخص شود که چرا خلبان به جای فرود در فرودگاه پیام کرج در فرودگاه فتح نشسته است». او یادآوری می کند که این «اولین ماموریت آن‌ها نبوده و افراد کارکشته و کاربلدی بودند و بارها این مسیر را رفته و آمده‌اند.پس بهترین کار انتظار همراه با پیگیری است». او می‌گوید خوشبختانه سرعت پیدا شدن جعبه کمک می‌کند که مردم سریع به عمق ماجرا پی ببرند و امیدواریم که این سوانح دیگر رخ ندهد زیرا گذشته از مسایل مالی، پتانسیل این کشور است که در این سانحه‌ها نابود می‌شود. پتانسیل‌هایی که سال‌ها برای کشور زحمت کشیده و کوهی از تجربه و خرد هستند.
هواپيماي پر از گوشت!
در ميان همه اخباري كه از سقوط بويينگ 707 منتشر شد، خبر وجود لاشه‌هاي گوشت گوسفندي در هواپيما موضوعي بود كه ذهن‌هاي بسياري را متوجه خود كرد و حتي لنزهاي دوربين رسانه‌ها را به سمت خود برد تا خيلي زود تصاوير مربوط به لاشه‌هاي گوشت گوسفندي در رسانه‌ها منتشر شود. تصاويري كه نشان مي‌داد لاشه‌هاي گوشت به ظاهر گرم در هواپيما وجود داشته گويي محموله‌اي از گوشت‌هاي وارداتي در اين هواپيما بوده است. آن هم در شرايطي كه بازار گوشت كشورمان وضعيت مساعدي ندارد و قيمت‌ها هر روز بيشتر و عرضه دامداران نيز هر روز كمتر مي‌شود. آن‌طور كه ديروز در خبرگزاري‌ها منتشر شد، این هواپیما حامل ۴۰ تن گوشت گوسفندی بوده که برای کمک در طرح مردم‌یاری، از مبدا بیشکک کشور قرقیزستان به سمت كشورمان در حال حركت بوده است. طرح مردم ‌یاری ارتش اما از جمله طرح هايي كه سابقه طولاني در كشور ندارد و ابتدا سال گذشته در مناطق محروم سيستان و بلوچستان و براي كمك به مردمان مناطق محروم اين استان اجرايي شد و قرار بود كه گوشت‌هاي وارداتي از قرقيزستان نيز در همان‌جا توزيع شود. در ماه‌هاي اخير، افزایش قیمت گوشت گوسفندی موجب شد دولت برای تنظیم بازار تصمیم به ممنوعیت صادرات دام زنده بگیرد و از سوی دیگر سقف واردات را افزایش دهد به نحوی که هم اکنون میزان واردات روزانه گوشت گوسفندی نسبت به مدت زمان مشابه سال گذشته ۳۰ تا ۴۰ تن افزایش یافته‌است. در واقع به‌نظر می‌رسد گروه طرح همیاری ارتش برای کمک به مناطق محروم، از قرقیزستان گوشت وارد می‌کرده است. طبق آخرین آمارها، عمده کشورهای مبدأ تامین گوشت گوسفندی وارداتی استرالیا، مغولستان، قزاقستان، گرجستان، ارمنستان و داغستان روسیه است که میزان گوشت تازه وارداتی به کشور از کشور استرالیا ۴۰ تن در روز و کشورهای اوراسیا ۷۰ تا ۸۰ تن در روز است. قیمت هر کیلو گرم گوشت تازه استرالیایی را در مراکز عرضه حدودا ۴۰ هزار تومان و هر کیلوگرم گوشت تازه اوراسیای ۳۰ هزار تومان است. از برخی کشورهای اوراسیایی مانند قزاقستان علاوه بر گوشت تازه، گوشت منجمد نیز وارد می‌شود. در همین میان میزان واردات گوشت گوسفندی در سال گذشته ۱۹ هزارتن گرم و ۴ هزار تن منجمد اعلام شده است.
وقتي از حوادث عبرت نمي‌گيريم
اما اتفاق سقوط بويينگ‌ها در ايران اتفاق تازه‌اي نيست و هر چند سال يك‌بار خانواده‌هاي زيادي را داغدار مي‌كند. چندى پيش بود كه يك هواپيماى مسافربرى، باند فرودگاه فتح را با باند فرودگاه پيام كرج اشتباه گرفته بود و در آخرين لحظات متوجه اشتباه خود شد و go around كرده و جان مسافران را نجات داد. پس از اين حادثه جدى، پتانسيل خطر در طرح تقرب اين فرودگاه محرز شد و نيازمند واكنش سريع متوليان صنعت هوانوردى و شركت فرودگاه‌هاى كشور بود تا خلبان‌ها را از وجود يك باند ديگر در نزديكى فرودگاه پيام آگاه و يا تجهيزات ناوبرى فرودگاه پيام را اصلاح و بروزرسانى كند. اين تمهيدات ايمنى انجام نشد و امروز نيز كاپيتان غيور قجاوند نيز دچار همين اشتباه شد و موتورهاى بوئينگ٧٠٧ بدليل تاخير در واكنش به تصميم خلبان، نتوانست هواپيما را نجات دهد. اكنون چه كسى پاسخگوى اين سانحه و اين سوال است كه چرا از حوادث تكراري گذشته عبرت گرفته نمي شود؟ طبق قوانين، سازمان هواپیمایی کشوری طبق مقررات تنها در مورد هواپیماهای غیرنظامی می‌تواند ورود کند و این هواپیمای سانحه دیده متعلق به ارتش بوده و حال بايد در انتظار پاسخ هاي مسئولان ارتش دربرابر ده‌ها سوال سقوط هواپيما بود.